ارزیابی حضور یک روزه پوتین در ایران؛ تهران برنده این سفر بود یا مسکو؟

By | ۱۴۰۱-۰۴-۳۱

ولادیمیر پوتین، در دومین سفر خارجی خود از زمان آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین به تهران سفر و با مقام‌های جمهوری اسلامی ایران دیدار کرد.

رئیس جمهوری روسیه در حالی در تهران مورد استقبال گرم مقام‌های جمهوری اسلامی قرار گرفت که با توجه به آنچه در اوکراین در ماه‌های اخیر گذشته، پایتخت‌های زیادی در سطح جهان حاضر نیستند برای رئیس کرملین فرش قرمز پهن کنند. هرچند در تهران هم خبری از «فرش قرمز» نبود اما آنچه مقام‌های ایرانی در دیدار با رئیس جمهوری روسیه به زبان آوردند، اعتبار قابل توجهی را رئیس کرملین عطا کرد.

اما این سفر چه اهداف و البته امتیازاتی برای طرفین داشته و تهران و مسکو چه دست‌آوردهایی داشتند؟. آیا آنطور که طرفداران دولت رئیسی تاکید می‌کنند امضای قرارداد سرمایه‌گذاری ۴۰ میلیارد دلاری در پروژه‌های نفت و گاز ایران، یک امتیاز مهم برای ایران به شمار می‌رود؟ یا استقبال گرم از پوتین و حضور در جمع رهبران دو کشور قدرتمند منطقه خاورمیانه و تایید روایت کرملین برای جنگ اوکراین از سوی رهبر ایران، پوتین را با رضایت به مسکو بازگردانده است؟ یا اینکه نباید ماجرا را سیاه و سفید دید و با نگاهی نسبی به دست‌آوردهای هر دو طرف توجه کرد؟

اهداف و دست‌آوردهای پوتین

اما این سفر چه از دید ایران و چه از منظر روسیه از نقطه نظرهای متفاوتی حائز اهمیت بوده است. هر یک از طرفین زاویه‌های مختلفی را در پس همکاری‌های دوجانبه جستجو می‌کردند. برای پوتین احتمالا بیش از هر چیز این سفر نشانی از عدم انزوای روسیه در مجامع بین‌المللی باشد. به این معنا که در شرایطی که روسیه و مقام‌های این کشور با تحریم‌های گسترده بین‌المللی رو به رو شده‌اند، رهبر این کشور در ایران در نشستی منطقه‌ای حضور می‌یابد و با دو قدرت منطقه خاورمیانه، یعنی ایران و ترکیه بر سر میز مذاکره می‌نشیند. هرچند نباید در جایگاه ایران و ترکیه در معادلات بین‌الملل اغراق کرد اما در عین حال صرف برگزاری این نشست هم می‌تواند نوعی نمایش قدرت برای رئیس جمهور «به انزوا کشیده شده» روسیه در سطح جهان به شمار رود.

عبدالرسول دیوسالار، استاد دانشگاه کاتولیکای میلان در این خصوص به یورونیوز فارسی می‌گوید: «واقعیت این است که روسیه در حال حاضر در موضع ضعف و در یک انزوای بین‌المللی به سر می‌برد. حضور او در کنار ابراهیم رئیسی و رجب طیب اردوغان این تصویر را به ذهن متبادر می‌کند که پوتین بازیگری از رده خارج نیست. در حال حاضر برای مسکو این مسئله حائز اهمیت است که نمایشی از منزوی نبودن در سطح جهان به تصویر بکشد. به ویژه که این سفر چند روز پس از حضور جو بایدن در عربستان و اسرائیل صورت می‌گیرد.»

نکته دومی که در پرتو سفر رئیس جمهوری روسیه می‌توان به عنوان یک دست‌آورد برای کرملین ارزیابی کرد، جلب اعتمادی است که رهبران روسیه توانسته‌اند در تهران بدان دست یابند. این جلب اعتماد به اندازی رسیده که رهبران ایران در ملاقات با پوتین، جملاتی را به زبان می‌آورند که تبیین‌کننده سیاست‌های روسیه در منطقه خاورمیانه است. اشاره به دو نمونه در این رابطه می‌تواند بهتر این رویکرد را توصیف کند.

در نخستین مورد، علی خامنه‌ای در دیدار خود با رئیس جمهوری روسیه در خصوص جنگ اوکراین می‌گوید: «در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد. ناتو موجودی خطرناک است و غربی‌ها هم با روسیه قوی و مستقل به‌کلی مخالف هستند. اگر راه در مقابل ناتو باز باشد حد و مرزی نمی‌شناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمی‌شد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه می‌انداختند.»

این جملات آقای خامنه‌ای که توجیه‌کننده حمله روسیه به اوکراین است، پیشتر بسیار از زبان مقام‌های ارشد مسکو شنیده شده بود. روز ۹ مه، ولادیمیر پوتین در سخنرانی خود به مناسبت سالگرد «روز پیروزی» که روز پایان جنگ جهانی دوم است در مسکو گفت: «ورود نظامی ما به اوکراین ضرورت داشت چرا که غرب حمله نظامی به کشور ما و از جمله کریمه را تدارک دیده بود. این تصمیم ما اقدامی پیشگیرانه بود که تهاجم ناتو و غرب را دفع کرد.»

در دومین مورد ابراهیم رئیسی در سخنرانی خود  در نشست اجلاس آستانه در تهران با اشاره به کمک‌های بشردوستانه به سوریه گفت: «ارسال کمک‌های بشردوستانه به سوریه برای اعمال فشار بر دولت این کشور، ثبات سوریه را تضمین نخواهد کرد.»

اشاره رئیسی به تلاش‌های بین‌المللی برای ارسال کمک‌های فرامرزی برای ساکنین شمال سوریه است که با وتوی روسیه در شورای امنیت که روز جمعه ۸ ژوئیه صورت گرفت، به حالت تعلیق در آمد. این وتوی روسیه در واقع مانع از ادامه ارسال کمک‌های بشردوستانه به ساکنان ادلب در شمال سوریه می‌شود. این کمک‌ها در سالهای اخیر از طریق گذرگاه باب‌الهوی صورت گرفته بود. این مسئله از این جهت برای روسیه حائز اهمیت است کمک‌ها به ادلب، آخرین سنگر ستیزه‌جویان مخالف بشار اسد به پایان می‌رسد. مسکو هم به دنبال این است با مسدود کردن ارسال کمک‌ها از طریق ترکیه به این منطقه، کار را برای دولت بشار اسد برای مقابله با مخالفان خود هموار سازد.

حمیدرضا عزیزی محقق ارشد در مؤسسه امور بین‌الملل و امنیت برلین در این رابطه به یورونیوز می‌گوید: «حضور پوتین در تهران و اظهارنظرهای او و رهبران ایران را بیشتر می‌توان در قالب یک نمایش سیاسی ارزیابی کرد که هر دو طرف اولا بر این موضع تاکید کردند که تحت تحریم‌ها هستند. ضمن اینکه رهبران ایران به صورت کلی مواضع روسیه را در قبال موضوعات مختلف همچون سوریه و اوکراین تایید کردند که این امتیازی قابل توجه برای مسکو به شمار می‌رود. در موردی مشخص، رهبر ایران در دیدار با پوتین، برای نخستین بار روایت رسمی روسیه برای جنگ اوکراین را تایید کرد»

ایران چه امتیازاتی از روسیه به دست آورد؟

هرچند سفر پوتین به تهران می‌تواند امتیازاتی را برای روسیه به همراه بیاورد اما اوضاع از جانب ایران چندان مشابه به نظر نمی‌رسد. مقام‌های دولت رئیسی تبلیغات گسترده‌ای بر سر امضای قرارداد سرمایه‌گذاری ۴۰ میلیارد دلاری گاز پروم در ایران انجام دادند. اما یکی از پرسش‌های اساسی در این میان چگونگی تامین منابع مالی این قرارداد از سوی طرف روسی است؟ با توجه به فشار اقتصادی که در ماه‌های اخیر و در پی تحریم‌ها به مسکو و اقتصاد روسیه وارد آمده تردیدهای زیادی وجود دارد که گازپروم بتواند واقعا به تعهدات خود در این پروژه عمل کند.

از سوی دیگر حتی بر فرض توانایی روسیه برای اجرایی کردن این پروژه کارشناسان انرژی معتقدند این قرارداد حتی در صورت عملی شدن می‌تواند به ضرر ایران تمام شود. چرا که تهران و مسکو در حوزه انرژی رقیب یکدیگر هستند و هر دو در بازار انرژی یک فروشنده هستند. در چنین شرایطی وابستگی ایران به رقیب خود در این عرصه چه مزیت اقتصادی می‌تواند برای ایران به همراه داشته باشد؟

هرچند نباید این نکته را از نظر دور نگاه داشت که منابع امنیتی از نظر بخش قابل توجهی از سیاستگذاران و تصمیم‌گیران در جمهوری اسلامی بر امتیازات اقتصادی می‌چربد. به این معنا که تهران احتمالا دریافت امتیازات قابل توجه در سوریه را به ارائه بسته‌های اقتصادی ترجیح می‌دهد.

سطح همکاری‌های ایران تنها محدود به سوریه باقی می‌ماند و ما شاهد چیزی فراتر از آن در روابط دو کشور نخواهیم بود.

حمیدرضا عزیزی
محقق ارشد مؤسسه امور بین‌الملل و امنیت برلین

آقای دیوسالار در این رابطه به یورونیوز می‌گوید: «منطق امتیازگیری در عرصه‌های امنیتی برای مقام‌های جمهوری اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در خصوص مسئله سوریه هم تهران توانسته به این امتیازات دست یابد. اظهار نظرهای طرفین نشان می‌دهد که روسیه عملا حضور ایران در شرق فرات در سوریه را پذیرفته است. منطقه‌ای که حضور در آن همواره برای ایران کلیدی بوده است. این در حالی است که باید به خاطر داشته باشیم در سالهای اخیر اصلا چنین پذیرشی از سوی کرملین نسبت به استقرار نیروهای ایرانی در سوریه وجود نداشت.»

حمیدرضا عزیزی هم در این خصوص نظر مشابهی دارد و با اشاره به اینکه رهبر ایران برای نخستین بار به این صراحت به موضوع شرق فرات اشاره می‌کند، افزود: «من فکر می‌کنم سطح همکاری‌های ایران تنها محدود به سوریه باقی می‌ماند و ما شاهد چیزی فراتر از آن در روابط دو کشور نخواهیم بود. برای ایران حضور در سوریه بسیار حائز اهمیت است و به نظر می‌رسد این مسئله از سوی روسیه مورد پذیرش قرار گیرد.»

یکی دیگر از موضوعاتی که در خصوص تبعات و اثرات سفر پوتین به ایران باید مورد توجه قرار گیرد، تغییر برداشت رهبران ایران نسبت به نظم منطقه‌ای و جهانی و نقش آفرینی روسیه است. سیاستمداران ایران حتی پیش از مذاکرات احیای برجام در دوحه از نیاز بیشتر طرف غربی برای احیای برجام سخن می‌گفتند. این رویکرد به مرور تقویت شده و حالا به مرحله‌ای رسیده که کمال خرازی، مشاور رهبر ایران در سیاست خارجی به صراحت تاکید می‌کند که ایران توانایی فنی ساخت بمب اتمی را دارد. این رویکرد را باید در قالب یک روند ارزیابی کرد. جایی که احتمالا بخشی از مقام‌های جمهوری اسلامی در اثر چندین مولفه به این باور رسیده‌اند که برجام با ابعاد فعلی نمی‌تواند منافع جمهوری اسلامی را تامین می‌کند. ضمن اینکه روسیه هم در این فضا توانسته رهبران جمهوری اسلامی را قانع کند که می‌توانند به جای غرب روی مسکو حساب کنند.

عبدالرسول دیوسالار در این رابطه به یورونیوز فارسی می‌گوید: «روسیه یک عملیات روانی بسیار گسترده را در ایران پیاده کرده و توانسته با موفقیت این رویه را در میان سیاستگذاران جمهوری اسلامی پیش ببرد. در واقع مسکو با روانشناسی مناسب رهبران ایران توانسته به خوبی دریابد که با تمرکز در چه بخش‌ها و حوزه‌هایی می‌تواند منافع خود را کسب نماید. این باور در حال حاضر در بخشی از نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی پدید آمده که در پی درگیری‌هایی که بین مسکو و غرب پیش آمده، نظم نوینی در حال شکل‌گیری است و ایران می‌تواند در این نظم نوین خود را با روسیه همراه کند.»

روسیه یک عملیات روانی بسیار گسترده را در ایران پیاده کرده و توانسته با موفقیت این رویه را در میان سیاستگذاران جمهوری اسلامی پیش ببرد. در واقع مسکو با روانشناسی مناسب رهبران ایران توانسته به خوبی دریابد که با تمرکز در چه بخش‌ها و حوزه‌هایی می‌تواند منافع خود را کسب نماید.

عبدالرسول دیوسالار
استاد دانشگاه کاتولیکای میلان

استاد دانشگاه کاتولیکای میلان در ادامه می‌افزاید: «مسائلی را هم که در خصوص تبادل مالی ریال و روبل مطرح می‌شود باید در همین زمینه ارزیابی کرد. این در حالیست که اجرایی شدن چنین طرح‌هایی غیر ممکن است اما روسیه در ترویج این ایده در ایران کاملا موفق عمل کرده است.»

در چارچوب بحث روانشناسی که دیوسالار به آن اشاره می‌کند می‌توان به انتخاب مباحثی که ولادیمیر پوتین در دیدار با رهبر ایران به آنها اشاره می‌کند توجه کرد. رئیس جمهوری روسیه با آگاهی از جایگاه قاسم سلیمانی نزد افکار و باورهای علی خامنه‌ای می‌گوید: «ترور قاسم سلیمانی، نمونه‌ای از شرارت‌هایی است که ایالات متحده از خود نشان می‌دهد.» به عبارت دیگر رئیس جمهوری روسیه نیک می‌داند که به چه موضوعاتی اشاره کند که بدون اینکه هزینه‌ای برای او داشته باشد، اعتماد و حس صمیمیت طرف مقابل را جلب کند. نتیجه چنین سیاست‌هایی ثبت تصاویری در پایان دیدار خامنه‌ای و پوتین می‌شود که دو رهبر دستان یکدیگر را به گرمی می‌فشارند و در کنار یکدیگر لبخند می‌زنند.

هرچند به مسئله گذر جمهوری اسلامی از احیای برجام اشاره کردیم، اما یک دیدگاه هم می‌تواند این باشد که تصمیم‌سازان در تهران همچنان احیای برجام را در چارچوب منافع ملی جمهوری اسلامی ارزیابی کنند. در چنین شرایطی می‌توان نزدیکی ایران و روسیه را عنوان یک اهرم فشار ایران به اروپا و آمریکا تحلیل کرد. به این معنا که ایران تلاش می‌کند با نشان دادن نزدیکی به مسکو، اروپا و آمریکا را نسبت به شکل گیری روندی جدید نگران کند. روندی که می‌تواند بحران حوزه انر‌ژی را طولانی‌تر کند و چشم‌انداز برای شکست روسیه از طریق تحریم‌های اقتصادی را با تردید جدی مواجه نماید. اگر چنین دیدگاهی نزد رهبران ایران وجود داشته باشد، می‌توان متصور شد که تهران می‌خواهد با این نمایش، اروپا و بیش از آن آمریکا را به اعطای امتیازات بیشتر ترغیب کند.

در مجموع و با بررسی مجموعه شرایط به نظر نمی‌رسد دست‌آوردهای ایران از نزدیکی به روسیه و سفر پوتین به تهران بیش از چیزی باشد که کرملین به دست می‌آورد. ایران امتیازات نقدی را به مسکو ارائه داده و در مقابل امید برآورده شدن وعده‌های آتی را در قالب نسیه دریافت کرده است. ضمن اینکه با وجود مشکلات اقتصادی که تهران با آن دست و پنجه نرم می‌کند، مقام‌های جمهوری اسلامی همچنان اولویت خود را مباحث امنیتی تعریف کرده‌اند.  این در حالیست که از سوی دیگر گزارش‌هایی هم در خصوص احتمال انتقال پهپادهای ایرانی به روسیه منتشر شده است. موضوعی که در صورت صحت، خلاف سیاست‌های اعلامی جمهوری اسلامی مبنی بر بی‌طرفی در جنگ روسیه و اوکراین ارزیابی می‌شود. هرچند با صحبت‌های اخیر علی خامنه‌ای در ملاقات با پوتین، تغییر این رویکرد چندان هم دور از ذهن به نظر نمی‌رسد.

یورونیوز:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *