در گزارشی کلی از نشریهٔ اکونومیست، هزینهٔ انقلاب ایران برای مردم ایران تاکنون چیزی در حدود ۳۰ تریلیون دلار آمریکا برآورد شده است.
١- جنگ هشتساله، ۳ تریلیون دلار.
٢- هستهای شدن و کل هزینههای جانبی آن ٩ تریلیون دلار.
٣- حمایتهای گستردهٔ نظامی و غیرنظامی به کشورهای منطقه و گروهکهای تروریستی، ۵ تریلیون دلار.
۴- خسارات وارده به زیرساختهای معادن و صنایع مادر، منابع زیرزمینی نفت و گاز و انواع حمل و نقل ریلی، زمینی دریایی و هوایی، ۴ تریلیون دلار.
۵- صدمات جبرانناپذیر به محیط زیست و عدم مدیریت آب کشور ٣ تریلیون دلار.
۶- عدم سود حاصله در اثر قهر کشور طی چهل سال گذشته با جامعهٔ جهانی که برجستهترین نمود آن تحریمهای هستهای و نابودی توریسم است، ۶ تریلیون دلار.
در خوشبینانهترین حالت بعد از دستیابی ایران به صلح پایدار و ثبات و حکومتی کارآمد طی یک دورهٔ سیساله ایران دوباره میتواند این خسارات را جبران و وضعیت را به حالت عادی بازگرداند. البته، این پژوهش، تازه برای ۴ سال پیش است و به همهٔ این ارقام باید ویرانیهای چهار سال اخیر را نیز افزود. بهراستی که حکومت ایران بهترین الگوی پسرفت در جهان است.
برای مثال سهم ایران از خزر، قبل از انقلاب ۵٠ درصد بود و حالا ۱۳ درصد است. نرخ دلار در سال ۵٧ ده تومان و اینک ٢٨.٠٠٠ تومان است که این یعنی ٢.٨٠٠ برابر افت ارزش. پاسپورت ایران در سال ۵۶ جزو ۱۰ پاسپورت معتبر دنیا بود و الان رتبهٔ آن درمیان ١٩٩ کشور، ۱۹۱ است.
برای روشنتر شدن وخامت وضعیت کافی است ایران و کرهٔ جنوبی را در این ۴۵ سال مقایسه کنیم تا بفهمیم چهقدر از کاروان پیشرفت و توسعه جا ماندهایم.
۴۵ سال پیش، ایران و کرهٔ جنوبی در یک سطح قرار داشتند و هر دو برنامههایی را برای توسعه آغاز کرده بودند. امروز پاسپورت کرهٔ جنوبی با پیشی گرفتن از پاسپورت آلمان به قدرتمندترین پاسپورت دنیا بدل شده است و تکنولوژی این کشور را هم که همه میدانیم کجاست.
رضا حاجیلو