جامعه زنان در ایران طی ۴۱ سال حکومت جمهوری اسلامی آن گونه تغییر کرده است که نه تنها آمار و ارقام، بلکه وضعیت ظاهری این جامعه نیز حکایت از سالها عقبگرد در حقوق اولیه زنان دارد.
نگاهی به تصاویر سیاه و سفید انقلاب ۵۷ که می اندازیم زنانی را از طیفهای مختلف جامعه می بینیم که فارغ از باحجاب و بی حجاب بودن در تلاش برای بهبود وضعیت آن روزها در صف معترضان حضور داشتند. اما پس از انقلاب ۵۷ جرقه های یکسانسازی عقیدتی و ظاهری در بین زنان با تصویب اولین قانون یعنی «حجاب اجباری» علیه آزادی این بخش از جامعه در سال ۶۲ آغاز شد و آن چنان عرصه بر زنان تنگ شد که در این سالها دیگر حتی رفتن به ورزشگاه هم به یکی از «حقوق پایمال شده» آنها تبدیل شده است.
اما در عمر حکومت جمهوری اسلامی هر زمان از پیگیری حقوق زنان از سوی مقامات جمهوری اسلامی حرفی به میان آمده بیشتر نقش و نگاری برای یک شعار انتخاباتی بوده که تنها چند صباحی پس ازروی کار آمدن یک دولت دوام آورده است.
وزارتخانههای خالی از زنان
انتصاب زنان در وزارتخانهها از جمله شعارهایی است که از سوی کاندیداهای ریاستجمهوری بارها شنیده شده است. در ایران، که پیش از انقلاب فرخ رو پارسا را طی سال های ۴۷ تا ۵۴ در سمت وزیر آموزش و پرورش و مهناز افخمی را نیز از سال ۵۵ تا ۵۷ به عنوان وزیر مشاور امور زنان به خود دیده بود، حالا طی ۴۱ سال گذشته تنها یک زن، یعنی «مرضیه وحید دستجردی» در دولت دوم محمود احمدینژاد در سمت یک وزیر انتخاب شده است.
نظرات تند دستجردی، که وزیر بهداشت ایران بود، علیه زنان در زمان نمایندگی مجلس باعث شده بود که برخی فعالان مدنی او را به خاطر دیدگاههای ضد زن مورد انتقاد قرار دهند.
از جمله مقامات جمهوری اسلامی که بارها وعده معرفی زنان در مقام تصدیگری وزارت را داده بود، حسن روحانی است که البته در هیچیک از دو دولت یازدهم و دوازدهم یک گزینه زن برای کابینهای معرفی نکرد.
نرخ بیکاری زنان در ایران
در حالی که بنابر گفته مقامات ایران، دختران ایرانی در سال های اخیر تا ۶۰ درصد ورودیهای کنکور را از آن خود کردهاند اما رهبر جمهوری اسلامی اعتقاد چندانی به حضور پررنگ زنان در رتبه های بالای مدیریتی ندارد.
از جمله آن که علی خامنهای در سال ۹۲ حضور زنان در مشاغل و مناصب اجرایی را «مورد اشکال» توصیف کرده و گفته بود: «این که ما به حضور بالای زنان در مناصب اجرایی افتخار کنیم، دیدگاهی غلط و در واقع انفعال در برابر گفتمان غربی است.»
رویکرد رهبر جمهوری اسلامی به حضور زنان در جامعه رمزگشایی از آن چیزی است که نشان می دهد چرا بنا به گفته نمایندگان مجلس ۶۳ درصد زنان تحصیل کرده در ایران بیکار هستند!
معصومه آقاپورعلیشاهی، نائب رئیس فراکسیون زنان در مجلس، ضمن اعلام این آمار گفته است که ۵۳ درصد دانشجویان دختر رشتههای تخصصی را در دانشگاه دنبال میکنند اما فاصله بین رشد تحصیلات و نرخ اشتغال زنان بسیار زیاد است.
بیش از ۴۰ سال ممنوعیت رقص و آواز زنان
ناعدالتی جنسیتی در بخش های مختلف پس از انقلاب ۵۷ آزادی را از جامعه زنان در ایران گرفته است. موضوعاتی مانند ممنوعیت صدای زنان در موسیقی ایران، محدودیت برای روی صحنه رفتن نوازندگان زن، جرم بودن رقصیدن زنان، و بسیاری موارد دیگر که تا پیش از انقلاب وجود نداشت، حالا مشکلاتی بزرگ برای زنان ایران و نمونه هایی از حقوق پایمال شده آنها است.
هیچ آمار دقیقی وجود ندارد که در طی ۴۱ سال حکومت جمهوری اسلامی صدای چندین زن در موسیقی ایران به اجبار خاموش شده و چندین خواننده زیرزمینی زن علی رغم تمام محدودیت ها به فعالیت ادامه می دهند؛ اما این صداهای ممنوعه گاه از چارچوب شبکههای اجتماعی بیرون می زنند و بازتابی جهانی پیدا میکنند.
هاله سیفی زاده یکی از خوانندگان زن ایران است که تنها به جرم اجرای آواز، با ممنوعیت خود و گروهش روبرو شد. نگار معظم خواننده شیرازی هم که در یک تور گردشگری ترانه می خواند در نهایت با محکومیت قضایی روبرو و مجبور شد ایران را ترک کند.
ممنوعیت رقصیدن زنان هم که در این سالها جای خودش را دارد. بارها دخترانی که رقص خود را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده بودند، با احکام قضایی روبرو شدند. فرزانه کابلی بازیگر ایرانی نیز به رقصیدن در صحنه تئاتر متهم شد.
ایالات متحده بارها برخورد تبعیض آمیز و امنیتی رژیم و سرکوب اقشار مختلف در ایران، از جمله زنان، را محکوم کرده است.
درهای بسته ورزشگاهها به روی زنان
مرزهای عقبگردی که جمهوری اسلامی در این سالها به زنان تحمیل کرده حتی از درهای ورزشگاهها هم گذشته است. ممنوعیتی نانوشته در قانون که نه اجازه حضور تماشاگران مرد را در رقابت های زنان می دهد و نه زنان اجازه پیدا می کنند تا از حق خود برای نشستن بر سکوهای ورزشگاههایی مانند آزادی استفاده کنند.
ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه ها کمی پس از اجباری شدن حجاب زنان در ایران آغاز شد و زنان در تمام این سالها برای ورودشان به ورزشگاه تلاش کرده اند. در این بین محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران در سال ۸۵، با ارسال نامهای به رئیس سازمان تربیت بدنی خواستار فراهم کردن امکانات حضور زنان در ورزشگاهها شد؛ ولی در نهایت با مخالفت روحانیون قم راه به جایی نبرد.
مبارزه زنان برای پس گرفتن سهمشان ازسکوهای ورزشگاهها هزینه های سنگینی داشته است. خودسوزی سحر خدایاری، معروف به دختر آبی در اعتراض به این ممنوعیت و انعکاس گسترده مرگ دختر آبی در رسانه ها و در پی آن افزایش فشارهای بین المللی تنها یک بار به صورت رسمی در مهرماه سال ۹۸ باعث شد تا درهای ورزشگاه بر روی تماشاگران زن باز شود. اما پس از آن آب از آب تکان نخورد و این محدودیت همچنان ادامه دارد.
ممنوعیت دوچرخه سواری، موتورسواری، برخی از رشته های رزمی، و محدودیت برای حضور در برخی از رشته های ورزشی بین المللی از جمله شنا، ژیمناستیک را هم برای زنان باید اضافه کرد.
شاخص ترین حق سلب شده زنان؛ حق انتخاب پوشش
اما شاخص ترین حقی که بیش از چهل سال است از زنان گرفته شده حق انتخاب ظاهر و پوشش آنها است. بنا بر قانون حجاب اجباری که از سال ۶۲ به تصویب رسیده است، دختران از سن هفت سالگی، یعنی از زمانی که قرار است مدرسه را «خانه دوم» خود بنامند، با حجاب اجباری روبرو میشوند و پس از آن این پوشش ناخواسته در هر جایی که مکان «عمومی» محسوب شود، همراه آنها است؛ همراهی ناخواسته که زنان دخالتی در انتخابش ندارند.
در این سالها علاوه بر حجاب اجباری تعاریفی نیز از سوی جمهوری اسلامی ساخته شده است که زنان اگر براساس آن پوشش خود را رعایت نکنند، متهم به «بدحجابی» می شوند. گشتهای ارشاد و برخوردهای خشونت آمیز آنها، توقیف خودروهایی که به گفته مقامات سرنشینان «بدحجاب» دارند، و برخورد با عکاسان مدلینگ که «بدحجابی» را ترویج می کنند از جمله اقدامات این حکومت در عمر ۴۱ ساله خود است. با این حال «دختران خیابان انقلاب» با در دست گرفتن شالهایی سفید اعتراضات علنی خود به حجاب اجباری را از دی ماه ۹۶ آغاز کردند.
در این سالها مقامات جمهوری اسلامی برخوردهای شدید امنیتی با دختران خیابان انقلاب داشته است. احکام سنگین برای مژگان کشاورز، منیره عربشاهی، و یاسمن آریانی از جمله این نمونه ها است.
اخیرا نیز ورزشکاران زن نسبت به حجاب اجباری و محدودیت ها در ایران به شکل علنی اعتراض کرده اند. کیمیا علیزاده تنها مدال آور تاریخ ورزش زنان ایران در المپیک پس از مهاجرت، خود را «یکی از میلیونها زن سرکوب شده در ایران» توصیف کرده بود.
میترا حجازی پور، دیگر ملی پوش شطرنج ایران، هم اخیرا در مسابقات جهانی بی حجاب ظاهر شد و به همین دلیل از تیم ملی اخراج شد. شهره بیات، داور بین المللی شطرنج، هم در آبان ماه امسال بدون حجاب در این مسابقات حاضر شد.
وزارت خارجه آمریکا و نهادهای حقوق بشری بارها در سالهای گذشته به برخورد شدید با معترضان به حجاب اجباری در ایران اعتراض کرده اند. مورگان اورتگاس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز گفته بود که «هیچکس نباید مجبور به پوشیدن یا نپوشیدن پوشش دینی باشد.»
اما دادن حق تابعیت از سوی مادربه فرزندش که با محدودیت و در صورت تایید دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی تصویب شده، بلاتکلیفی لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت پس از ۷سال، لزوم اخذ رضایت زنان از همسر برای خروج از کشور، نداشتن حق حضانت فرزندان، نابرابریهای جنسیتی در مقوله کار و آموزش، و بسیاری موارد دیگر از جمله حقوقی است که حکومت جمهوری اسلامی آنها را نادیده گرفته است؛ حقوقی که شاید بسیاری از زنان پس از انقلاب حتی از آنها آگاه نباشند.
الهام یزدیها/ صدای آمریکا: