اولین حلقه این زنجیره قاچاقچیان انسان از شهرهای تهران و کرج آغاز میشود. دو صرافی معتبر در این دو شهر که یکی در محدوده شمیران تهران و دیگری در محدوده میدان کرج است. آنها مسافران را به سمت اروپای غربی راهی میکنند. اما از راههایی که گاه مسافران در آن میمانند، پولشان خورده میشود و حتی ممکن است در جنگلهای صعبالعبور به حال خود رها شوند. برخی از این مسافران طی سالهای اخیر، از میانه مسیر ناامید شدند و خودخواسته به ایران بازگشتند.
سالهاست این دو صرافی معروف که با حلقههای دیگر قاچاقچیان در منطقه بالکان ارتباط خانوادگی هم دارند، از طرف آژانسهای مسافرتی در همین دو شهر، به مسافرانی که میخواهند به هر دلیلی ایران را ترک کنند، معرفی میشوند. مسافران با اعتماد به این افراد، پولهای خود را که بنا به مقصد، میزان متفاوتی دارد، نزد آنها به امانت میگذارند تا وقتی به مقصدشان رسیدند، پول به دست قاچاقبران اصلی برسد. غافل از اینکه صاحب صرافی در تهران، بانی ازدواج دخترش با پسر یکی از سرشناسترین قاچاقبران ترکیه است که حلقههای بعدی این تیم هستند.
روش کار قاچاقبران ایرانی به همین شکل است. آنها در هر نقطهای از جغرافیای داخل یا خارج از ایران باشند برای جلب اعتماد مسافران، آنها را به صرافیهایی که قانونی مشغول به کار هستند، معرفی میکنند. صراف به آنها کدی میدهد که قرار است بین مسافر و صراف امانت بماند. مسافران به محض رسیدن به مقصد با صرافی مورد اعتماد خود تماس میگیرند و پول برای قاچاقبر آزاد میشود. اما موارد بسیاری هم هست از مسافرانی که در خانههای قاچاقبری گروگان گرفته شدهاند تا به زور و دروغ به صراف بگویند به مقصد رسیدهاند. گاه پیش آمده که این افراد پس از آزادسازی پول توسط صرافها، ناپدید شدهاند.
میتوان گفت سرشناسترین و مهمترین سردسته باندهای قاچاق انسان از ترکیه به سمت اروپای غربی، در ترکیه ساکن هستند. آنها با ملیتهای ایرانی، ترک یا کورد، مشغول به فعالیت هستند. فردی را که در ترکیه سردسته تیم مورد نظر ما است به نام مستعار «سردشت» مینامیم. «سردشت» و صراف معروف در تهران چند سالی است که به واسطه ازدواج فرزندانشان، رابطه خونی و نزدیکتری دارند. مسافران بعد از خروج از ایران و رسیدن به ترکیه، با «سردشت» در تماس قرار میگیرند و او، آنها را به دست حلقههای بعدی این باند قاچاق انسان میرساند که بیشتر در منطقه بالکان (از جمله صربستان، بوسنی هرزگوین، کرواسی و اسلونی) مشغول به فعالیت هستند.
مسافران این باند قاچاق انسان از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، فعالان حقوق بشر تا شهروندانی هستند که چنین هویتی ندارند. یکی از پناهجویان که نامش در این گزارش محفوظ است، از جمله مسافران این تیم بود که در گفتوگو با ایرانوایر، شرایط خود را توضیح داد. کنشگری که به دلیل مواجهه با حکم قضایی، تصمیم گرفت ایران را ترک کند. او توسط یکی از آژانسهای مسافرتی، به صراف تهراننشین وصل شد و او در هماهنگی با «سردشت» برای این شخص که گمان میبرد ممنوعالخروج است، پاسپورت جعلی تهیه کرد. یعنی پاسپورتی که عکس مسافر را دارد اما مشخصات آن، جعلی است.
یکی از جالبترین خبرهایی که در دنیای پناهجویی فارسیزبانان شایع است، ماهر بودن جعلکارهای ایرانی است. حتی قاچاقبران و دلالان انسان در کشورهای مختلف هم به این موضوع اذعان دارند که مافیای قاچاق انسان ایرانی خصوصا در بخش جعل اسناد، مهارت ویژهای دارند. مثل همین مافیای قابل بحث در این گزارش.
به روایت پناهجویان سیاسی که مسافر این گروه بودند، زمانیکه میان ایران و صربستان اخذ ویزا لغو شده بود، قاچاقبران با تعیین ساعت و روز مشخص، مسافران را با دو پاسپورت جعلی و واقعی، یا صرفا جعلی راهی فرودگاه میکنند. آنها در هماهنگی با مامور گیت مشخص، دو مهر روی دو پاسپورت یا یک مهر خروج روی پاسپورت جعلی میزنند و مسافران به شکل قانونی سوار هواپیما میشوند و به صربستان میرسند. البته پس از برقراری دوباره ویزا میان دو کشور، مسافران به ترکیه میروند، راهی یونان و بعد مقدونیه و صربستان میشوند.
در صربستان حلقه دیگر این تیم منتظر مسافران هستند. دلالان و حلقههای دیگر این تیم، مسافران را به خانههای قاچاقبری میبرند و بعد از مدتی، آنها را همراه با یکی دیگر از اعضای این تیم که کارش نقل و انتقال مسافران با خودرو است، راهی بوسنی میکنند. در این مسیر البته، هستند مسافرانی که در خودروهای قاچاقبران اسیر تعقیب و گریز با پلیس شده و جانشان را از دست میدهند.
ادامه مسیر در بوسنیهرزگوین است. کشوری که دارای چندین کمپ پناهجویی است و مسافران میتوانند برای هربار تلاش خروج غیرقانونی، از کمپها خارج شده و به آن بازگردند. کمپهایی سولهمانند که بیش از ظرفیت خود پناهجو میپذیرند. یا چادرهایی که به تازگی در جنگلهای بوسنی، نزدیک مرز کرواسی برپا شده است. بیشتر قاچاقبرانی که در بوسنی مشغول به فعالیت هستند به فردی وصل هستند که نام مستعار او را «حاجی زیاد» میگذاریم. ترک است و دایی یکی از دلالان ایرانی – ترک که در بوسنی مشهور به «کار درستی» است. در بوسنی و در کنار فعالیت قاچاقبران ایرانی، قاچاقبرهای افغانستانی با نامهای مشخص که نزد ایرانوایر محفوظ است، همکاری دارند.
آنها مسافران را با دریافت ۵۵۰۰ یورو با تاکسی راهی کرواسی و بعد ایتالیا میکنند. مبالغ کمتر یعنی پیادهرویهای بیشتر. گاه هم مسافران ناچار به ده روز پیادهروی میشوند.
اما گذشتن از این مسیر یعنی عبور از جنگلها و کوههایی که پر است از مین، خندق، کوههایی با سنگهای نوکتیز، شیبهای عجیب و غریب. برخی از مسافران که از این مسیر جان سالم به در بردهاند، میگویند در درههای این مسیر جنازههای بسیاری را دیدهاند که به حال خود رها شدهاند یا توسط حیوانات وحشی، پیکرشان دریده شده است؛ بدون آنکه کسی هویت آنها را بداند یا حتی بدنشان را پیدا کند.
«حاجی زیاد» در کرواسی خانه قاچاقبری دارد. او مسافرانی را که خواهرزادهاش از بوسنی راهی میکند در زاگرب نگهداری میکند. مسافران توسط حلقه دیگری با خودرو به زاگرب میرسند. نام مستعار کسی را که خودرو اجاره میدهد «ابو محمد» میگذاریم. او کسی است که با دریافت مبالغی پول یا در همکاری با دو صرافی تهران و کرج، راهی زاگرب میکند. «حاجی زیاد» آنها را بعد از مدتی، به سمت ایتالیا رهسپار میکند.
اما این مسیر و رسیدن مسافران به شانس آنها بستگی دارد. انتخاب مسیر قاچاق انسان همیشه به شانس بستگی دارد؛ مثل زنده ماندن یا مرگ مسافران. مسافرانی هستند که در تماس با ایران وایر خبر دادند توسط همین تیم قاچاق شدند اما در قاچاقبران آنها را در جنگلهای کرواسی رها کردند و آنها هم بعد از گذراندن چندین روز بیغذا و آب در جنگل، خود را به پلیس معرفی کردند و برخی از آنها هم خودخواسته به ایران بازگشتهاند. یکی از همین افراد در گفتوگو با ایران وایر تاکید میکرد: «شما اگر بتوانید سردشت را گیر بیاندازید، نصف راه قاچاق انسان و کلاهبرداریهایی را که از ایرانیها میشود، رفتهاید.»
در برخی موارد اما مسافران صرفا در مسیر جنگل و کوه رها نمیشوند، بلکه در خانههای قاچاقبری از جمله خانههای «ابو محمد» گروگان گرفته میشوند. آنها توسط «حاجی محمد» ناچار به تماس با دو صرافی شدهاند که پولشان نزد آنهاست، تا به دروغ بگویند که به مقصد رسیدهاند و پول آزاد شود.
این باند قاچاق انسان سالهاست که مشغول به فعالیت است. از طرفی برخی از کنشگران سیاسی، مدنی و حقوق بشری یا روزنامهنگاران هم توسط همین تیم به اروپا رسیدهاند. البته قیمت قاچاق انسان برای افرادی که مشکلات سیاسی دارند متفاوت است و ممکن است در هر کشور که میرسند، این تیم یا دیگر قاچاقبران درخواست مبالغ بیشتری کنند. برای همین، گاه مسافران سیاسی که پولهای خود را در مسیر از دست دادهاند، تصمیم میگیرند از حلقه این باند رها شوند و خودشان تنهایی اقدام به سفر کنند. سفری که پاهایی همراه میخواهد تا مثل یکی از مسافران که با ایران وایر در تماس بود، شب را تا صبح، پس از پرت شدن از کوه، به تنهایی در جنگل نگذرانند.
از پناهجویانی که در این مسیر گیر افتادهاند، مجبور به بازگشت خودخواسته شدهاند یا توسط قاچاقبران مورد کلاهبرداری یا هر نوع خشونتی قرار گرفتهاند، دعوت میکنیم با ایران وایر تماس بگیرند و روایتهای خود را بازگو کنند.
*در این گزارش به دلیل حفظ امنیت پناهجوها و شاهدان عینی از اسامی مستعار استفاده شده اما اسامی واقعی تیم قاچاق انسان ایرانی ، نزد ایرانوایر محفوظ است.
ایرانوایر:آیدا قجر