– جمهوری اسلامی پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران را نشانه «اقتدار دیپلماسی» و «عزت ایرانی» قلمداد میکند.
– کارگزاران نظام وانمود میکنند با اینهمه فشارهای داخلی و بینالمللی کاملا بر اوضاع مسلط هستند.
– اما واقعیت متفاوت از این صحنهآرایی است: پشت صحنه، کابوس براندازی توسط مردمی که جمهوری اسلامی را نمیخواهند، بر تار و پود نظام سایه افکنده است.
– ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید حکومت در پیامی خطاب به فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی که میبایست نگاهبان و حافظ شهروندان باشند، میگوید حفظ نظام عبادت است!
– چرا مدتهاست «حفظ نظام» و «براندازی» به کلیدواژههای رژیم و مردم تبدیل شده؟
– شرایط کنونی ایران نشانهی بیچارگی و استیصال جمهوری اسلامی است یا ورود به مرحلهای که هر نظام انقلابی و ایدئولوژیک سرانجام به آن میرسد: تعیین تکلیف با خود و میراث شوم یک رژیم شکستخورده؟!
– علی خامنهای در کجای معادلاتی ایستاده که احتمالا عمرش کفاف دیدن نتایج آنها را نخواهد داد؟ سپاهیان انقلاب اسلامی تا کجا در برابر مردم جان به لب رسیده، پاسدار نظام وی خواهند بود؟
آیتالله محمد بهشتی عضو شورای انقلاب، رئیس دیوان عالی کشور و نایب رئیس مجلس خبرگان جمعه ۴ آبان ۱۳۵۸ در دفاع از طرحهای سیاسی و اقتصادی شورای انقلاب در کشاکش تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی در یک سخنرانی در محوطه دانشگاه تهران گفت «ملّت ایران برای ادامه انقلابش باید روزه اقتصادی چند ساله بگیرد و شورای انقلاب توصیه میکند مردم مصرفشان را کم کنند.»
آن روز محمد بهشتی نگفت دقیقاً ملّت باید چند سال «روزه اقتصادی» بگیرد تا وضعیت همان شود که رهبران انقلاب وعده میدادند!
دو سال بعد در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ محمد بهشتی در بمبگذاری دفتر «حزب جمهوری اسلامی» که وی نخستین دبیرکل آن بود کشته شد و حالا چهار دهه گذشته و انقلابی که قرار بود ضد فساد و امیدِ به اصطلاح «مستضعفان» باشد با یک نظام مافیایی پر از افراد فاسد بر شانهی میلیونها مستضعفی پیش برده میشود که کمرشان زیر بار مشکلات اقتصادی و اجتماعی شکسته است.
پس از چهل سال ناتوانی و ناکارآمدی و ناکامی، اکنون «جمهوری اسلامی» به نقطهای از حیات رسیده که «تاب آوری» اقتصادی ملّت در اولویت دولت و مقابله با «براندازی» و حفظ نظام در دستور کار نهادهای امنیتی قرار گرفته است.
براساس بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ۷۰ درصد از ۴۰ میلیون خانوار کارگری زیر خط فقر زندگی میکنند.
چندی پیش سردار ایوب سلیمانی معاون فرمانده نیروی انتظامی گفت دشمن با هدف براندازی فشار را ۱۰ برابر کرده است. سردار حسین نجات معاون فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان کرده «مدل جدید براندازی تکیه بر افراد فرودست، حاشیهنشین و بیسواد است!»
این سخنان همزمان بیانگر این است که سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» یا همان ریاضت اقتصادی در مقابل «کارزار فشار حداکثری» آمریکا شکست خورده است. نارضایتیهای اجتماعی که در اقشار و طبقات مختلف رو به افزایش است به بدنهی نیروهای مسلّح رسیده. از صحبتها و هشدارهای فرماندهان و رؤسای سازمان عقیدتی- سیاسی در یگانهای نظامی میتوان دریافت که آنها از رشد جریان براندازی در میان نیروهای مسلّح به شدت بیم دارند.
حفظ نظام عبادت است؟!
با پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی- البته روی کاغذ- که به نظر میرسد در عمل فراتر از تیتر روزنامهها نرود، حتی اگر فرض بر این باشد که فروشندگانی باشند که سلاح به رژیم ماجراجوی ایران بفروشند، با خزانهی خالی دولت و تعمیق تحریمها نه چیزی عاید آنها خواهد شد و نه تسلیحات بهروز و مدرن در اختیار نظام قرار خواهد گرفت. نارضایتی در بدنه نیروهای مسلّح چنان عمیق شده که حتی آیتالله ناصر مکارم شیرازی به آنها پیام داده حفظ نظام عبادت است! وی به سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی توصیه کرده «این حساسیت را باید برای نیروهای تحت امر خود ایجاد کنید!»
در اصل ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی حمایت از «مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان» به عنوان آرمان حکومت اسلامی در ایران تعریف شده. بعد از چهار دهه مرجعیت دینی حکومت، «حفظ نظام» را برای پرسنل نیروی انتظامی «عبادت» میخواند و انتظار دارد آنها در مقابل «مستضعفینِ» خود ایران که از دی ۹۶ به اینسو مرتب به خیابانها آمدهاند، بایستند و از نظام «مستکبرین» و فاسد جمهوری اسلامی حفاظت کنند!
«روحانیتِ رفوزه» و سپردن دولت آینده به یک نظامی
دو جناح اصلی رژیم بر سر مذاکره با آمریکا دچار اختلافاند و کابوسشان پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات آمریکاست. کاخ سفید مدام به تهران هشدار میدهد که شدّت تحریمها تا مهار جمهوری اسلامی و تغییر رفتار رژیم بدون انعطاف و اغماض ادامه خواهد داشت. حلقه محاصره تنگتر شده و کاری از دست متحدان بیخاصیت شرقی (چین و روسیه) و اروپاییهای سودجو و محافظهکار برای نجات حکومت از باتلاقی که خود در آن گرفتار شده برنمیآید.
علی خامنهای آنها را که در داخل ایران به مذاکره با آمریکا دل بستهاند و عقلانیت را در انعطاف در مقابل کاخ سفید میدانند «ترسو» خوانده و گفته «سر و صدای اراذل مسلط بر آمریکا ذهن کسی را مشغول نکند؛ علاج همه مشکلات در داخل است.»
در این میان، برخی مسئولان و مجریان سیاستهای نظام مدتهاست که با خیال کاهش و مهار بحران به یک فصل مشترک رسیدهاند: سپردن امور اجرایی کشور به یک نظامی!
شماری از اصلاحطلبان، از جمله محمود صادقی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، آشکارتر از گذشته از «کاندیدای نظامی» برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ استقبال میکنند. داریوش قنبری از نمایندههای ادوار مجلس اسلامی و فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید «هرچه حضور مردم کمتر باشد، زمینه برای انتخاب یک رئیس جمهور نظامی بیشتر فراهم میشود.» تشکیل دولت نظامی/ شبهنظامی از تئوریهای سعید حجاریان سرستون امنیتی اصلاحطلبان است که پس از اعتراضات سراسری دیماه ۱۳۹۶ آن را مطرح کرد. از آنسو، اصولگرایان و و حزباللهیها برای قدرت گرفتن نظامیها در سیاست سر و دست میشکنند آنهم در حالی نظامیها به عنوان «دولت با تفنگ» بدون داشتن نهاد ریاست جمهوری نیز بیش از «دولت بیتفنگ» قدرت و نفوذ در تعیین سیاست دارند.
لطفالله فروزنده معاون پارلمانی محمود احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم، میگوید مهم نیست رئیس جمهوری آینده نظامی یا غیرنظامی باشد فقط کافیست مسائل کشور و منویات رهبری را بشناسد!
شرایط کنونی ایران نشانهی بیچارگی و استیصال آیتاللههاست که زمام امور را در ۴۱ سال گذشته در دست داشتهاند و حالا فکر میکنند نظامیهای پاسدار میتوانند تکیهگاه آنها در برابر خشم و انزجار و اعتراض مردم باشند. همین نکتهی مهم که در اتاقهای فکر نظام به اصطلاح نخبگانش به این نتیجه رسیدهاند که حفظ حکومت اسلامی در گرو سپردن زمام آن به سپاهیان است یعنی روحانیت در کشورداری رفوزه شده است.
هر نظام انقلابی و ایدئولوژیک سرانجام به یک نقطه نهایی میرسد: «تعیین تکلیف با خود». آنجایی که سردمداران آن باید تصمیم بگیرند میراث شوم یک رژیم شکستخورده را با چنگ و دندان همچنان به ناکجا آباد هدایت و هزینه این واماندگی را بر دوش ملّت تحمیل کنند و یا از خواب بیدار شوند و یا با شورشهای اجتماعی چه بسا به طرزی خونین از میدان به در شوند!
اینکه مرجعیت و قشر روحانیون و وفاداران انقلاب برای حفظ منافع خود در مقابل خشم و انزجار مردم پشت سپاهیان سنگر بگیرند عجیب نیست؛ اما اینکه مدعیان اتاق فکر و سیاست در جمهوری اسلامی به روی نظامیها لبخند بزنند، نشانهی دیگری از واماندگی و ناکامی نظام جمهوری اسلامی است.
اگر دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی نظام دستکم برای رهبر خود صادقانه کار کنند حتماً به گوش وی رساندهاند که در کوچه و خیابان مردم چگونه دشنام و نفرین نثار او و نظام میکنند و شعارهای اعتراضی بر در و دیوار شهرها چگونه گسترش مییابد.
در سالگرد سرکوب خونین و قتل عام مردم در اعتراضات آبانماه ۱۳۹۸ علی خامنهای و اطرافیانش بهتر از هر کسی میدانند که اگر به زور اسلحه و کشتار و زندان و شکنجه و اعدام نمیبود، نظام جمهوری اسلامی سالها پیش برانداخته و سرنگون شده بود!
با همه لاف و گزافها و نمایش اقتدار پوشالی اما یک مسئله برای خامنهای و سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شدت نگران کننده است: دولت ترامپ و دستگاه سیاسی وی نه تنها مرعوب تهدید و اخاذی و باجگیریهای جمهوری اسلامی و عوامل و شبهنظامیان منطقهای آن نشدند بلکه به کشیدن رمق مالی جمهوری اسلامی ادامه دادند.
بیهوده نیست که جمهوری اسلامی از یکسو به پیروزی جو بایدن در انتخابات ایالات متحده امید بسته بدون آنکه نسبت به سیاستهای وی اطمینان داشته باشد؛ و از سوی دیگر مجبور به محاسبه برای مذاکره با هر دولتی در ایالات متحده است تا نارضایتیها و شورشهای اجتماعی و «مستضعفان» را مهار کند!
حامد محمدی, کیهان لندن: