فیکنیوز، جایی برای اختراع شبهخبر و جعل پیام است. در ظاهر شبیه یک رسانهی معمولی خبری است و از الگوهایی شبیه روزنامهنگاری حرفهای برای ساخت خبر و تولید استفاده میکند. سازندهی این «پیام» به «اقتصاد رفتاری» جامعهی هدف توجهی کافی دارد. یعنی او میداند که مردم برخی کالاها را به وضوح بر برخی دیگر ترجیح میدهند؛ بودجهی محدودی دارند و دنبال رضایت حداکثری هستند. پس خبری اختراع میکند که تاییدکنندهی کلیشهها و میانبرهای ذهنی مخاطب باشد تا خواننده در کمترین زمان و با کمترین زحمت به رضایت حداکثری برسد و پیام جعلی را بدون سند از منبعی مبهم و رسانهای ناشناخته بپذیرد و مشتری شود.
فیکنیوز، در شکل سادهاش هدفی تجاری و اقتصادی دارد. پیچیدهتر که شد میتواند اهداف سیاسی را هم تامین کند و رقیب را تخریب کند. اما حرفهایترین کارکرد فیکنیوز ایجاد «خطای تحلیلی» در جامعهی هدف است. یعنی فیکنیوز اگرچه بخشی از حقیقت را به خدمت دروغ در میآورد اما بزرگترین تاوان دروغ این نیست. سریال چرنوبیل از این نکتهی طلایی پرده برداشته: «بزرگترین هزینهی دروغ این نیست که شاید ما دروغ را با حقیقت اشتباه بگیریم. خطر اصلی اینجاست که اگر زیاد دروغ بشنویم بعد دیگر قادر نیستیم که اصلا حقیقت را تشخیص بدهیم».
فیکنیوز بر منطق شبکه استوار است و نه بر منطق رسانه(های کلاسیک). به همین خاطر شبکههای اجتماعی استعداد جذب و گسترش فیکنیوز را دارند. سیگنالی یا پیامی که در شبکههای اجتماعی از طریق یک نود(گره) پر قدرت تقویت شود، خیلی زود به دست مخاطب میرسد و در شبکههای عظیم، پیامی که از طریق نودهای پر قدرت منتشر یا تقویت نشود، نادیده میماند. پس فیکنیوز هم برای آنکه بتواند به هدف برسد باید یا یک نود پرقدرت را در خدمت بگیرد و یا از سوی نودهای پرمشتری مورد توجه قرار گیرد. تمام نودهایی که به هر دلیلی پیام تولید شده در فیکنیوز را مخابره میکنند در خدمت او قرار میگیرند. حتی اگر پیام تولید شده در فیکنیوز به شکل انتقادی و یا به قصد تکذیب، از یک نود پرقدرت مخابره شود، هدف تامین شده است چون از پایه بنا نبوده است که خبری درست یا واقعی منتشر شود بلکه هدف رساندن کالا به دست مشتری است. همان مشتری که کالا بر اساس ِاقتصاد رفتاری او تولید شده است. گفته میشود کهبیش از ۹۰ درصد رفتارها و انتخابهای آدمی بر مبنای کلیشهها و میانبرهای ذهنی است و فیکنیوز میانبری برای کسب رضایت مخاطب در بطن خود دارد.
وحالا به کمک این مقدمه (و نکات فشرده) میشود به این سوال پاسخ داد که آمدنیوز چگونه آمد؟ بهعبارتی دیگر چرا آمدنیوز به یک کانال مشهور و گاه موثر تبدیل شد؟
ابتدا گرداننده یا گردانندگان این کانال تلگرامی، نظر تعدادی از نودهای پرمخاطب شبکههای اجتماعی زبان فارسی را (ولو به شکل سفارشی، انتقادی و حتی تحقیر و تکذیب) جلب کردند و آنان را در خدمت گرفتند. سپس با خریدن تعداد زیادی عضو غیرفعال در پیامرسان تلگرام، به شکلی حبابوار، خود را در مقام یک نود پرقدرت معرفی کردند* تا اینکه به تدریج به یک نود واقعی پر اشتراک تبدیل شدند. پیامها را هم مطابق با اقتصاد رفتاری مخاطبان خود تولید کردند یعنی آنها میدانستند جامعهی ایران، با حوصلهی کم (بودجهی محدود) چه خبرهایی (کالاهایی) را ترجیح میدهند و میخواهند با کمترین زحمت به حداکثر رضایت برسند. این فیکنیوز، اهداف سیاسی خود را علیه رقیب یا رقبا پیگرفت و در موارد متعددی هم موفق شد، و البته بنا به ماهیتِ خود، حقیقت را به خدمت دروغ درآورد و خواسته یا ناخواسته در مقاطع مختلف کاری کرد که مخاطب دچار خطای تحلیلی شود و قدرت تشخیص حقیقت را هم از دست بدهد.
*پینوشت: روحالله زم، در یکی از فایلهای صوتی منتشر شده از او، وقتی طرف مقابل به او میگوید که عضوهای کانالش ریزش داشته، در جواب میگوید«حالا گفتهام ۱۰۰ هزار تای دیگر بریزند». منظور او مشخصا اضافه کردن(خریدن) ۱۰۰ هزار عضو غیرفعال اما پولی برای کانال آمدنیوز است. امیدوارم این یادداشت حمل بر تاییدٍ بازداشت ربایشگونهی روحالله زم از سوی سپاه پاسداران نشود. از خدا میخواهم که از کلیهی حقوق طبیعی و قانونی برخوردار باشد و در دادگاهی منصفانه و علنی و با حضور هیاتمنصفه بتواند از خود دفاع کند و با تادیه حقوق احتمالی، سرانجام در کنار همسرش و دخترش زندگی بهتری داشته باشد.