حمله به تأسیسات هستهای نطنز، همزمان با مذاکرات ایران با دولتهای اروپایی و مذاکره غیرمستقیم با آمریکا صورت گرفته است
در کمتر از دو سال، این دومین بار است که اسرائیل رسماً مسئولیت حمله به تأسیسات هستهای نطنز را برعهده میگیرد، و سومین حمله در داخل ایران به تأسیسات و اشخاص است که مقامهای ایرانی، اسرائیل را مسئول آن دانستهاند.
حمله قبلی که ادعا شد اسرائیل در خصوص آن مسئولیت دارد، مربوط به ترور محسن فخریزاده در تهران بود که هرچند دولت اسرائیل مسئولیت آن را نپذیرفت، اما حکومت ایران اعلام کرد «نشانههای جدی مسئولیت اسرائیل» در ترور وی وجود دارد.
اما مسئله اساسی این است که در شرایط تلاش برای احیای برجام، با حمله به تأسیسات هستهای نطنز، پیام اسرائیل به حکومت ایران چه بوده است و این موضوع چه ارتباطی با مذاکرات برجام و تحولات منطقه دارد.
بررسی این موضوع میتواند کلید درک بسیاری از معادلات سیاسی و تحولات نظامی آتی در منطقه خاورمیانه، بهخصوص با محوریت کشورهای عربی و اسرائیل بهعنوان متحدی استراتژیک برای اروپا و آمریکا، برابر آن چیزی باشد که آنان مرتباً با عنوان «توسعهطلبی و تهدید ایران» از آن یاد میکنند.
حمله به تأسیسات هستهای نطنز، همزمان با مذاکرات ایران و دولتهای اروپایی و مذاکره غیرمستقیم این کشور با آمریکا بر سر برداشته شدن تحریمهای پس از برجام، صورتگرفته است.
روز گذشته انتشار خبر افتتاح چهارمین آبشار ۱۷۴ تایی IR-2M در سایت هستهای نطنز توسط حسن روحانی، پیام روشن ایران به تیم مذاکرهکننده هستهای و طرفهای مقابل در خصوص برنامه جدی ایران در پیوند با گسترش سریع توانمندیهای هستهای، بیرون توافق برجام، برآورد شد.
در واقع، تحلیلگران بر این باور بودند که انتشار اخبار مربوط به افتتاح فنآوریهای تازه هستهای ایران، برنامهای برای تحتفشار قراردادن اروپا و آمریکا برای برداشتن فوری تحریمهای آمریکا بوده است؛ موضوعی که دولتهای اروپایی بهخصوص فرانسه در خصوص آن بارها به حکومت ایران اعتراض کرده بودند و حکومت ایران نیز شرط خود را برای توقف فعالیتهای هستهای بیرون توافق برجام، تنها برداشته شدن سریع و یکباره همه تحریمها عنوان کرده بود.
در عین حال، دولت آمریکا پیرامون برداشته شدن همه تحریمهای وضع شده پس از برجام و مرتبط با آن، تأکید کرده بود که استراتژی بازگشت مرحلهبهمرحله و توافق بر سر دیگر مسایل منطقهای، راهحل فوری برای حل این مناقشه است؛ موضوعی که مقامات عالی ایرانی، بهخصوص علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، با صراحت آن را رد کرده و جزو خطوط قرمز نظام دانسته بودند.
در این میان، افتتاح آبشار ۱۷۴، تنها برنامه ایران برای تحتفشار قراردادن اروپا و آمریکا برای برداشتن تحریمها علیه آن کشور نبود. در هفتههای گذشته انتشار خبر تفاهم ۲۵ ساله همکاری میان ایران و چین نیز موضوعی بود که هم دولت آمریکا و هم متحدان منطقهای و بینالمللی آن کشور، آن را محرک رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه و غیرقابلکنترل شدن برنامههای نظامی ایران دانستند و زمینهساز شکست سیاست تعامل جهانی با آن بهحساب آوردند.
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، در پاسخی کوتاه به سؤال یک خبرنگار باره این تفاهم گفت: «من از سالها پیش در مورد همکاری رو به رشد ایران و چین نگرانی داشتهام. »
با در نظر گرفتن مجموع این رویدادها، میتوان چنین تحلیل کرد که در یک احتمال، حمله سایبری امروز اسرائیل به تأسیسات هستهای نطنز در واقع نه صرفاً بخشی از یک برنامه دولتی اسرائیل، که میتواند حتی بخشی از یک برنامه بینالمللی برای متوازن شدن کفه چانهزنی در مذاکرات هستهای با ایران بوده باشد.
سخنان امروز وزیر دفاع اسرائیل که همزمان با انتشار خبر حمله به سایت هستهای نطنز، در دیدار با همتای آمریکایی خود اعلام کرد، «با آمریکا همکاری میکنیم تا مطئن شویم هر توافقی با ایران امنیت ما را تامین میکند»، میتواند روشنگر این موضوع باشد که حمله محدود به تأسیسات هستهای ایران در نطنز، چنان که اشاره شد، شاید بخشی از یک پیام بینالمللی به حکومت ایران در خصوص نتیجه مذاکرات هستهای و برنامه سریع ایران برای توسعه صنعت هستهای آن کشور تا زمان گرفتن امتیازهای مدنظر ایشان از طرفهای مذاکرهکننده باشد.
اما در این میان، نکته مهم دیگر این است که در نهایت چه دورنمایی میتوان برای اینگونه تعامل با ایران، یعنی «مذاکره پشت میز با دولتهای اروپایی و آمریکایی و نبرد در صحنه نظامی و امنیتی میان ایران و اسرائیل و متحدانش برای آنچه از نظر آنان کنترل این کشور و حفظ امنیت منطقه است»، پیشبینی کرد.
دراینخصوص، نکته مهم این است که چه ایران بپذیرد و چه در نهایت حداقل در صحنه علنی مذاکرات قبول نکند، اسرائیل و کشورهای عربی همسایه ایران بخشی از مذاکره هستهای با آن کشور هستند. تأمین نظر ایشان، بهخصوص در موضوع برنامههای موشکی و نظامی ایران و هر توافقی که بر سر برنامه هستهای آن قرار باشد از نو حاصل شود، بدون در نظر گرفتن منافع ایشان، منجر به تامین امنیت در خاورمیانه نخواهد شد.
از سویی، پیام دیگری هم که برای حمله سایبری امروز اسرائیل میتوان در نظر گرفت، آسیبپذیر بودن تأسیسات هستهای ایران به لحاظ امنیتی و نفوذپذیری است. این موضوع در حمله سال گذشته به نطنز نیز مدنظر کارشناسان امنیتی و نظامی ایران و جهان قرار گرفت و با ترور محسن فخریزاده، از آن با عنوان درز امنیتی کتمانناپذیر در دستگاههای نظامی حساس آن کشور یاد شد.
گرهخوردن شرایط مذاکره برجام با انتخابات ریاستجمهوری پیش رو و وضعیت سخت جریان محافظهکار در ایران، و نیز احتمال تشدید تنشها در صورت روی کار آمدن دولتی تندرو در ایران که هزینه توافق با آن کشور را میتواند برای طرفهای اروپایی و آمریکا بیشتر کند، از جمله مسایلی هستند که موضوع سیاست داخلی و خارجی ایران را در پیوند با اوضاع منطقهای پیچیده کرده است و بدل به کلافی سردرگم که اگر لحظهای از آن غفلت شود، میتواند مقدمه رویارویی جدیتر میان ایران و اسرائیل و متحدانش در منطقه خاورمیانه باشد.
ایندیپندنت فارسی: