از مصاحبه حسین راغفر ، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا با ایرنا:
* بسیاری از افراد از این شرایط اقتصادی منتفع هستند و نفع شخصی و حزبی میبرند. بر اساس اسناد منتشر شده در جریان مافیای فولاد طی سال گذشته، افرادی 7300 میلیارد تومان سود داشتهاند اما مالیاتی که پرداخت کردند تنها 1.3 درصد بوده است. درواقع با توجه به این رانتها، این افراد سودهای کلانی از طریق دریافت سنگ آهن نزدیک به مفت و انرژی یارانهای رایگان بهدست آوردهاند و ارزی را که باید وارد کشور میکردند و به بانک مرکزی تحویل میدادند اعلام میکنند که به بانک مرکزی نمیدهند.
مسئولان 30 سال پس از پایان جنگ اکنون متوجه شدهاند که هنوز در جنگ هستیم و این بار جنگ اقتصادی در پیش است؟ اگر واقعا این موضوع را باور دارند چرا شرایط اضطراری زمان جنگ را اعمال نمیکنند، زیرا شرایط جنگی و نحوه مواجهه با آن در همه جای دنیا قاعده دارد.
* چرا باید دولت ارز خود را برای واردات خودروی لوکس و فعالیتهای غیرضروری اختصاص دهد. چه کسانی برندهاند و اهداف چه کسانی در این رابطه تأمین میشود؟ بنابراین راهحل وجود دارد و بسیار هم روشن و مشخص است؛ اما عزم سیاسی که اصلیترین حلقه به شمار میآید، وجود ندارد.
بسیاری از صنایع در دست گروههای نظامی است که منابع کشور را خصوصی کردهاند و با وجود اصل 44 قانون اساسی، اصل 44 دیگری تعریف کردند که در آن امکان داشته باشد بانک خصوصی تأسیس کنند. امروز این امر در اقتصاد کشور غده چپاول و سرطان شده است. در واقع، تأمینکننده اصلی منابع قاچاق در کشور منابع بانکهای خصوصی است.
* تنها عوض شدن تیم اقتصادی راهش نیست، بلکه باید سیاستها و جهتگیریها عوض شود و نگاهها باید از نگاه اقتصاد غارتی تغییر کند. اکنون نیازمند ایدئولوژی متفاوتی هستیم که باید حمایت از منافع مردم اصل قرار گرفته و در آن صورت، آدم مناسبش هم پیدا میشود.
اما متأسفانه ایدئولوژی که اکنون حاکم است تنها زمینهساز غارت بوده و طبیعی است که متناسب با آن هم افراد در عرصه اقتصاد حضور دارند.