کمال یک بسیجی است. از آن سفت و سخت هایی که هرگز روی باورهایش معامله نمی کند. بیست و سه ساله است و علاوه بر کار کردن در کارخانه تولید کاشی در حوالی جاده مخصوص کرج، بخشی از اوقات زندگی اش را صرف تادیب و تشویق دخترهای بیحجاب و انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر آنها می کند. او از آمران به معروف و ناهیان منکر پایگاه بسیج دهکده المپیک است، پایگاه حیدر.

مبتذل پوشی؛ یک مناظره غیرمستقیم
ماهرخ غلامحسینپور , ایرانوایر:
کمال می گوید با اینکه هرگز آدم خشونت طلبی نبوده اما پای باورهایش که برسد حاضر است موی صد دختری را که لباس مبتذل پوشیدهاند بگیرد و روی زمین بکشاندشان.
در مقابل اصرار من برای اینکه نام کاملش را ذکر کنم، قبول نمیکند، چون ما را رسانه معاند میداند. از او می پرسم «لباس مبتذل» چیست، می گوید: «لباسی که جامعه را تشویق به برهنگی و بی هویتی میکند. مردها را به فساد میکشاند و چهارچوب خانواده را میلرزاند. تازه این یک بخش ماجراست لباسهایی هستند که آیات خدا را نشانه میگیرند. با اینکه من هرگز آدم خشونتطلبی نبوده ام اما پای باورهایم که برسد حاضرم موی صد دختری را که لباس مبتذل پوشیدهاند بگیرم و روی زمین بکشانمشان.»
«آذین» سابقه ای طولانی در بازداشت های مکرر مربوطه به گشت ارشاد اجتماعی دارد. او میگوید پنج بار با تعهد کتبی از بازداشتی که ناشی از نوع پوشش بوده، آزاد شده و هزار بار دیگر هم اگر بازداشت بشود، حاضر نیست حق انتخاب پوشش را نادیده بگیرد.
کمال، بسیجی: «با اینکه من هرگز آدم خشونتطلبی نبوده ام اما پای باورهایم که برسد حاضرم موی صد دختری را که لباس مبتذل پوشیدهاند بگیرم و روی زمین بکشانمشان.»
به باور آذین چیزی به نام «لباس مبتذل» اساسا وجود ندارد و ساخته و پرداخته یک تفکر و ایدئولوژی خاص است: «چیزی به نام مبتذل به نظر من وجود ندارد. اگر کسی لخت بشود، میگویند رفتارش متبذل بوده. اما اینکه فلان لباس از دید تو مبتذل است، چون چند خط یا جمله روی آن نقش بسته که به باورهای تو همخوانی ندارد؟ بعد هم چون قدرت در دست های توست حق داری مرا بگیری و به زور بیندازی داخل زندان آنهم با همین تعریف «من درآوردی»؟ فقط برای اینکه یک زمانی پدر و مادر من از سر اشتباه به تو حق حاکمیت داده اند و حالا می ترسند آن حق را از تو پس بگیرند؟ »
اما کمال از تعیین کننده بودن رفتار یک مسلمان بیرون از چهارچوب شخصی اش میگوید: «پیامبر خدا هم با همه رافتش پای باورهایش که میآمد وسط، رحم و مروت با دشمنانش را فراموش می کرد. من دو بار قرآن را ختم کردهام. همان جا هم ده بار از جباریت خدا گفته و در مقابلش دو بار رحمانیت و رحمیتش را وصف کرده. مسئله یک لباس جلوباز یا شهوتناک نیست، مسئله این است که از نظر اسلام رفتار تو بیرون از چهارچوب خانه ملاک و تعیینکننده است. آنها حق ندارند مثل یک کرم وسط جامعه بلولند و همه جا را آلوده کنند؟»
آذین با این امر که تفکر کمال قادر است تعیین حق کند، مخالفت است: « این دردناک است که تو فکر کنی کره زمین فقط متعلق به تو و باور توست. چرا خیال می کنی قیم آدمهایی هستی که اساسا تو را قبول ندارند؟»
کمال در پاسخ به آذین به گسترش فساد و فحشا و کم شدن ارزشها و باورهای اجتماعی اشاره میکند: « نمی بینید چقدر جامعه در کثافت و فساد غرق شده؟ زنها برهنه شدهاند دیگر، مبتذل میپوشند. مردها چشمچرانی میکنند و این وسط بنیاد خانواده است که متزلزل میشود و نتیجه اش میماند کودکان کار و خیابان و بچههای طلاق.»
اما آذین میپرسد آیا با این همه سال کنترل آیا آنها توانستهاند فساد را کنترل یا کاهش بدهند: «ای کاش به جای گیر دادن به لباس ما به حفوق ها و اختلاسهای میلیاردی گیر میدادید. باید بپذیرید در این مبارزه شکست خوردهاید و حالا وقتش شده که به جای توجه به شال و روسری و گوشه مانتوی یک زن به آسیب های جدی اجتماعی بپردازید، به فقر که ریشه جنایت و اعتیاد شده، به کودک آزاری، به اختلاس و بی پولی و بی اعتبار شدن جوانمردی و قول و راه و رسم ریش سفیدی و میانجگیری که در گذشته جامعه را با قوت سر پا نگه میداشت.»
آذین، شهروند ساکن ایران: «باید بپذیرید در این مبارزه شکست خوردهاید و حالا وقتش شده که به جای توجه به شال و روسری و گوشه مانتوی یک زن به آسیب های جدی اجتماعی بپردازید، به فقر که ریشه جنایت و اعتیاد شده، به کودک آزاری و اختلاس.»
اما کمال شکست را قبول ندارد او می گوید ما دستاوردهای خوبی داشته ایم: «نمونه اش حضور خود من. الان باید مشغول قرتی بازی باشم، اما امر به معروف را وظیفه شرعی و انسانی خودم می دانم. چون پوشیدن لباس مبتذل مثل آزاررسانی به مردم با صدای بلند موزیک ماشین است که در واقع حرمت بقیه را سلب می کند.»
هر ساله با گرم شدن هوا و فرا رسیدن تابستان، مسئله برخورد با لباس های مبتذل و تحت فشار گذاشتن مردم کوچه و بازار به بهانه «طرح ارتفای امنیت اجتماعی» تبدیل به موضوع روز شده و چندی بعد این التهابات با خنک شدن گرمای هوا و روی آوردن مردم به لباس های پاییزه و زمستانه فروکش می کند.
چندی پیش «جعفر آسوده»، رئیس اتحادیه پوشاک قم از ممنوعیت فروش لباسهای مبتذل و برخورد با فروشندگان این محصولات خبر داد. او در متن گفت و گویش با خبرگزاری تسنیم در جاهای متفاوتی حین مصاحبه، لباس های مبتذل را با این الفاظ توصیف کرد: «مانتوهای جلو باز»، «مانتوهای چاپی که جلو و عقب لباس جملات انگلیسی چاپ شده» و «شلوارهای جین پاره».
قبل از آن هم ممنوعیت استفاده از لباسهای آستین کوتاه برای رانندگان تاکسی شهر قزوین در فضای مجازی مطرح شده بود و تصویر بخشنامه شهرداری قزوین در فضای مجازی دست به دست میشد که در آن مدیر اداره حراست شهرداری قزوین خواهان توقف فعالیت رانندگانی شده بود که با لباس آستین کوتاه در محل کار خود حاضر میشوند. ذیل همین نامه امضای معاون شهرداری قزوین به چشم میخورد که در آن از مدیر ذیربط خواسته شده اگر کسی مراعات نکرد با او تسویه حساب بشود.
همزمان با دو اتفاقی که ذکر شد پلیس امنیت عمومی هرمزگان هم از دستگیری یک شبکه مدلینک در سطح شهر بندرعباس خبر داد که تصاویرشان در شبکه های شخصی اینستاگرامی منتشر شده بود.
«عزیزالله ملکی»، فرمانده انتظامی هرمزگان هم گفت ۳۸ واحد صنفی متخلف اعم از عکاسان، آرایشگاههای زنانه و مزون عروس و همچنین هشت زن مدل در راستای برخورد با اعمال منافی عفت عمومی دستگیر و برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند.
«زهرا روان آرام»، وکیل دادگستری به ایران وایر میگوید: «به نظر میرسد آقایان برداشت درستی در مورد اعمال منافی عفت عمومی که در قانون تعریف شده ندارند. بند 638 تا 641 قانون مجازات اسلامی، اعمال منافی عفت را به امور جنسی مربوط دانسته و آن را کارهایی میداند که بـرحسب عرف و احساسات عمومی شرمآور باشند یا قانون آنها را جرم شمرده باشد، مانند هتک ناموس، توزیع مطبوعات خلاف عنف و اخلاق عمومی یا تشویق به فساد اخلاق و شهوترانی جوانان کمتر از ۱۸سـال و استفاده از فحشاء در قالب قوادی، داشتن فاحشه خانه، اجیـرکردن فواحش یا اموراتی از این قبیل. در هیچ کجای قانون مجازات اسلامی و قانون اساسی و بقیه قوانین کیفری و مدنی نیامده اگر روی شلوار جینت یک پارگی وجود داشت یا مثلا روی تیشرتت نوشته شده بود «جاست فور یو» تو مرتکب جرم شده ایی و لایق دستگیر شدنی».