نظام جمهوری اسلامی اراده کرده هر طور و با هر هزینهای که شده به منظور حفظ موجودیت خود، دسترسی مردم ایران به سرویس جهانی اینترنت را محدود و تمامی فعالیتهای آنها را در شبکههای اجتماعی داخلی یا خارجی زیر نظر داشته باشد.
اینترنت و شبکههای اجتماعی در حال حاضر به یکی از مهمترین ابزارها علیه نظام ایدئولوژیک حاکم در ایران تبدیل شده و هر روز به واسطه گسترش نارضایتی مردم از چنین سیستمی، کارکرد چنین ابزارهایی به منظور طرح انتقادها و اعتراضها و مخالفت با کلیت سیستم را هر روز پر رنگتر و موثرتر میکند.
دو سال پیش در چنین ایامی، مردم خشمگین از افزایش قیمت بنزین با استفاده از همین ابزارهای ارتباطی به خیابانها آمدند تا صدای اعتراض خود را به گوش روحانیون حاکم بر ایران برسانند، اما پاسخ نظام به این اعتراضها تنها گلوله، زندان و سرکوب گسترده بود.
اعتراضهای آبان را باید یکی از گستردهترین کنشهای اعتراضی در تاریخ جمهوری اسلامی نامید که به اعتقاد مقامهای این نظام، شبکههای اجتماعی در شکلگیری چنین کنش بینظیری نقش مهم و اساسی ایفا کردهاند.
گسترش این نگاه در بدنه حاکمیت حالا خود را در طرح «صیانت» نشان داده که در مجلس محافظهکار در دست بررسی است و در صورت تصویب و اجرا، میتواند بسیاری از خواستههای حاکمان مذهبی مسلط بر ایران به منظور تحدید اینترنت و مردم را محقق کند.
اینترنت و شبکههای اجتماعی با جا دادن طیف گستردهای از بازیگران و کنشگران سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، از یک سو ابزاری برای تبلیغ و اشاعه اعتراضهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران شده است و از سوی دیگر به عنوان عاملی برای ارتباط سیاسی با مردم و در نهایت برانگیزاننده مهمی برای رفتارهای اعتراضی آنها به شمار میرود که این مساله چیزی نیست که خوشایند مقامهای جمهوری اسلامی باشد.
گستردگی نفوذ و تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی در ایران تا به آنجا پیش رفته که در کشورهایی همچون ایران تبدیل به منابع مهم برای بسیجکنندگی جمعی، سازماندهی و عمل جنبشهای اجتماعی و مدنی و بسط و گسترش جنبشهای اجتماعی نوین شده است.
جنبش اجتماعی نوین به شکلی از عمل جمعی اطلاق میشود که با هدف دگرگونی اجتماعی با تغییر بخشی از آن اجتماع صورت میگیرد و به طور معمول زمانی شکل میگیرد که شیوه توزیع قدرت، قوانین جامعه یا تصمیمهای اتخاذ شده از سوی سیاستگذاران و کسانی که در قدرت هستند، نتوانند مسائل عمده جاری را حل و نیازهای اکثریت اعضای جامعه را برآورده سازند.
رسانههای اجتماعی نوین هم در این میان، نقش اساسی در تشکیل جنبشهای اجتماعی جدید دارند که از نظر مقامهای جمهوری اسلامی «دارای چهره زیبا و فریبنده هستند، اما میتوانند خطرناکترین مسائل و مشکلات را حتی در عرصه امنیت ملی ایجاد» کنند.
این مقامها از «زیر سوال بردن انتخابات، پوشش اخبار اعتراضها، سازماندهی تجمعات، بیانیهنویسىها، نامهنگارىها، راهاندازى کمپینهای مختلف و آموزشهای مدنی و …» به عنوان مجموعه کنشها و فعالیتهایی در شبکههای اجتماعی نام میبرند که خارج از دایره نظارتی آنها صورت میگیرد و در بسیاری از موارد برای سیستم، تولید مشکل کرده و در سالهای اخیر نیز کلیت نظام جمهوری اسلامی را هدف گرفته است.
اعتراض و تجمعات خیابانی را میتوان یکی از عینیترین دستاوردهای شبکههای اجتماعی در ایران دانست که از نظر سیستم حاکم این قبیل رفتارها با حمایت «کشورهای غربی» و در قالب «اغتشاش و شورش و تخریب» و با هدف «براندازی نظام مستقر» صورت میگیرد.
فصلنامه «امنیت ملی» وابسته به دانشگاه «دفاع ملی» هم به تازگی تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه کاربری پیامهای فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات» منتشر و تلاش کرده نقش شبکههای اجتماعی در شکلگیری اعتراضهای خیابانی در ایران را تبیین و تشریح کند.
در این تحقیق که گروهی از جوانان شهر سنندج در استان کردستان شرکت داشتهاند مشخص شده که رابطه مستقیمی بین پیامهای مجازی با «گرایش به اغتشاش» در میان این جوانان وجود دارد.
کردستان در جریان ناآرامیها و اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ یکی از استانهای شاخص بود که برخوردها با معترضان در این استان نیز شدید بود و منجر به کشته شدن چندین نفر شد.
این تحقیق همچنین نشان داده که شبکههای اجتماعی بیشترین نقش در «افزایش مطالبات اجتماعی» این جوانان را دارند و در عین حال مردم را «ترغیب» به حضور در اعتراضها میکنند و اعتراضها را «بزرگنمایی» میکنند.
این دانشگاه زمستان سال ۱۳۹۷ هم تحقیقی با عنوان «کارکرد سیاسی شبکههای اجتماعی مجازی» منتشر کرده و نوشته بود که شبکههای اجتماعی در ایران در کاهش «مشارکت مردم در انتخابات»، «گسترش فعالیت گروهها و جریانهای سیاسی مخالف حاکمیت»، «کاهش مقبولیت حاکمیت» و «ایجاد چالش در انسجامبخشی حاکمیت» نقش مهمی ایفا میکنند.
«ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت»، «گسترش مقاومت مدنی علیه حاکمیت»، «ایجاد آشوب و اعتصاب» و «اشاعه باورها، ارزشها و هنجارهای سیاسی مخالف با حاکمیت» از دیگر یافتههای این تحقیق درباره تاثیر شبکههای اجتماعی در فضای سیاسی ایران است.
سپاه پاسداران و بسیاری از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و حفاظتی در ایران هم در کنار سازمان رسانهای جمهوری اسلامی در سالهای اخیر مقالات و گزارشهای بسیاری علیه شبکههای اجتماعی منتشر کرده و بخش زیادی از کارکردهای آنها را به ضرر کلیت نظام دانستهاند.
مجلات رسمی سپاه پاسداران مملو از این قبیل مقالات است که در قالب تحقیق و پژوهش به مدیران نظام توصیه کرده به خاطر «آسیبهای فراوان» شبکههای اجتماعی، گام بزرگی برای محدودسازی آنها و تحت کنترل قرار دادن فعالیت کاربران ایرانی در این شبکهها بردارند.
در همین رابطه فصلنامه «پژوهشهای حفاظتی و امنیتی» وابسته به این نیروی نظامی در یکی از مقالات خود که سال ۱۳۹۸ منتشر کرده، ادعا کرده که شبکههای اجتماعی در «تضعیف ارزشها و باورهای ملی»، «تخریب و القای ناکارآمدی سیاسی»، «ایجاد و ساماندهی شبکهای گروههای سیاسی مجازی معارض» و «تشویق نافرمانی مدنی و ایجاد تنش سیاسی» در ایران نقشی مهم دارند.
این گزارش همچنین تهدیدهای «امنیتی» شبکههای اجتماعی برای نظام جمهوری اسلامی را در مصادیقی همچون «جاسوسی»، «ایجاد تعارض» و «آموزشهای مخرب» معرفی کرده است.
این تحقیق چنین نتیجه گرفته که با توجه به وضعیت فعلی فضای مجازی، شبکههای اجتماعی تهدیدات سیاسی و امنیتی قابل توجهی برای جمهوری اسلامی در پی دارد و با افزایش آسـیبپـذیری نظام، منجر به بروز چالشهایی برای امنیت ملی میشود.
نتایج چنین تحقیقات و مخالفتهایی است که سران نظام جمهوری اسلامی را بر آن داشته با هر قیمت ممکن که شده اینترنت و شبکههای اجتماعی را در ایران تحت کنترل خود درآورند، آرزویی که با بیمهایی زیادی در آینده همراه شده است.
بهنام قلیپور -/ ایران وایر: