عصر ایران؛ جعفر محمدی – تحریم ها قطعا در اقتصاد ملی و معیشت مردم ایران موثرند؛ اگر تدبیری برای بهبود روابط بین المللی ایران اندیشه نشود با تشدید تحریم ها، وضعیت داخل کشور بغرنج تر نیز خواهد شد، اما آیا این تمام ماجراست؟!
واقعیت این است که دوشادوش «تحریم»، «مردم آزاری مسؤولان» است که رنج مضاعفی بر ایرانیان وارد می کند. مردم آزاری این نیست که در خیابان ها با شلاق بر سر و روی مردم بزنند، بلکه وقتی نظام تصمیم سازی و تدبیر امور، فشل شود، شلاق هایی سهمگین تر بر پیکر مردم فرود خواهد آمد.
همین مشکلات اخیر که در تأمین کالاهای مورد نیاز مردم ایجاد شده را بنگرید. مسؤولان پشت سر تحریم آمریکا پنهان شده اند ولی واقعیت این است که بیش از تحریم ها، این بی تدبیری خود مسؤولان است که مردم را این چنین بیمناک و مضطرب کرده است.
فقط کافی است به عملکرد دستگاه های دولتی نگاه کنید تا ببینید چگونه با بی تدبیری کاری می کنند که اثر تحریم ها صد برابر شود.
طبق اظهارات رئیس اتاق بازرگانی تهران، گمرک ایران تنها در 4 ماه (22 فروردین تا 22 مرداد) حدود 160 دستورالعمل مختلف درباره مسائل ارزی، واردات و ترخیص کالا صادر کرده است. به عبارت دیگر، هر روز بیش از یک دستورالعمل صادر شده است! این دستورالعمل ها نیز از 33 بخشنامه ارزی دولت در همین مدت نشأت گرفته اند(تقریباً هر 5 روز یک بخشنامه ارزی!) .
این تعداد بخشنامه، حتی خود گمرک را نیز سردرگم کرده است، چه رسد به واردکنندگانی که هر روز با یک ماجرای جدید مواجه می شوند.
وقتی در دولت درباره واردات کالاهای مورد نیاز مردم و بخش های تولیدی کشور این همه سردرگمی وجود دارد و خودشان هم نمی دانند چه می کنند و هر روز تصمیم جدیدی خلق می کنند، چه انتطاری از بازرگانان و صنعتگران ایرانی است که بتوانند بر اساس منطق درست اقتصادی رفتار کنند؟
یک روز به تاجر ایران می گویند خیالت راحت! با ارز 4200 تومانی کالاهایت را ترخیص می کنیم، فردای آن روز ارز دولتی را لغو می کنند و می گویند اگر از بازار آزاد هم بخرید، قاچاقچی محسوب خواهید شد، یک روز دیگر سامانه داد و ستد ارز تشکیل می دهند و وارد کننده ایرانی را به آن حواله می دهند و … هر روز مصوبه جدیدی درباره نحوه ترخیص و تسویه حساب کالا در گمرک صادر می کنند و نتیجه اش می شود انباشت دهها هزار کانتینر و هزاران تن کالای مورد احتیاج مردم و واحدهای تولیدی در گمرک ها.
واقعاً مسخره و شرم آور نیست که مردم نیازمند کالایی باشند و همان کالا در انبارهای گمرکی خاک بخورد؟ آیا آمریکا گفته است هر روز یک بخشنامه و دستور العمل صادر و بازرگانان را سردرگم و کالاها را در کمرگ ها متوقف کنید؟
یا الان مدت هاست که کشور درگیر کمبود پوشک است و بعد از این همه جار وجنجال، آقایان تازه یادشان افتاده است که برای تنظیم بازار، به قید فوریت پوشک وارد کنند! این چه فوریتی است که بعد از شیوع یک تحقیر ملی اتفاق می افتد؟!
اگر نام این روندها بی تدبیری و سردرگمی نیست پس چیست؟ بگذریم از این که حتی امکان کارشکنی و خیانت در سطح کلان نیز مطرح است که اگر این گزاره درست باشد که بدتر و نگران کننده تر است!