درحالیکه در کشورهای دموکراتیک جهان همچون بریتانیا، مقامهای دولتی در حال پاسخگویی درباره عملکرد خود در دوره همهگیری ویروس کرونا هستند، در جمهوری اسلامی، مقامها همچنان یکدیگر را به سهلانگاری متهم میکنند و بعضا بابت واردات دیرهنگام و محدود واکسن کرونا با لحن طلبکار با شهروندان روبهرو میشوند. موضوع کووید۱۹ و کرونا در ایران تا زمان پاسخگویی افرادی که در کنترل آن قصور داشتند، بر خلاف دیگر کشورها تمام نشده است.
شاید یکی از بارزترین خصل های نظام جمهوری اسلامی را بتوان «عدم پاسخگویی» دانست؛ نهتنها کلیتی به نام جمهوری اسلامی، که تکتک مسوولان آن نیز از پاسخگویی در رابطه با نتایج تصمیماتشان معاف هستند.
این مصونیت از پاسخگویی نه فقط محدود به تصمیمات کلان در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، که حتی در خصوص موضوعی مانند «مدیریت همهگیری کویید ۱۹» نیز دیده میشود. درحالیکه مقامات برخی از کشورها مانند نخستوزیر نیوزلند و صدراعظم آلمان بهدلیل دستاوردهایشان در حفظ جان شهروندان مورد تقدیر قرار میگیرند و مقامات بریتانیا بهدلیل سهلانگاریهایشان در حال پاسخگویی هستند، مقامات جمهوری اسلامی از کنار واقعیت جانباختن دهها هزار نفر به سادگی و در سکوت عبور کردهاند و تصور می کنند در انبوه مسائل و بحرانهایی که شهروندان ایرانی بهدلیل سوءمدیریت حکومت درگیر آن هستند، این موضوع ملی هم فراموش شده است.
در طی دو سال، خطاها، لجبازیها و ناکارآمدیهای مقامات جمهوری اسلامی در همهگیری ویروس کرونا، ۳۰۰ هزار نفر ایرانی جان خود را از دست داند.
مسوول بخشی از این سوءمدیریت، منجر به مرگومیر وسیع مردم بر گردن کشمشهای سیاسی است. «ابراهیم رئیسی»، خرداد۱۴۰۱ ادعا کرده بود که در ابتدای دولت، روزانه ۷۰۰ خانواده داغدار میشدند و پاسخ به مردم این بود که کمبود ارز و تحریم مانع واردات واکسن است.
رییسجمهور کنونی ایران گفته «شخصا برای تامین واکسن با کشورها تماس گرفتم و دولت ملزم شد تا واکسیناسیون مساله اول کشور باشد. دولت بهدنبال آن است بهواسطه کرونا حتی یک نفر را از دست ندهیم.»
این ادعا با واکنش مسوولان دولت قبلی مواجه شد. آن زمان، «جواد ظریف»، وزیر خارجه وقت، طی گزارشی اعلام کرد که دولت آمادگی خرید و واردات واکسن را داشت، اما رییس وقت ستاد اجرایی با ادعای توانایی تولید واکسن در داخل، جلوی واردات را گرفت. «حسن روحانی» نیز اخیرا این گفته وزیر امور خارجهاش را تایید و اعلام کرد که مقدمات واردات واکسن در دولت دوازدهم فراهم شده است.
حسن روحانی، رییسجمهور پیشین هم اخیرا گفته که مانع واردات واکسن در دولت او شدند. از آنجا که او فقط یک مقام برتر دارد، مشخص است که مرجع ضمیر پنهان در گفتههای روحانی چه کسی است.
مدیریت برپایه خرافات و توهم
اگرچه به گفته برخی متخصصان از دی۱۳۹۸، بیمارانی با علائم کرونا ویروس به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند، وزارت بهداشت جمهوری اسلامی بهصورت رسمی از ۳۰ بهمن همان سال، ورود ویروس کویید به ایران را اعلام کرد.
بااینحال و بهرغم دستور العملهای سازمان جهانی بهداشت، جمهوری اسلامی هرگز بهصورت کامل مقررات قرنطینه را اجرایی نکرد؛ هرچند در مقاطعی مدارس، دانشگاهها، مراکز دولتی و ادارات بهصورت دورهای تعطیل شدند.
«ایرانوایر» مطلع شده بود که علت عدم قرنطینه گسترده در ایران، مخالفت شخص رهبر جمهوری اسلامی بوده است. براساس این خبر، بهرغم اینکه هیات دولت وقت تصمیم گرفته بود باتوجه به تعطیلی غیر رسمی ایران از نیمه اسفند تا نیمه فروردین با اعلام قرنطینه و ممنوعیت سفرهای بین شهری اولین قدم را در راه کنترل بیماری کووید۱۹ بردارد.
اما «محمد گلپایگانی»، رییس دفتر «علی خامنهای»، با پیغام مخالفت رهبر جمهوری اسلامی، جلوی اعلام این تصمیم دولت دوازدهم را میگیرد. آن زمان خامنهای خطاب به حسن روحانی گفته بود کشور امام زمان را نمیتوانید و نباید تعطیل کنید.
اعمال نظرهای «خرافی» رهبر جمهوری اسلامی محدود به این مورد باقی نماند. رهبر جمهوری اسلامی از تئوری توطئهای با کلیدواژه «دشمن» همواره در سخنان خود استفاده میکند، مصداق عینی این دشمن، غالبا آمریکا و کشورهای اروپایی و حتی گاهی رسانهها هستند. سخنان مبتنی بر تئوریهای توطئه عموما ساده و برای عموم قابل فهم هستند و بهشکلی اسرارآمیز اما ساده بیان میشوند.
این تئوریها همواره در تقابلهای سیاسی، امنیتی و نظامی با مخالفان حکومت مطرح میشد و کمابیش خریدارانی هم داشته.
خامنهای روز ۳فروردین۱۳۹۹ در سخنان خود، از خرافات و تئوری توطئه در مورد کرونا استفاده کرد. او دامنه دشمنان حکومت خود را به اجنه و عالم غیب گسترش داد و در سخنانی عجیب که با سرعت از خروجی تمامی خبرگزاریها حتی سایت خود رهبری حذف شد، گفت: «ما دشمن زیاد داریم در قرآن خدای متعال می فرماید که وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنّ، دشمنانی، هم دشمنان جنی هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم میکنند، سیستمهای اطلاعاتی خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری می کنند.»
رهبر جمهوری اسلامی همچنین در بخش دیگری از سخنرانی نوروزیاش، دولت آمریکا را به «ساخت ویروس کرونا» متهم کرد و مدعی شد: «گفته شده که یک بخش [ویروس کرونا] برای ایران بالخصوص تولید شده است. با استفاده از آشناییهای ژنتیک ایرانی که از وسایل مختلفی به دست آوردهاند، این بخش را برای ایران درست کردهاند.»
این البته اولین موضعگیری عالیترین مقام سیاسی جمهوری اسلامی در رابطه با ویروس جدید نبود.
نخستین موضعگیری رهبر جمهوری اسلامی درباره کرونا روز ۴اسفند۱۳۹۸، چهار روز پس از اعلام رسمی ورود کرونا به ایران، در جلسه درس خارج فقه
وی صورت گرفت. علی خامنهای ویروس کرونا را «حالا آخری هم این بیماری جدید که این هم شد یک بهانه خوبی…» توصیفکرد که در زمره توطئههای دشمن «علیه شرکت مردم در انتخابات» قرار داشته است.
دومین بار، در جریان صدور فرمانی در تاریخ ۲۲اسفند۱۳۹۸، او از رییس ستاد کل نیروهای مسلح خواست: «باتوجه به قرائنی که احتمال “حمله بیولوژیکی” بودن این رویداد را مطرح کرده، میتواند جنبه رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملی بیافزاید.»
انتشار این خبر در حساب کاربری رسمی آیتالله خامنهای در شبکه «ایکس»، واکنشهای زیادی بههمراه داشت.
این صحبتها درحالی مطرح میشد که تا این تاریخ، واژه «جنگ» یا «حمله» یا «نبرد» بیولوژیک از سوی فرماندهان سپاه مطرح شده بود. ازجمله میتوان به اظهارات روز ۱۵اسفند ۱۳۹۸ «حسین سلامی»، فرمانده سپاه پاسداران اشاره کرد که در مراسم معارفه یک فرمانده سپاه در کرمان گفته بود: «امروز درگیر یک نبرد بیولوژیک هستیم.»
یا در اظهارنظر دیگری یک روز پیش از انتشار متن فرمان آیتالله خامنهای، «غلامرضا جلالی»، رییس سازمان پدافند غیرعامل، در تلویزیون ایران گفته بود: «ویروس کرونا بخش زیادی از ویژگیهای یک جنگ بیولوژیک را دارد.»
«سعید نمکی»، وزیر بهداشت دولت روحانی که آن زمان با حکم رییسجمهوری «رییس ستاد ملی مبارزه با کرونا» نیز شده بود، چندین بار در دوران همهگیری در سخنرانیها یا مکاتباتش مدعی شد شده بود که «جمهوری اسلامی با هدایتهای رهبری موفق به مهار کرونا شده است.» او در زمانی این ادعاها را مطرح میکرد که تعداد قربانیان ویروس کویید به روزانه ۵۰۰ نفر رسیده بود.
نمکی در مواجهه با موج چهارم کرونا در ایران گفته بود: «خیلی کالبدشکافی نمیکنم، چون سودی ندارد جز اینکه غصهای بر غصههای رهبری اضافه کند.»
زمانی معنای این اقدامات و سخنان وزیر بهداشت مشخص شد که ردپای وزیر بهداشت در شرکتهای واردات دارویی افشا شد؛ شرکت شرکت «اکتوورکو.» این شرکت بالاترین سهم فروش داروهای وارداتی در سالهای پایانی دهه ۱۳۹۰ را در اختیار داشته و بیشتر از تمامی شرکتهای دارویی، ارز دولتی با نرخ مرجع (۴۲۰۰ تومان) برای واردات دارو دریافت کرده است.
غریبترین پرده در نمایش مقامات جمهوری اسلامی و بیماری کرونا اما «مستعان ۱۱۰» بود، دستگاهی که ۲۷فروردین۱۳۹۹ با حضور فرمانده کل سپاه پاسداران رونمایی شد؛ دستگاهی که ادعا میشد «دقت ۸۰ درصدی آن در بیمارستانها اثبات شده» به این شیوه کار میکند که «با استفاده از ایجاد میدان مغناطیسی، یعنی استفاده از ویروس دوقطبی که داخل این دستگاه تعبیه میشود، هر نقطهای از محیط تا شعاع ۱۰۰ متر که آلوده به ویروس باشد آنتن این دستگاه درست مقابل این نقطه قرار خواهد گرفت و در مدت حدود ۵ ثانیه موفق به کشف محیط آلوده میشود.»
خبر ادعای ساخت چنین دستگاهی توسط سپاه بهسرعت واکنشهای فراوان داخلی و خارجی را برانگیخت، تا جایی که سخنگو وقت وزارت بهداشت مجبور به تاکید بر «عدم صدور مجوز» برای چنین دستگاهی شد، اگرچه «رمضان شریف»، سخنگو سپاه پاسداران، به دفاع از این «دستاورد» پرداخت.
دستگاهی که هزینه ساخت آن هشتصد میلیون تومان برای شهروندان ایرانی تمام شد، اما تمام نتیجه آن برای مردم نگران و آسیب دیده از کویید، «هیچ» بود.
جنگ نظام با علم
شاید اگر علی خامنهای ۱۹دی۱۳۹۹ طی یک سخنرانی زنده تلویزیونی «ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی کرونا» به ایران را ممنوع نمیکرد، آمار جانباختگان کرونا در ایران کاهشی جدی می یافت.
او اما در آن سخنرانی نه به روشهای مرسومش مانند عنوان کردن عباراتی مانند «ولی من موافق نیستم»، «بهتر است نشود»، حتی «به نظرم من خطاست»، بلکه بهصورت قاطع اعلام کرد که ورود واکسنهای آمریکایی یا انگلیسی به ایران ممنوع است و به فرانسه هم اعتماد ندارد.
حکم حاکم لازمالاجرا بود و نتیجه آن، مرگ قریب به چهلهزار تن طی نزدیک به دویست روز شد. دویست روزی که زمان لازم بود تا رهبر جمهوری اسلامی در یک پیام تصویری، بدون هیچ شرمی، خواستار تامین گسترده واکسن «به هر شکل ممکن» شود. او در این پیام تصویری که ۲۰مرداد۱۴۰۰ منتشر شد، تاکید کرد «کرونا مساله اول کشور است.»
در این دویست روز مقامات جمهوری اسلامی برای تامین واکسن سه رویکرد جداگانه را در پیش گرفتند، خرید واکسن از چین، مشارکت در تولید و پیشخرید چند واکسن از کشورهای روسیه، کوبا و چین، از همه پرهزینهتر تولید واکسن داخلی.
برکت واکسن داخلی برای جیب مسئولین
دستور خامنهای مبنیبر ممنوعیت واردات واکسن خارجی باعث شد که ستاد فرمان اجرایی امام پا به میدان بگذارد و ادعا کند قصد دارد واکسن «داخلی» کرونا تولید کند.
نهادی که وابسته دفتر رهبر جمهوری اسلامی بود و به گزارش روزنامه «شرق» برای پیشفروش ۱۲۰ میلیون دُز واکسن برکت، یک میلیارد دلار از «محل اعتبارات دولتی» دریافت کرد و وعده داد تا شهریور۱۴۰۰، «۵۰ میلیون دُز»واکسن تولید خواهد کرد. اگرچه در نهایت تنها چهار میلیون و ۲۰۰ هزار دُز به وزارت بهداشت تحویل داد.
آن زمان روزنامه «سپید»، نشریه تخصصی پزشکی، در گزارشی نوشته است که واکسن ایرانی ۹ برابر قیمت واکسن جهانی تمام شده است. بنا بر این گزارش، درحالیکه قیمت هر دُز واکسن خارجی در آن زمان حدود ۵ دلار بود، هردُز واکسن ایرانی ۲۰۰ هزار تومان (معادل ۴۷ دلار) تمام شده است.
آن زمان «محمد مخبر»، رییس وقت «ستاد اجرایی فرمان امام» که امروز معاون اول رییسجمهوری است، بر توانایی تولید داخلی تاکید کرده و حتی ادعا کرده بود جمهوری اسلامی در جز شش کشور صادر کننده واکسن نیز قرار گرفته است.
این ادعاها درحالی مطرح میشد که به گفته «کریم همتی»، رییس جمعیت هلالاحمر ایران، «برای واکسیناسیون کامل جامعه و خروج کشور از بحران کرونا، به ۱۸۰ میلیون دُز واکسن نیاز است.»
واکسن روسی اسپوتنیک نیز سرنوشتی مشابه داشت. در شهریور۱۴۰۰، زمانی که در بسیاری از کشورهای دنیا تزریق دُز دوم واکسن کویید را آغاز کرده بودند، جمهوری اسلامی با بحران واکسن روسی مواجه شد.
واکسنی که ادعا میشد در ایران و برای مصرف داخلی تولید میشود اما ۱۳شهریور۱۴۰۰، «محمد کریمینیا»، معاون قرارگاه پدافند زیستی ایران به جوان، روزنامه سپاه، گفت که همه واکسن اسپوتنیک تولیدشده در ایران به روسیه تحویل داده میشود. این سخنان البته توسط سخنگو وقت وزارت بهداشت تکذیب شد، اما در نهایت آمار تزریق این واکسن روسی در ایران آنچنان کم بود که در آمار به شمار نمیآمد.
همزمان خبرهایی مبنیبر ساخت واکسن «پاستوکووک» بهصورت مشترک بین ایران و کوبا و واکسن «اسپایکوژن» بین ایران و استرالیا نیز منتشر شد که خبری از تولید وسیع و تزریق گسترده آنها در ایران به گوش نرسید.
در واقعیت تا پایان رسمی دوران پاندمی توسط سازمان جهانی بهداشت، واکسنهای کرونای ایران، هیچکدام از نتایج آزمایشها و کارآزماییها منتشر نکردهاند. در مورد واکسن برکت که به آن لقب «اولین واکسن کرونای تولید ایران» دادهاند اطلاعاتی منتشر نشده، جز یک پیشمقاله داورینشده که در هیچ نشریه علمی منتشر نشده و همان هم فاقد کیفیت لازم است.
دیگر واکسنهای تولید داخل ایران هم همین وضعیت را دارند و هیچ مطالعهای درباره آنها منتشر نشده است.
ساخت واکسن «فخرا»، تولید وزارت دفاع ایران، بهدلیل نبود استقبال متوقف شده و واکسن نورای سپاه پاسداران هنوز به مرحله سوم کارآزمایی بالینی نرسیده است و «با توجه به گسترش واکسیناسیون، داوطلبی برای انجام مطالعه ندارد.»
در مورد واکسنهای رازی و سیناژن هم اطلاعات چندانی در دست نیست.
برای واکسن پاستوکووک که همان واکسن سوبرانای-۲ کوباست و انستیتو پاستور ایران میگوید مشترکا آن را تولید میکند هم، هیچ مطلب علمی منتشر نشده است.
جمهوری اسلامی که امیدوار به ساخت واکسن داخلی کویید بود، در مراحل ساخت و آزمایش واکسن چینی سینوفارم نیز مشارکت نکرد تا فرآیند واردات آن با چالش مواجه شود و میان تزریق دوز اول و دوم آن، فاصله قابل توجهی بیافتد.
در نهایت پس از جانباختن جمعیت کثیری از شهروندان ایرانی، آسیب فراوان اقتصادی و روانی ایرانیان، پاندمی کرونا رسما در ایران به پایان رسید، اما نه رهبر جمهوری اسلامی در رابطه با اظهارنظرها و فرمانهای غیرعلمی خود پوزش خواست و نه فرماندها سپاه و ستاد اجرایی برای حیفومیل کردن منابع مالی کشور.
در ابتدا با سادهانگاری بیماری و سپس با عدم صدور فرمان قرنطینه و در مرحله آخر در رابطه واکسن، چنان خطاهای بارز و فاحشی رخ داد که ملتی عزادار شدند، اما رهبران در سکوت و بدون احساس لزوم پاسخگویی در کنار آن گذشتند تا همین موضوع تبدیل به تفاوتی بارز در حاکمیت جمهوری اسلامی با دیگر کشورها باشد: بیتوجهی به جان شهروندان.
سولماز ایکدر
ایرانوایر