شراگیم زند,ایران‌وایر:
با توجه به انتشار تعدادی اسکرین شات از چتهایی به ظاهر مستهجن منسوب به قاضی صلواتی که ظاهرا با بستگان و نزدیکان کسانی که پرونده شان زیر دست ایشان بوده انجام شده و نظر به موج سواری ضد انقلاب در جهت تخریب قوه محترم قضائیه، ما به هیأت حقیقت یاب خود ماموریت دادیم که برای بررسی موضوع با همه قدرت خود وارد عمل شود. هم اینک گزارش هیأت حقیقت یاب به دست ما رسیده و ما این گزارش را در جهت اعاده حیثیت این قاضی محترم و خنثی کردن اثر سمپاشی های ضد انقلاب منتشر می‌نمائیم:
اول – تحقیقات ما نشان می‌دهد در همه جای دنیا قاضی موظف است برای کشف حقیقت و صدور رای از همه کسانی که اطلاعاتشان ممکن است برای پی بردن به حقیقت مثمرثمر باشد تحقیق نماید. اینکه ضد انقلاب مانور می‌دهند روی این مساله که قاضی صلواتی به روشهای مختلف می‌خواسته با نزدیکان متهم (خانمها) و در برخی موارد زن متهم، ارتباط برقرار نماید، نشانه بی اطلاعی آنها از ساز و کار قضایی ست. حالا این تماسها گاهی احضار به دادگاه به عنوان شاهد یا مطلع و یا شریک جرم است و گاهی گرفتن شماره و چت و دعوت به خانه و مانند آن. صمیمی شدن در جریان چنین تحقیقاتی نیز در جهت جلب اعتماد مشارالیها و کشف حقیقت بوده و بخشی از همین پروسه قضایی محسوب می‌شود.
چه بسا اطلاعاتی را که بشود توی چت و یا موقع صرف یک شام رمانتیک یا حتی توی رختخواب از کسی بیرون کشید در صحن خشک و رسمی دادگاه امکانش نباشد.
دوم – در چت منتشر شده ما می‌بینیم که قاضی صلواتی از یک خانم که عکس خود را برای ایشان فرستاده است، عکس نانازش را هم می‌خواهد. اما ناناز چیست که انقدر مورد مناقشه قرار گرفته؟ دو روایت در این مورد وجود دارد…اول اینکه منظور قاضی صلواتی از ناناز همان «نماز» بوده که بر اثر یک اشتباه ناشی از فعال بودن Auto correction موبایل که خب موقع چت کردن بسیار شایع [و البته روی مخ] است به این صورت درآمده. قاضی صلواتی در اصل می‌خواسته مطمئن شود آن خانم نماز می‌خواند یا نه! دانستن اینکه متهمین و اشخاص درگیر در پرونده چقدر مقید به شریعت هستند، به روند صدور حکم و تصمیم گیری درست در مورد پرونده کمک می‌کند.
روایت دوم این است که قاضی صلواتی مدتها پیش حکم اعدامی داده بود و حالا به او خبر داده اند که همسر این فرد اعدامی هم فوت کرده و از اینها یک دختر یتیم باقی مانده است. از آنجا که ایشان فردی بسیار رئوف و پیش قدم در کار خیر است به دنبال این بوده که سرپرستی این دختر یتیم را به عهده بگیرد. دست بر قضا اسم این دختر نازنین بوده که در خانه ناناز صدایش می‌کردند. اسکرین شات منتشر شده از چت هم در واقع گفتگوهای نهایی این قاضی پاکدل با عمه ی ناتنی این دختربچه بوده و ایشان خواسته عکس نازنین یا همان ناناز را یک بار ببیند که خب یک امر عادی و طبیعی ست.
سوم – حتی با فرض اینکه دو نظریه مطرح شده در بند دوم درست نباشد و منظور آقای صلواتی از ناناز واقعا ناناز! باشد باز هم نامبرده خلاف شرع و عرف رفتار نکرده است. همانطور که گفته شد قاضی حق دارد متهمین و یا بستگان متهمین خود را محک بزند و ببیند واقعا آدمهای سالمی هستند یا نه. حتی مورد داشتیم که قاضی رفته سر قرار و پیشنهادات دیگری هم داده تا نسبت به افراد درگیر در پرونده و بستگان این افراد شناختش کامل شود. به هر حال اینها تکنیکها و شگردهای کار قضاوت در جمهوری اسلامی ست. هرچه که باشد شناعت انتشار محتوای چت خصوصی یک قاضی بلندپایه با بستگان متهمین انقدر زیاد است که حتی اگر جناب قاضی صلواتی کمی شیطنت هم چاشنی ماموریت خود کرده باشند (که برای جلوگیری از یکنواختی کار پر زحمت قضاوت گاهی لازم است)، در برابر آن به چشم نمی‌آید!