ماجرای قتلهای فجیع در زندان زنان تهران
من و فرشته با هم دوست بودیم و شبها در زندان پیش هم میخوابیدیم، اما هانیه (یکی دیگر از متهمان) اصلاً با من خوب نبود و همیشه کتکم میزد که فرشته را او خفه کرد. من هم به دستور هانیه باید شال را دور گردن فرشته (مقتول) میانداختم، اما چون قرص زیادی خورده بودم نمیتوانستم… ادامه مطلب »