️این تفکر که اگر در برابر حجاب کوتاه بیاییم، آنوقت مجبوریم در برابر پوششهای دیگر زنان هم کوتاه بیاییم و در عرصههای دیگر هم تن به عقبنشینی بدهیم، مشابه همان تفکر است که اگر در هستهای کوتاه بیاییم، بعدش نوبت به موشک، حقوق بشر، همجنسگرایی و… میرسد و در آن عرصهها هم میبایستی کوتاه بیاییم و تسلیم شویم.
این نگاه، بیش از آنکه مبتنی بر واقعبینی باشد، برگرفته از رویکرد ایدئولوژیک همه یا هیچ است. بنبستی که در برابر مذاکرات هستهای بوجود آمده، حاصل همان رویکرد همه یا هیچ مبتنی بر ایدئولوژی است.
️در خصوص حجاب اجباری هم همان منطق حاکم است. نظام بغلط تصور میکند که اگر از حجاب اجباری عقبنشینی نماید، بانوانمان دیگر هیچ حدود مرزی را رعایت نخواهند کرد.
این خطای فاحشی است. آیا قبل از انقلاب که حجاب اجباری حاکم نبود، بانوان هیچ حد و مرزی قائل نبودند؟
آیا در کشورهای دیگر مسلمان که حجاب اجباری ندارند، زنانشان هیچ حد و مرزی قائل نمیشوند؟
بر خلاف آنچه تندروها در دفاع از حجاب اجباری میگویند، اینگونه نیست که اگر حجاب اجباری اعمال نشود، بانوانمان هیچ حد و مرزی را دیگر در پوشششان رعایت نخواهند کرد.
آنان متوجه نیستند که حجاب، و درستتر گفته باشیم پوشش بانوان، تابع عرف، سنت و هنجارهای عمیق اجتماعی است. و بهیچروی اینگونه نیست که اگر حجاب اجباری در کار نباشد، زنان دیگر هیچ حد و مرزی را رعایت نخواهند کرد.
️بعلاوه، این، بار اولی نیست که حکومت متوسل به خشونت علیه «بد حجابی» شده. سئوال اینجاست که در موارد قبلی اعمال خشونت علیه بد حجابی چقدر راهگشا و پاسخگو بوده؟
آیا در موارد قبلی، خشونت علیه بد حجابی نتیجهبخش بود و توانست وضعیت حجاب را بهبود ببخشد؟
این چه اصراری هست که برخی از مسؤلین هر از چندگاهی دوست دارند مجدداً بروند بسروقت تجربیات شکستخوردۀ قبلی؟