نظام بوروکراسی زنگ زده و دولت علاف سیزدهم فهمیده اند که ساختار سیاسی اداری باز و بسته بودنش یکیست و شاید بسته بودن کم هزینه تر! چکار دارند به کار نداشته اداره و پروژه های تعطیل سازمان و پرونده های انباشت شده در نهاد که چرت ارگانهای بوروکراتیک را پاره کنند!
وقتی نه ساختار اراده ای دارد و نه فاعلیتی در نیروی انسانی دیده میشود و نه انگیزه ای در صف و ستاد است، همان بهتر که کارمند بنشیند در خانه و حقوق ماهیانه بگیرد و خدا را بابت همین آب باریک که هست و میتوانست نباشد شاکر باشد!
در این سیاست بالادستی و اقتصاد رانتی و سفره دور همی که همه جور آفتابه لگن دارد الا نتیجه و ثمر و خروجی چه فرق دارد تعطیلی با کار؟
مگر روز دایر اش، کاری انجام میشود (و اساسا کاری هست) که روز تعطیلش انجام نشود؟
در جمهوری تعطیلات همه چیز بهانه ای برای تعطیلی است. از آلودگی هوا تا گرمای تابستان و سرمای زمستان و سالگرد فلان و عطسه ی بهمان!
از مدرسه تا اداره تا هواپیمایی تا قطار!
مملکت را تعطیل کنید، دار الایتام دایر کنید درست تره
«دومین دارنده ذخائر گازی جهان»
یاسر عرب