– پل هنل مشاور رؤسای جمهور سابق آمریکا جرج دبلیو بوش و باراک اوباما در امور چین، این پرسش را مطرح میکند که شی پس از نشست پکن در مورد برنامههای پوتین چه میدانست؟ آیا از آنها اطلاع داشت؟ اگر شی میدانست و به مردم نگفته، پس همدست اوست. و اگر پوتین چیزی به وی نگفت، پس توهین به اوست!
– در چین هنوز کلمهی «تهاجم» در مورد جنگ اوکراین به کار برده نمیشود، اما از هفته قبل لحن چینیها کمی تغییر یافته. به نقل از وانگ یی وزیر امور خارجه چین در رسانههای دولتی چین گفته شده است که «چین از حاکمیت ملی اوکراین حمایت میکند». او اشاره میکند که چین آماده است نقش میانجی در برقراری آتشبس ایفا کند.
– کشوری مانند چین را که بیش از هر کشور دیگری بر روسیه نفوذ دارد و میخواهد میانجیگری کند نمیتوان به سادگی رد کرد. چین نمیخواهد در جایی با روسیه پشت پرده آهنین گیر کند، بلکه میخواهد همه درها را باز نگه دارد. اما یک مشکل این است که چین آنقدر به روسیه نزدیک است که نمیتوان به عنوان «میانجی» وارد عمل شود!
– گفتنی است که پیمان دوستی بین چین و روسیه مبتنی بر یک رابطه بسیار نابرابر است: کل اقتصاد روسیه توسط آنچه فقط یک استان چین برای نمونه گوانگدونگ، در جنوب شرقی این کشور، تولید میکند، بلعیده شده است! در هر حال، تلاش هر دو کشور بیش از هر چیز برای داشتن نقش در هدایت نظم جدید جهانی است.
جمهوری خلق چین میخواهد به جنگ روسیه علیه اوکراین پایان دهد و به عنوان یک میانجی عمل کند. دیمیترو کولبا وزیر خارجه اوکراین به تازگی گفته که در مورد این موضوع از پکن تضمین دریافت کرده است.
پرسش اما این است که آیا چین میتواند پس از پیمان دوستی با روسیه نقش میانجی ایفا کند؟ بیش از یک ماه پیش، ولادیمیر پوتین درست در آغاز بازیهای المپیک زمستانی از پکن بازدید کرد. رئیس جمهور روسیه برجستهترین رهبر خارجی است که از زمان شروع پاندمی کرونا با شی جینپینگ رهبر چین دیدار کرده است.
در آنجا پیمان دوستی جدید چین و روسیه با سخنانی درباره دوستی نامحدود دو کشور همراه با قراردادهای تجاری جدید ارائه شد. این چهلمین بار بود که شی جینپینگ و و ولادیمیر پوتین دیدار میکردند. نفرت و نگرانی از گسترش ناتو بهانهی اتحاد این دو کشور است.
آنچه از آن زمان تا کنون رخ داده این است که جنگ روسیه علیه اوکراین اعتبار بینالمللی چین را نیز خدشهدار کرده است.
پل هنل مشاور رؤسای جمهور سابق آمریکا جرج دبلیو بوش و باراک اوباما در امور چین، این پرسش را مطرح میکند که شی پس از نشست پکن در مورد برنامههای پوتین چه میدانست؟ آیا از آنها اطلاع داشت؟ اگر شی میدانست و به مردم نگفته، پس همدست اوست. و اگر پوتین چیزی به وی نگفت، پس توهین به اوست!
بر اساس یک گزارش اطلاعاتی غربی که همان موقع در نیویورک تایمز منتشر شد، چین در نشست پکن از روسیه خواست تا پیش از پایان بازیهای المپیک زمستانی به اوکراین حمله نکند!
نشانههای دقیقی در مورد این موضوع به چشم نمیخورد و چین نیز این ادعا را تکذیب کرده است. همچنین روشی که مقامات چین با عجله برای تخلیه شهروندان خود از اوکراین به کار بردند، نشان میدهد که آنها نیز غافلگیر شدند و گویا تصور چنین تهاجم گستردهای را نداشتند. با اینهمه رفتار چین پس از شروع جنگ غیرعادی بود: این کشور از اینکه حمله روسیه را «تهاجم» بخواند خودداری و از محکومیت آن در سازمان ملل امتناع کرده است. جمهوری خلق چین ناتو را مقصر تجاوز نظامی روسیه به اوکراین دانسته و از تحریمهای اقتصادی علیه روسیه حمایت نمیکند و حتا بر پیمان دوستی برای تجارت بیشتر با روسیه تاکید کرده است.
در چین هنوز کلمهی «تهاجم» در مورد جنگ اوکراین به کار برده نمیشود، اما از هفته قبل لحن چینیها کمی تغییر یافته. به نقل از وانگ یی وزیر امور خارجه چین در رسانههای دولتی چین گفته شده است که «چین از حاکمیت ملی اوکراین حمایت میکند». او اشاره میکند که چین آماده است نقش میانجی در برقراری آتشبس ایفا کند. در حال حاضر همه چیز تا کنون همچنان مبهم است.
اما در فضای دیپلماتیک بین از یکسو امتناع از «جنگ» نامیدن حمله نظامی روسیه و از سوی دیگر حمایت از اوکراین با بیانیههایی که تایید میکند این کشور حق حاکمیت ملی خود را دارد، به نظر میرسد چین میخواهد موضع دیگری به نمایش بگذارد و حتا ادعا دارد که میتواند بین دو کشور میانجیگری کند.
آیا این موضع برای پالایش چهره آسیبدیده جمهوری خلق چین در جهان خارج است؟
ما عادت کردهایم که ببینیم و بشنویم که چین به سرعت و با قدرت در حال رشد است و اهمیتی به نظر سایر کشورها نمیدهد. برای رهبری چین نیز شنیدن صدای نارضایتی جهان خارج در مورد مسائل مختلف در چین به یک عادت تبدیل شده و شی جینپینگ همیشه و به راحتی این انتقادها را از خود دور میکند. با اینهمه چین نمیخواهد مجبور شود بین روسیه و غرب یکی را انتخاب کند.
جنگ در اوکراین به نفع چین نیست. چین میخواهد به آن پایان دهد. وزیر امور خارجه این کشور با صحبت از نقش میانجی میخواهد چیزی را برجسته کند که چند سال پیش اغلب در دستور کار قرار داشت: چین به عنوان یک کشور مسئولیتپذیر در صحنهی بینالمللی!
البته اکنون به نظر میرسد موضوع بیشتر بر سر پالایش چهرهی چین است.
کشوری مانند چین را که بیش از هر کشور دیگری بر روسیه نفوذ دارد و میخواهد میانجیگری کند نمیتوان به سادگی رد کرد. چین نمیخواهد در جایی با روسیه پشت پرده آهنین گیر کند، بلکه میخواهد همه درها را باز نگه دارد.
در این میان اما یک مشکل این است که چین آنقدر به روسیه نزدیک است که نمیتوان به عنوان «میانجی» وارد عمل شود! در عین حال، این اوکراین است که به نظر میرسد بیش از دیگران خواهان نقش فعال چین است و دلیل این امر نفوذی است که چین از گذشته بر روسیه دارد.
گفتنی است که پیمان دوستی بین چین و روسیه مبتنی بر یک رابطه بسیار نابرابر است: کل اقتصاد روسیه توسط آنچه فقط یک استان چین برای نمونه گوانگدونگ، در جنوب شرقی این کشور، تولید میکند، بلعیده شده است!
البته، چین مایل است از روسیه گاز و نفت بخرد و این باعث میشود در شرایط بهتری نسبت به هر کشور دیگری قرار بگیرد، اما بدون چین، تاریکی روسیه را فرا خواهد گرفت. به این ترتیب ولادیمیر پوتین اگر هم بخواهد، نمیتواند به حرفهای شی جینپینگ گوش ندهد.
اگر موضوع میانجیگری بطور جدی مطرح شود، برای دریافتن دقیق آنچه رهبر چین قصد دارد با پوتین مطرح کند یا از او بخواهد، باید رمل و اصطرلاب انداخت! شواهد تا کنون نشان میدهد که تلاش هر دو کشور بیش از هر چیز برای داشتن نقش در هدایت نظم جدید جهانی است.
*منبع: https://www.dn.se
*ترجمه و تنظیم: فرامرز نوروزی