یووال اشتاینیتز، وزیر ارشد اسرائیلی، میگوید در تعیین آینده و سرنوشت جمهوری اسلامی ایران سه امر ملاک و معیار در شرایط کنونی، اساسی است: فشار اقتصادی، قاطعیت نظامی و تصمیمی که رهبر کره شمالی در مورد مذاکرات با آمریکا بگیرد.
رادیو فردا:
این وزیر عضو حزب حاکم لیکود این موضوع را در همایشی با موضوع ایران در یک اندیشکده اسرائیلی عنوان کرده است.
مرکز مطالعات امور مردمی و سیاسی اورشلیم، به ریاست دکتر دوری گلد، مدیرکل پیشین وزارت امور خارجه اسرائیل، چهارشنبه ۲۰ تیر همایشی را حول این پرسش برگزار کرد که «آیا ]جمهوری اسلامی[ ایران به سوی فروپاشی میرود؟» و پیامدهای چنین امری برای منطقه و اسرائیل چیست.
این همایش با پخش کلیپی از سخنان دونالد ترامپ در اعلام خروج آمریکا از برجام و سپس صحنههایی از تشدید تظاهرات مردمی ایران در دوره اخیر و شعارهایی که در آن ایرانیان سران حکومت تهران را به چارهاندیشی برای بهبود حال و روز ملت ایران فرا میخوانند، آغاز شد.
یووال اشتاینیتز که سخنران اصلی این نشست بود، به فشارهای اقتصادی تشدید یافته در دوره اخیر علیه ایران اشاره کرد و یادآور شد که دهها شرکت بینالمللی کوچک و بزرگ همکاری با اقتصاد آمریکا را بر ایران ترجیح داده و از ایران رفتهاند.
به گفته آقای اشتاینیتز، برای این تصمیم که برای مثال، شرکتهای مسافربری هوایی پرواز به ایران را قطع کنند، نیازی به فشار بر دولتهای غربی نیست، زیرا این شرکتها منافع اقتصادی خود را در نظر میگیرند.
او تأکید کرد که هدف، از جمله این است که به گفته برایان هوک، مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا، صادرات نفت ایران به صفر برسد و ایران به شرایطی سقوط کند که دیگر حتی هیچ شرکت هوایی خارجی مسافری به ایران نبرد و از ایران پرواز نکند.
این وزیر اسرائیلی که خود سالها در مقام وزارت راهبردی مسئول «پرونده ایران» بوده، همچنین افزود که فشار اقتصادی ماههای آینده، دور کمسابقهای از تحریمها علیه ایران خواهد بود و به گفته او، نتیجه فشار اقتصادی جدید تا یک سال دیگر روشن خواهد شد.
آقای اشتاینیتز افزود ما با برجام مخالف بودیم و آن را بد و ناکافی میدانستیم اما باید اذعان کنیم که قدردان باراک اوباما بودیم که فشارهای اقتصادی شدیدی را بر ایران پایهگذاری کرد که قبل از آن سابقه نداشت. اما به گفته او در مقایسه با تحریمهای دوران اوباما، به زودی فشارهای خردکننده تازهای در عرصه اقتصاد بر ایران وارد خواهد شد.
این وزیر حزب حاکم اسرائیل افزود، با تشدید فشارها و فروپاشی اوضاع اقتصادی ایران، ممکن است سران تهران بازگشت به میز مذاکرات را در نظر بگیرند اما این احتمال نیز هست که شاخ و شانه کشیدن و سرسختی بیشتر را در پیش بگیرند.
یووال اشتاینیتز گفت، فشار اقتصادی اما باید با قاطعیت نظامی همراه باشد؛ امری که در دوران باراک اوباما چندان جدی گرفته نمیشد؛ اما در دوران دونالد ترامپ ایران درک میکند که کسی سر شوخی ندارد؛ به گفته او، اگر ایران تهدید به بستن تنگه هرمز را عملی کند و منطقه را شعلهور کند، این امر میتواند به یک برخورد جدی نظامی کشیده شود.
وزیر اسرائیلی گفت تحرکات و شاخ و شانه کشیدن احتمالی نظامی ایران و یا رفتن ایران به سوی مسیر تلاش برای دستیابی به بمب هستهای ممکن است با حمله آمریکا حتی به تأسیسات هستهای ایران پاسخ بگیرد و آمریکا از توان نابود کردن هر سایت هستهای، فارغ از اینکه کجا باشد و فارغ از اینکه ایران چه پدافند هوایی داشته باشد، برخوردار است.
او گفت جمهوری اسلامی ایران باید درک کند که آمریکا عزم راسخی در رویارویی با ایران دارد و لذا باید تغییر رویه دهد.
اما به گفته یووال اشتاینیتز، وضعیت ایران تا حد زیادی به سرنوشت مذاکرات کره شمالی و آمریکا بستگی دارد؛ او افزود اگر تلاشهای دونالد ترامپ برای خلع سلاح هستهای پیونگ یانگ در ماههای آینده موفقیتآمیز باشد، فشار داخلی در ایران افزایش خواهد یافت اما اگر سرانجام کره شمالی تغییر نکند، قاطعیت ایران نیز برای نشان دادن سرسختی بیشتر خواهد شد، زیرا آنها به خود خواهند گفت که کمتر از کره شمالی نیستند که به سوی سازش با آمریکا بروند.
یووال اشتاینیتز این را همچنین یادآور شد که اسرائیل در پشت پرده برخی از فشارهای سال ۲۰۱۵ به قدرتهای مذاکرهکننده پیش از دستیابی به برجام، با هدف تعیین شرایط سختگیرانهتر بود. او گفت، برخی از خواستههای ما با مذاکرهکنندگان آمریکایی پیش نمیرفت و من به لورن فابیوس، وزیر خارجه وقت فرانسه، تلفن کردم و خواستهها را مطرح کردم و او نیز در برهه حساسی از مذاکرات آن را عنوان کرد و بعد از مدتی تهران ناچار به قبول آنها شد.
در همایش مرکز مطالعات اورشلیم، دکتر دوری گلد، آماری از بودجه سالیانه ایران در سالهای مختلف را ارائه کرد تا نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران بخشی عمده از درآمد نفت و گاز خود را به امور نظامی و تحرکات منطقهای اختصاص میدهد؛ زیرا به گفته او تهران نشان داده که «به جای کره برای مردم خود، سلاح را ترجیح میدهد» اما «مردم ایران نیز این را درک کرده و برای همین است که به پا خاستهاند» و در این راستا، تشدید فشارها «اهمیت دارد».
به گفته آقای گلد، دولت باراک اوباما بر این تصور بود که با برجام و تعامل با تهران، میتوان حکومت ایران را به تغییر رویه کشاند، اما رهبران تهران به جای آن، به تقویت جای پای خود در منطقه روی آوردند.
دوری گلد همچنین گفت که ایران درصدد شیعه کردن بخشهایی از منطقه است و حتی عزم کرده تا شرق سنینشین ترکیه را شیعه کند و یا در پشت پرده پیشنهاد ایران برای تقویت گردشگری ایرانی در اردن هاشمی، زیر لوای بردن شیعیان به مزار امامزادههای کم نام و نشان، فکر تقویت شیعه در این بخش از خاورمیانه قرار دارد.
او یادآور شد که ایران در دوره طولانی که با سودان همکاری نزدیک داشت، ضمن انتقال کاروانهای سلاح از سودان برای حماس، سودای تقویت نفوذ شیعی خود در منطقه را در سر داشت.
به گفته این مقام ارشد پیشین اسرائیلی، حتی زمانی که مراکش بعد از مدتها قطع رابطه با ایران همکاری با تهران را از سر گرفت، جمهوری اسلامی ایران باز از اندیشه گسترش شیعیگری در مراکش و صحرای غربی باز نماند، به گونهای که مراکش بهار سال جاری در زمینه همکاری ایران با جبهه پولیساریو که استقلال منطقه صحرای غربی در این کشور را در سر میپروراند، با تهران قطع رابطه کرد.
ژنرال ذخیره یوسی کوپرواسر، از مقامهای ارشد پیشین نظامی و سیاسی اسرائیل نیز در همایش مرکز مطالعات اورشلیم از اتحادیه اروپا به خاطر سیاست خود در ارتباط با ایران انتقاد کرد و گفت اروپاییان هنوز در حالت «تکذیب» هستند، اما آنها نیز ناچار خواهند شد که پای خود را از اقتصاد ایران بیرون بکشند.
در کنار چند سخنران دیگر در این همایش، این نشست این یک مهمان اسکایپی ایرانیتبار نیز از بریتانیا داشت؛ جواد خادم، از اعضای کابینه شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر ایران در آستانه انقلاب اسلامی بهمن ۵۷؛ او از جمله گفت که اسرائیلیهای با هوش باید راههای دیگری، غیر از راهکارهایی که به تشدید فشار بر طبقه متوسط ایران تعبیر شود، بیابند.
او ابراز نظر کرد که اکثر مردم ایران ضداسرائیلی نیستند و پیشنهادهایی که برای مثال از سوی نخستوزیر اسرائیل در مورد آب به ایرانیان ارائه شده، خوب است اما برخی از ایرانیان نیز فکر میکنند که اسرائیل آمریکا را به تشدید فشار بر ایران تشویق میکند؛ کاری که در نهایت زندگی را برای طبقه متوسط ایران سختتر میکند.
او بارها از پشتیبانی افرادی از حامیان دونالد ترامپ از سازمان مجاهدین خلق ایران انتقاد کرد و گفت، وقتی ایرانیان میبینند که افرادی مانند رودی جولیانی در کنار سران سازمان مجاهدین خلق میایستند، ناخشنود میشوند؛ اشارهای به حضور آقای جولیانی، چهره جمهوریخواه آمریکایی، در همایش سالانه اخیر این سازمان در فرانسه.
به گفته آقای خادم، «دنیا تنها در مورد تغییر حکومت ایران حرف میزند اما نه درباره روز بعد از آن».