روستای عُروه یکی از محرومترین روستاهای شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد است که ازکمترین امکانات رفاهی از جمله آب آشامیدنی، گاز و جاده محروم هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا از یاسوج، یکی از جوانان روستا است که میگوید بیش از 10 بار به مسئولان مختلف از جمله رئیس جمهور نامه نوشته تا شاید به این روستا بیایند اما از تنها کسی که در این روستا خبری نیست مسئول است.
روستای عروه ، روستایی زیبا و باستانی مَحصور شده در طبیعت و سرزمینی بکر است که صدای آرامش بخش آن به خوبی برای هر رهگذری دلنشین و دل نواز است. این روستا در 40 کیلومتری شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده و برای رسیدن به روستا، هشت کیلومتر جاده کاملا سنگلاخی، با مشقت فراوان و با کمک خودروهای شاسی بلند باید طی کرد.
23 خانوار و بیش از 100 نفر در این روستا ساکن هستند و بنا به گفته اهالی، تعداد آمار بیماران صعب العلاج به دلیل نبود امکانات مناسب بهداشتی و محورهای ارتباطی بالا است. نبود جاده مناسب و آب آشامیدنی از مشکلات دیگر روستانشینان عُروهای است.
به روستا که میرسیم بسیاری از منازلی که مصالح آنها از سنگ ، چوب و کاهگل است تخریب شده اند و اغلب روستانشینان به دلیل نبود محور ارتباطی مناسب و فقر اقتصادی نمی توانند برای ساخت منازل خود از مصالحی نظیر سیمان ، بلوک و آجر استفاده کنند.
برخی از روستانشنیان عُروه ای، زندگی شان را در منازل کوچک و در کنار گاو و گوسفندان خود و در شرایطی بسیار سخت آن هم در دل شب های زمستانی می گذرانند و این نوع زیستن به طور حتم بیماری های مشترک دام و انسان را برای آنان به همراه دارد.
به گفته اهالی روستا اگر کسی مریض شود به سختی باید او را به بیمارستان رساند چون وضعیت راههای روستا بسیار خراب است و نمیتوان آنها را به راحتی به شهر رساند. اگر زنی زایمان داشته باشد یا باید بچه اش را همین جا به صورت طبیعی به دنیا بیاورد و یا در برخی موارد هم احتمال از بین رفتن نوزاد وجود دارد.
یکی از روستاییان می گوید: با هزار مشقت باید از این جاده عبور کنیم، با الاغ و قاطر وسایل و تجهیزات مان را جابجا می کنیم، مریض هایی داشتیم که به خاطر نبود جاده و امکانات جان خود را از دست داده اند یا اینکه خیلی دیر به بیمارستان رسیدهاند.
یکی از جوانان روستا که پیگیر مشکلات روستا است با اشاره به وضعیت نامطلوب آموزشی ، بهداشتی و رفاهی روستانشینان میگوید: به لحاظ بهداشتی هیچ گونه امکاناتی وجود ندارد، ممکن است هر شش ماه یک بار ، یک بهیار به اینجا سر بزند یا نزند، مثلا تزریق واکسن دوز اول کرونا را برای روستانشینان خودم پیگیری کردم، ولی خیلی ها هنوز دوز دوم واکسن کرونا را نزدهاند .
وی شغل اصلی روستانشینان را دامداری و کشاورزی می داند اما به ظرفیتهای متعدد گردشگری روستا هم اشاره میکند که می تواند بسترساز اشتغال برای جوانان این روستا باشد.
یکی دیگر از روستانشینان عُروه ای با بیان اینکه هرساله برخی از مسئولان برای احداث جاده روستا می آیند و وعده میدهند اما کاری تا الان صورت نگرفته، یادآور میشود: هزاران بار از فرمانداران، استانداران و دولتهای مختلف درخواست احداث جاده کرده ایم اما تنها چیزی که از آنان باقی میماند وعده است.
وی می گوید: در سفر وزیر صنعت، معدن، تجارت به لنده آمده بود مستقیما به رئیس جمهور نامه نوشتم، به مدیرعامل بنیاد علوی که الان استاندار تهران شدهاند، نامه زدم، هزاران بار به صورت کتبی از فرمانداران درخواست کردم و حتی رسانهای کردیم و بعد از این همه خواهش فقط فرماندار کنونی به روستا آمدکه آن هم هیچ کاری تا کنون برای اهالی انجام نداده است.
یک خانم خانه دار عُروه ای که از نبود امکانات بهداشتی و آموزشی برای فرزندانش به شدت گله مند است، اظهارداشت: این روستا هیچ خدمات آموزشی ندارد و فقط همین مدرسه کانسی را دارد که ستاد اجرایی فرمان امام و آموزش و پرورش آن را برای دانش آموزان مُهیا کرده است.
مریم – ص به ایلنا می گوید: خانه بهداشت در روستای عُروه وجود ندارد، تنها خدماتی که اینجا وجود دارد شبکه های برق است که چند سال پیش انجام شد، هزار بار هم درخواست کردهایم ولی هیچ خدماتی و پروژه عمرانی در این روستا صورت نگرفته و نبود آنتن مخابرات و اینترنت هم مشکلات را دوچندان کرده است.
وی با اظهارتاسف از اینکه خیلی از زنان روستای عُروه نمی توانند سونوگرافی انجام بدهند،تصریح کرد: زنان بارداری داشتیم که نیاز به دارو و دکتر و سونوگرافی داشتند، ولی به دلیل مشکلات جاده و نبود بهیار نتوانستند خود را به موقع بیمارستان برسانند و همین موضوع بعدها برایشان مشکل ساز شد.
یک روستایی میان سال عُروه ای از وضعیت بد بهداشتی روستای خود اظهار نگرانی میکند و میگوید: روستای عُروه نه خانه بهداشت دارد و نه کسی به آن خدمات بهداشتی ارائه میکند. لوله کشی آب نداریم. من و 10 سر عائلهام مجبوریم کنار دامهایمان زندگی کنیم و شبها در نزدیکی آنها بخوابیم، اغلب حیوانات کک دارند و گزش این ککها امان ما و بچههایمان را بریده است.
یکی دیگر از اهالی روستا می گوید: با الاغ و قاطر باید برویم سرچشمه، آب بیاوریم و در سرچشمه، گراز و حیوانات وحشی می آیند آب می خورند، ما هم می رویم از همان آب می آوریم.
او در پاسخ به این سئوال که «سرویس بهداشتی و حمام» ندارید؟ می گوید: لوله کشی آب نداریم، وقتی لوله کشی نیست برای حمام باید آب را از چشمه بیاوریم، با چوب درختان جنگل آتش درست کنیم و با آن آب را گرم کنیم تا بتوانیم حمام کنیم. با مشقتی که برای حمام و دیگر مسائل بهداشتی وجود دارد، قطعا نظافت و بهداشت مناسبی در این روستا وجود ندارد.
درختان جنگل را آتش می زنیم تا بتوانیم زندگی کنیم
زنی که نوه خود را در بغل دارد هم به ایلنا میگوید: به علت سخت گذر بودن و فاصله زیاد با شهر لنده و خط لوله گاز، گازکشی سخت است. درختان جنگل را آتش می زنیم تا بتوانیم زندگی کنیم اما مشکل اساسی ما نداشتن آب است، با سختی فراوان آرد گیر می آوریم و با هیزم آتش درست می کنیم.
او از رسیدگی نکردن مسئولان دامپزشکی هم اظهار ناراحتی می کند و می گوید : پارسال تعدادی از دام های روستا مریض شدند، مردان مان با هزار زحمت دارو خریدند اما در همان سال 203 دام روستا تلف شد. دامپزشکی یک واکسن را 480 هزار تومان می دهد، چطور این پول را بپردازیم؟ یکبار خانهام خراب شد، با هلال احمر تماس گرفتیم، هلال احمر هیچ توجهی نکرد. هر مسئولی فقط می خواهد بیاید روستای محروم عُروه که با چهار تا آدم فقیر عکس بگیرد.
بچه ام سه ماه است حمام نکرده، کجا ببرم حمامش کنم
یکی دیگر از روستاییان هم میگوید: یک بچه دارم که سه ماه است حمام نکرده، کجا ببرم حمامش کنم؟ خانواده ام را کجا ببرم؟ لباس زن و دخترم را سال تا سال نمیتوانم عوض کنم. فقط عید نوروز، خاله و داییهایشان برایشان لباس میآورند. همین ماه 10 بار بخاطر درمان به شیراز رفتم. بچه هایم خواستند ازدواج کنند به قرآن پول نداشتم.
او اضافه میکند: افرادی در این روستا هستند که آرزوی خوردن نان خشک را دارند، آرد نیست اگر آرد هم گیرمان بیایند 400 هزار تومان باید کرایه بدهیم.
این روستایی در پاسخ به اینکه «تعاون روستایی آرد به شما نمی دهد؟» هم با اظهار تاسف افزود: نه آرد و نه نفت به ما میدهند، حتی وسیله حمل و نقل درست وحسابی هم نداریم.