محمد درویش، عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و فعال محیط زیست به تجارتنیوز میگوید: مهمترین دلیل خشکی کارون سدها هستند. این سدها و مخازان باعث شدند تا بخش قابل توجهی از آب رودخانهها، بالادست حوضههای آبخیز بارگذاری شود.
او ادامه میدهد: این افزایش بارگذاریها به مدد سدها، موتور پمپها و طرحهای انتقال آب کاری کرده که اغلب رودخانهها در ایران، به پایان خود در دریا نرسند و افراط در سدسازی روی این رودخانه زمینهساز نابودی آن شده است و جالب است بدانید که در حال حاضر بزرگترین مخازن کشور بر روی این رودخانه ساخته شده است و آخرین این سدها، سد گتوند است که حدود ۲ میلیارد متر مکعب گنجایش دارد.»
درویش همچنین میگوید: «نه تنها سد گتوند بلکه مجموع سدهای ساخته شده باعث خشکسالی در آن منطقه شده است و در شرایطی که آورد کارون، به صورت میانگین حدود ۱۴ یا ۱۵ میلیارد متر مکعب بود، این رقم امسال به کمتر از ۷ یا ۸ میلیارد متر مکعب رسیده است.
درویش یادآوری میکند: «امسال در حوضههایی از بلوچستان میانگین ریزشهای آسمانی نسبت به میانگین ۵۲ ساله، ۸۸ درصد هم کاهش پیدا کرده است. بنابراین این خطاست که ما فکر کنیم میتوانیم براساس میانگینها برنامهریزی کنیم و طرحهای انتقال آب اجرا کنیم، به توسعه اراضی کشاورزی فکر کنیم.»
نیشکر تالاب شادگان را نابود کرد
خوزستان شبکه فاضلاب ندارد. نکته جالب این ماجرا این است که میلیاردها تومان پول برای ساختن سد در کارون وجود داشته اما درصد بسیار کمی از آن برای بازچرخانی آب هزینه نشده است.
درویش در این باره خاطرنشان میکند: در حوضه کارون، ساختن تصفیهخانهها منجر به استفاده از پسآبهای بسیار زیادی که وجود دارد، نشده است و پسآبها و شیرآبها، کیفیت آب خوزستان را نابود کرده است.
همچنین کشت محصولات پر هزینه و آببری مانند نیشکر و برنج یکی دیگر از مسایلی است که کارون را دچار خطر جدی کرده است. این فعال محیط زیستی میگوید: «کشت محصولات پر مصرفی مانند نیشکر که به طور متوسط برای هر هکتار ۳۵ هزار متر مکعب، آب مصرف میشود یک خطای راهبردی است.»
درویش توضیح میهد: «مصرف این آب برای کشاورزی باعث شده است ما با مشکل شوری مواجه بشویم و مجبور شویم زمین را آبشویی کنیم. در نتیجه، تالاب بینالمللی و ارزشمند شادگان در پایین دست صنعت نیشکر، نابود شود.»
به گفته درویش نیشکر، در جهان در مناطقی کاشته میشود که میانگین ریزشهای آسمانی آن بالای هزار میلیمتر باشد و میانگین ریزشهای آسمانی در استان خوزستان پایینتر از ۴۰۰ میلیمتر است.
درویش راجع به این انتخاب غلط توضیح میهد: علاوه بر همه اینها ما در منطقه خوزستان شاهد کشت برنج هستیم که به گفته رییس سازمان آب خوزستان در برخی مناطق مانند بهبهان برای هر هکتار برنج، تا ۱۲۰ هزار مترمکعب آب مصرف میشود و این یک فاجعه است. در کشور ما به طور متوسط برای برای هر هکتار زمین کشاورزی به طور متوسط ۱۰ هزار متر کمعب آب مصرف میشود که همین مقدار هم دو برابر استانداردهای جهانی است.
ضایعات کشاورزی ۶ برابر میانگین جهانی
عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و فعال محیط زیست تاکید میکند: کشور ما در قلمرو سزمینهای خشک قرار گرفته است و نمیتوان حساب خاصی بر میانگین ریزشهای آسمانی آن کرد بلکه باید سراغ کسب و کارهایی رفت که کمترین نیاز به آب را دارد. در چنین کشور خشکی درست نیست که همه توان خود را بر دامداری و کشاورزی بگذاریم. زیرا با یک سال خشکسالی همه معادلات ما بر هم میخورد.»
درویش میافزاید: «ما در خوزستان ۴۰۰ سایت باستانشناسی و صدها سایت کار نشده داریم. این شهر پتانسیل گردشگری کشفنشده دارد. ما همه این ارزشها را کنار گذاشتهایم و به سمت افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک رفتهایم.
او همچنین میگوید: ما باید به تولید ثانویه، انرژیهای نو (انرژی خورشیدی، انرژی بادی، زمینگرمایی و جذر و مدی) برویم و باید بتوانیم از چندهزار کیلومتر مرز آبیمان درآمد تولید کنیم و بتوانیم از محل اجازه دسترسی جمهوریهای آسیای میانه به آبهای آزاد خلیجفارس و دریای عمان پول تولید کنیم و سراغ روشهایی برویم که پول زیادی خلق کنیم اما کمترین آسیب به کشور و سرمایههای کشور وارد نشود.
البته این فعال محیط زیست، مخالف تعطیلی کامل کشاورزی است. او توضیح میدهد: لازم است که محصولات استراتژیک خود را خودمان تولید کنیم اما مسالهای که وجود دارد این است که ما نباید محصولات کشاورزی را با زحمت زیاد و مشکلات کمآبی تولید کنیم و بعد آن را به کشورهای دیگر صادر کنیم.
درویش ادامه میدهد: ما باید کشاورزی را به صورت علمی و فنی حفظ کنیم اما نگاه افراطی به کشاورزی نداشته باشیم. با کشاورزی نمیتوانیم لکنتهایی که در بخش صنعت و خدمات داریم، برطرف کنیم. چنین نگاهی اول از همه، به خود کشاورزی آسیب میزند.
این کارشناس توضیح میدهد: ما در سالهای خشکسالی تا ۷۰ هزار میلیارد تومان خسارت خشکسالی میدهیم ناشی از همین نوع نگاه افراطی به کشاورزی است که صحیح نیست. ما دنبال تعطیلی کشاورزی نیسیتم بلکه میگوییم ضایعات کشاورزی ما نباید ۶ برابر میانگین جهانی باشد، راندمان آبیاری کشاورزی نباید بیش از نیمی از راندمان آبیاری جهانی باشد و ما نباید ۳۵ میلیون دوریز غذا داشته باشیم. اینها اتفاقاتی است که باعث شده است کشاورزی راندمان لازم نداشته باشد.
سالیانه بین ۳۰ تا ۵۰ درصد محصولات کشاورزی به ضایعات تبدیل میشوند که با احتساب تولید ۱۲۰ میلیون تن محصول حجم زیادی از سرمایه ملی به هدر میرود.