موج‌سواران کربلا و کاسبان خون حسین

By | ۱۴۰۱-۰۶-۲۱

نگاهی به تقلب‌ها، دروغ‌ها، نقض قوانین، و فسادهای راهپیمایی دولتی اربعین

برگزاری مراسم اربعین ۱۴۰۱ برای حاکمان جمهوری اسلامی ایران بعد از دو سال وقفه به علت همه‌گیری کرونا، جنبه حیاتی دارد، چون از این طریق می‌خواهند به «دشمنان» توهمی خود پیام دهند که قدرت اول منطقه‌اند و قدرت بسیج عمومی تا جمعیت (به دروغ) بیست‌وچند میلیونی دارند. آن‌ها می‌خواهند این مراسم را در مذاکرات اتمی، در مذاکره با کشورهای عربی، و نیز در تبلیغات مدیریت جهانی خود خرج کنند. شکوه این مراسم چنان برای مقام‌ها اهمیت دارد که از هر دروغ و تقلب و فسادی در برگزاری آن دریغ نداشته‌اند.

وعده‌های دروغینی که محقق نشده‌اند، در کنار مدیریت هیئتی، موجب هرج‌و‌مرج و رنج زائرانی شده است که در باغ سبز حکومت برای آن‌ها به جهنم گرسنگی و تشنگی و ازدحام و قفل‌شدن جاده‌ها و حتی مرگ منجر شده است. در واکنش به شرایطی که خود حکومت ایجاد کرده است، مقام‌های دولتی در عرض یک هفته، دوبار به بستن موقت مرزها و درخواست از زائران برای سفر نکردن به عراق اقدام کردند. دولتی‌کردن زیارت و فقدان زیرساخت‌های جهانگردی در عین بسیج عمومی، از عوامل اصلی این بلبشو است.

اما در این مورد نیز مثل دیگر رفتارهای حکومت، شاهد فساد، دروغگویی، بی‌قانونی و تقلب مقام‌های عالی‌رتبه و میانی بوده‌ایم. به برخی از این امور اشاره می‌کنم.

برداشت از بیت‌المال بدون رضایت عمومی

انتقادی که روحانی‌های دولت‌گرا از حکومت در ماجرای اربعین مطرح کرده‌اند، این است که باورمندان، استطاعت سفر به کربلا را ندارند و حتی یکی از آن‌ها به زبان طعنه از باورمندان می‌خواهد به‌جای کربلا به ترکیه بروند، چون قیمت سفر به ترکیه ارزان‌تر است. آن‌ها این گونه انتقادها را با این پیش‌فرض مطرح می‌کنند که تامین هزینه سفر زیارتی برعهده دولت است، موضوعی که در تاریخ هیچ دینی سابقه ندارد. حتی اگر پول بلیت هواپیما به‌طور مستقیم به زوار پرداخت نشود، حکومت به روش‌های مختلف به زائران کمک یا یارانه پرداخت می‌کند، از دلار دولتی ارزان‌قیمت یا راه‌اندازی اتوبوس از جانب سپاه پاسداران، و از تامین هزینه مدیران و ابواب‌جمعی آن‌ها برای سفر به کربلا تا تامین هزینه درمان و تغذیه و سرپناه زوار ازسوی نهادهای دولتی. این کارها دزدی مستقیم از بیت‌المال برای خاصه‌خرجی است.

ç

جوایز و پاداش‌های بی‌نظیر زیارت اربعین

بزرگ بودن جمعیت در کربلا آن‌قدر برای مقام‌ها اهمیت دارد که در این دوره قوانین کشور به تعلیق می‌رود؛ مثل این‌که برای دانشجویان سربازی‌نرفته و مشمولان غیر‌غایب، ممنوعیت خروج از کشور نادیده گرفته می‌شود. همچنین، سه میلیون تومان وام سفر به دانشجویان اختصاص داده می‌شود.

اختلال در زندگی روزمره مردم

رژیم اسلامی در اجرای برنامه‌های خود منابع کشور را ملک طلق خود می‌پندارد و از برهم‌زدن روال زندگی مردم ابایی ندارد. معاون وزیر راه و شهرسازی بدون احساس شرم، در ایام اربعین مردم را از مسافرت میان‌شهری بر اساس برنامه‌ریزی محروم می‌کند: «در روزهای منتهی به اربعین که زائران قصد سفر به عراق دارند، پیش‌‌فروش بلیت اتوبوس بین جاده‌ای انجام نخواهد شد و فروش تمام بلیت‌ها روزفروش است.» (ایسنا، ۲۷ مرداد ۱۴۰۱) وزارت بهداشت اعلام کرده است که تنها دغدغه آن، گرمازدگی زائران در کربلا است (خبرگزاری مهر، ۲۸ مرداد ۱۴۰۱). چرا این وزارتخانه در مورد سلامتی گردشگران ایرانی در ترکیه یا دیگر نقاط دنیا دغدغه‌ای ندارد؟

فقدان شفافیت در هزینه‌کرد بودجه‌ها

برای راهپیمایی اربعین، چه اعزام ایرانیان و چه خدماتی که در عراق به همه، اعم از ایرانی و غیرایرانی، داده می‌شود، سالانه ده‌ها هزار میلیارد تومان هزینه می‌شود. همه دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی در این مراسم هزینه می‌کنند. اختصاص دو درصد از بودجه همه دستگاه‌های دولتی به «فرهنگ»، که هیچ نظارتی هم بر اختصاص و هزینه‌کرد آن وجود ندارد، این اختصاص بودجه را آسان کرده است. علاوه بر آن، دستگاه‌های تبلیغاتی و نظامی بدون هیچ نظارتی در این حوزه هزینه می‌کنند. بسیاری از خدمات مربوط به این مراسم زیارت دولتی، به شرکت‌های نیمه‌دولتی و اقماری نهادهای حکومتی واگذار می‌شود و آن‌ها نیز در این مورد گزارشی به مردم نمی‌دهند. بدین ترتیب، مراسم سالانه اربعین به دکانی بسیار بزرگ برای پیمانکاران خودی تبدیل شده است. فقدان شفافیت در این مورد، بهترین دلیل برای فساد است.

بخش خصوصی در این میان نقشی ندارد و موسساتی که با عنوان «مردمی» در این مراسم خدماتی عرضه می‌کنند، دولت‌ساخته و رانت‌گیران حکومتی‌اند. مشخص نیست ۳۰ میلیارد تومان بودجه شهرداری تهران و ۱۵ میلیارد تومان بودجه شهرداری مشهد برای مشارکت در برگزاری مراسم اربعین که شورای شهر تهران نیز آن را تصویب کرد، با چه منطقی برای زائران کربلا از سراسر عالم خرج می‌شود. این امر بدانجا بازمی‌گردد که جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد اربعین را به عرصه قدرت‌نمایی مذهبی و سیاسی خود در عراق و منطقه تبدیل کند، البته با رقم‌سازی بیست‌وچند میلیونی و ادعای دروغ «بزرگ‌ترین اجتماع بشری بر روی زمین». مقام‌های نظام چند سالی است که این دروغ بزرگ را تکرار کرده‌اند و اکنون تلاش می‌کنند آن دروغ را به راست تبدیل کنند، اما نمی‌توانند.

تبدیل تقلب‌آمیز زائران اربعین به پیاده‌نظام رژیم

علی خامنه‌ای هر سال روز اول سال به بارگاه امام هشتم شیعیان در مشهد می‌رفت (قبل از همه‌گیری کرونا) تا با سوء‌استفاده از جمعیتی که معمولا برای زیارت روز عید به مشهد می‌رفتند، آن‌ها را مخاطب خود معرفی، و خود را محبوب شیعیان معرفی کند. در موضوع کربلا نیز رژیم بدین نکته واقف است که شیعیان برای زیارت به کربلا می‌روند، و می‌خواهد این جمعیت را با جمعیت قشر حاکم در ایران در هم بیامیزد تا شعارها و مواد تبلیغاتی خود را به همه شیعیان دنیا نسبت دهد و همه زائران را باورمندان به حکومت دینی و ولایت فقیه معرفی کند. در جمعیتی که اکثرا فقط برای زیارت به کربلا می‌روند، اگر شعار یا پوستری باشد، ناظران بیرونی تنها آن‌ها را می‌بینند و ممکن است به حساب همه بگذارند.

آمارهای مبالغه‌آمیز و ساختگی

بنا به آمارهای دولتی، در سال‌های گذشته دو تا سه میلیون نفر از ایران برای راهپیمایی اربعین به کربلا رفته‌اند. شیعیان زائر دیگر کشورها غیر از عراق، نمی‌تواند بیش از دو میلیون نفر باشد. بدین ترتیب، از عراق باید حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر به کربلا رفته باشند تا آمار بیست و چند میلیونی مقام‌های جمهوری اسلامی سرراست شود، آن هم در کشوری ۴۰میلیونی که تنها ۶۰ درصد آن، یعنی ۲۴ میلیون، شیعه‌اند. جمعیت شیعه میان ۱۵ تا ۶۴ سال در عراق (که توان راهپیمایی دارند) حدود ۶۰ درصد جمعیت است؛ یعنی حدود ۱۴.۵ میلیون. بدین ترتیب، برای درست‌کردن رقم‌های ۲۱ تا ۲۶ میلیونی شرکت‌کننده (ادعای مقام‌های رژیم اسلامی ایران و دولت عراق در سال‌های غیرکرونایی) حتی بیش از همه جمعیت شیعیان ۱۵ تا ۶۵ ساله عراق باید در این راهپیمایی شرکت کرده باشند.

از دو ماه پیش از اربعین ۱۴۰۱، تعداد زائران ایرانی ازسوی مقام‌های ایران پنج میلیون، و در برخی سایت‌ها تا ۱۸ میلیون نفر اعلام شده است تا دروغ جمعیت بیست‌وچند میلیونی یا حتی ۳۰میلیونی در عراق باورپذیرتر شود. در سال‌های قبل از کرونا، حداکثر رقم اعلام‌شده برای زائران ایرانی ازسوی مقام‌ها، سه میلیون بوده است. اکنون مقام‌ها باید پاسخ دهند که با گرانی سرسام‌آور هزینه سفر و فقیرتر شدن ایرانیان، با چه منطقی تخمین‌های بادکنکی عرضه می‌کنند. مقام‌ها می‌دانند که اگر دروغی را تکرار کنند، کم‌کم برخی آن را باور می‌کنند.

ایندیپندنت فارسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *