– هشتگ «فرزندت کجاست» ظاهرا راه افتاده بود تا مقامات نظام را تطهیر کند اما این هم نتیجهی برعکس داد!
– تابناک نوشته از قرار معلوم فرزندان مقاماتی که خودشان دکتر و مهندس هستند بیکارند و ما باید فکری به حال اشتغال مملکت بکنیم!
– یک نماینده مجلس پسرش را که گاوداری چندمیلیارد تومانی دارد «چوبان» معرفی کرده!
روشنک آسترکی – در روزهای گذشته هشتگ #فرزندت_کجاست در توئیتر و اینستاگرام مقامات جمهوری اسلامی را به چالش کشیده و از آنها میخواهد بگویند که فرزندانشان کجا هستند و چه میکنند!
این در حالیست که به اعتقاد برخی از کاربران شبکههای اجتماعی این هشتگ که گفته میشود توسط گروه رسانهای خبر فوری راهاندازی شده قصد داشته به تطهیر مقامات جمهوری اسلامی به ویژه دولت پرداخته و موج منفی علیه مقامات جمهوری اسلامی و آقازادهها را خنثی کند.
این هشتگ در واقع واکنشی است نسبت به خبرهایی که بطور گسترده و یکی پس از دیگری از رانتخواری و موقعیتهایی که فرزندان مقامات حکومتی، نه بر اساس شایستهسالاری بلکه تنها به دلیل استفاده از رانت و موقعیت پدران و مادرانشان به دست آورده و نه به دلیل شایستگی و لیاقت و کارشناسی بلکه به خاطر وابستگی خانوادگی و «ژن خوب» از آن بهره میبرند. رانتخواری گسترده فرزندان و دیگر اعضای خانواده مقامات حکومتی در ایران به حدی فراگیر و علنی است که در سالهای گذشته اصطلاح «آقازاده» در فرهنگ سیاسی ایران شکل گرفت: آقازاده یعنی اعضای خانوادههای مافیایی نظام که با استفاده از رانت خانوادگی و وابستگی به جمهوری اسلامی بر خلاف مردم عادی در ناز و نعمت زندگی میکنند و هر آنچه مردم از آن محرومند، در داخل و خارج کشور برای آنها مهیاست!
«آقازادهها» که در این زمینه فرقی بین دختر و پسرشان نیست و همگی از رانت پدر یا مادر و همچنین خواهر و برادر و فرزند و عمه و عمو و خالی و دایی و… سود میبرند، به یاری بسته بودن تحمیلی جامعه که در آن احزاب مستقل و رسانههای آزاد وجود ندارد تا بر کار و زندگی مسئولان و مقامات نظارت کنند، فساد بسیار گستردهای را در نظام جمهوری اسلامی دامن زدهاند. این رانتخواران وابسته اگرچه قشری محدود و مشخص هستند اما بدون زحمت و تلاش بیشترین ثروت و امکانات جامعه را در انحصار خود دارند.
البته برخی از این آقازادهها که «شاغل» هستند معمولا یا با سرمایهای که پدران و مادرانشان بدون ضابطه و با زد و بند و رابطه به دست آوردهاند بیزنسهای پرسود و رانتی به راه انداختهاند؛ یا اینکه بدون دانش و تجربه و کارشناسی و شایستگی لازم در پستهای مهم و پردرآمد قرار گرفتهاند. همه این رانتخوارها پایگاه «اجتماعی» نظام به شمار میروند.
رانت و رابطه والدینِ این آقازادهها در بدنه حکومت نه تنها موقعیت مالی خوبی برای آنها فراهم کرده بلکه بسیاری از آنان میتوانند بدون آنکه بحران اقتصادی ایران و افزایش بیسابقهی قیمت ارز، آب در دلشان تکان بخورد به بهترین کشورهای دنیا مهاجرت و در دانشگاههای مختلف جهان شهریه بپردازند و شاید تحصیل کنند و یا با مدارک دکترای به قیمت گزاف خریداری شده، خواب وزارت و سفارت دولتهای آینده راببینند.
علیرضا سلیمی نماینده اصولگرای مجلس هشتم شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹ با انتقاد از سوء استفاده برخی مسئولان از موقعیت خود گفته بود ۳۰۰۰ آقازاده در خارج از ایران تحصیل میکنند. این شاید نخستین اشاره مستقیم یک مقام حکومتی به پدیده «آقازادهها» در ایران بود. پدیدهای که امروز یکی از آسیبهای اجتماعی جامعه ایران به شمار میرود!
به مرور با عمیقتر شدن شکاف میان جناحهای درون حکومتی از یک سو و گسترش شبکههای اجتماعی و پیامرسانها از سوی دیگر، اخبارها و آمار بیشتری از زندگی و موقعیت آقازادههای جمهوری اسلامی منتشر شده است.
یکی از آخرین اظهارنظرهای جنجالی در اینباره سخنان محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی در دوره محمود احمدینژاد بود که در تیرماه سال جاری از وجود ۵۰۰۰ آقازاده در خارج از کشور خبر داد که در مجموع موجودی حساب بانکی آنها در بانکهای خارج از کشور ۱۴۸ میلیارد دلار است. محمود بهمنی با بیان اینکه موجودی حساب آقازادهها در خارج از کشور بیش از ذخایر ارزی کشور است گفته بود: «این ۵ هزار آقازاده در خارج از کشور چه میکنند؟ گفته میشود ۳۰۰ نفر از آنها درس میخوانند. بقیه آنها چه میکنند؟ دولت باید به این موضوع رسیدگی کند.»
جالب اینجاست که امکانات بی حد و حسابی که فرزندان مقامات جمهوری اسلامی تنها به دلیل «آقازاده» بودن از آن بهره میبرند این روزها به یک ابزار برای جناحهای مختلف جمهوری اسلامی تبدیل شده که با رو کردن رانتخواری و امکانات «لاکچری» یا لوکس فرزندان اعضای جناح رقیب به یکدیگر ضربه بزنند. نمونه استفاده از این ابزار در جلسه استیضاح علی ربیعی وزیر کار روی داد که نام پسر علی ربیعی با طرح این پرسش که «در دوبی چه میکند؟» و نام زهرا پزشکیان دختر مسعود پزشکیان و اشتغال وی در پتروشیمی جم در سخنان محمدرضا پورابراهیمی مطرح شد.
آقازادههایی که ژن خود را خوب و چپاول را حق خود میدانند!
جالب اینکه بسیاری از آقازادهها از به نمایش گذاشتن زندگی لوکس خود هیچ ابایی ندارند و بهرهمندی از موقعیتهای ویژه آن هم بدون زحمت و انگلی خود را حق خودشان و والدینشان میدانند! آنها این وقاحت را حتی بر زبان میآورند که با واکنش شدید افکار عمومی روبرو میشود. از جمله به سخنان فاطمه حسینی نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی و دختر صفدر حسینی میتوان اشاره کرد. صفدر حسینی، مدیر سابق صندوق توسعه ملی، در پی جنجال دریافت حقوق های چند ده میلیونی ناچار به استعفا شد. در زمان بین افشای فیش حقوقی صفدر حسینی تا استعفای او فاصلهای افتاد که در آن مواردی از جمله قرار گرفتن نام دخترش فاطمه حسینی در لیست امید و رانتخواری فاطمه خانم و همسرش با راهاندازی یک صرافی در بحرانیترین شرایط ایران در زمان تحریمهای اقتصادی مطرح شد. فاطمه حسینی که به تازگی به عنوان نماینده اصلاحطلب وارد مجلس شورای اسلامی شده بود در نطقی به موضوع حقوق نجومی پدرش و حاشیهها درباره خودش و همسرش پرداخت و با بیشرمی گفت «حقوق پدرم به کسی ربطی ندارد، سهم خود را از «سفره انقلاب» برداشتهایم!»
همچنین مهدی طهماسبی فرزند طهماسب مظاهری وزیر اقتصاد خاتمی و رئیس اسبق بانک مرکزی چند روز پیش در مصاحبهای مطالبی را عنوان کرد که با واکنشهای زیادی روبرو شد. مهدی مظاهری در بخشی از سخنانش گفته: «اگر تو ماشین خوب نداری توی زندگیت مشکل بچههای مردم است؟ گفته بودند چند میلیارد، والا ما تا الان بیشتر از ۳۰۰ – ۴۰۰ میلیون تومان پول به ماشین ندادهایم!»
برای مهدی مظاهری پرداختن ۳۰۰-۴۰۰ میلیون تومان برای اتومبیل در شرایطی پول قابل توجهی نیست که این مبلغ برابر با حقوق حدود ۳۰ سال یک کارگر در ایران است!
البته در میان این آقازادگان هستند افرادی بیشرمتری که حتی «ژن» و «خون» خود را به دلیل آقازاده بودن برتر از دیگران میدانند! حمیدرضا عارف پسر محمدرضا عارف اصلاحطلب نیز سال گذشته در اظهاراتی با تعریف از فعالیتهای شغلی و اجتماعی خود گفته بود: «بالاخره این خون میآید و میرسد، همینطوری کسی نمیتواند ادعا کند اصل و نسب دارد. افتخار میکنم این تواناییها از دو تا ژن خوب آمده!» چنین سخنانی در یک ساختار سیاسی عادی به رسوایی این افراد و خانوادههاشان میانجامید.
ولی دست جامعه به جایی بند نیست و این سخنان نیز با واکنشهای شدید در فضای مجازی روبرو شد و بسیاری به حمیدرضا عارف تاختند که اگر توانسته به امکاناتی در تحصیل و کار و فعالیت اجتماعی دست یابد به خاطر موقعیت پدرش در حکومت بوده وگرنه در ایران کم نیستند انسانهای شایستهای که جایی برای این آقازادهها و والدینشان در هر حکومتی باقی نخواهند گذاشت. از آن زمان عبارت «ژن خوب» نیز در کنار «آقازادهها» قرار گرفت تا بیانگر وقاحت و رانتخواری خانوادههای مافیایی و وابستگان رژیم اسلامی در ایران باشد.
به نظر میرسد رسواییهای پی در پی که برخی از این آقازادهها با فخرفروشی و اظهار نظر پیرامون زندگی لوکس و بیدرد خود برای پدران و مادران رانتخوارشان ایجاد کردهاند و در نتیجه شعارهای عوامفریبانه نظام جمهوری اسلامی را به زیر پرسش بردهاند، زمینهساز ایجاد هشتگ #فرزندت_کجاست شده تا مقامات رژیم را تطهیر کند. اما نتیجه برعکس شد!
دروغ و فرافکنی، حتی در همراهی با یک هشتگ!
تعداد مقاماتی که به این هشتگ پاسخ داده و از فرزندان خود نوشتهاند در مقایسه با جمعیت مقاماتی که در دو شبکه اجتماعی توئیتر و اینستاگرام حضور دارند بسیار اندک است اما همین عده نیز پاسخهای فرافکنانه و حتی دروغ دادهاند!
از جمله مقاماتی که به این کمپین پاسخ دادهاند محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه، محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش، محمدعلی وکیلی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، محسن هاشمی رفسنجانی رییس شورای شهر تهران، سیدرضا صالحی امیری رییس کمیته المپیک، محمد علی ابطحی اصلاحطلب و عضو روحانیون مبارز، شهیندخت ملاوردی دستیار رییس جمهور، حسامالدین آشنا مشاور رئیس جمهور، سیدعباس صالحی وزیر ارشاد و نادر قاضیپور نماینده اورمیه در مجلس شورای اسلامی هستند. در این میان به گزارش «اخبار فوری» مقاماتی هم به همراهی در این هشتگ پاسخ منفی دادهاند.
محمدعلی وکیلی در پاسخ خود مدعی شده است مهدی فرزندش سردبیر روزنامه ابتکار است. چند روزنامهنگار به این ادعا واکنش نشان دادهاند. آیسان تنها روزنامهنگار اقتصادی در توییتر خود نوشته: «مهدی وکیلی پسر متولد ۷۰ آقای وکیلی هستن که سردبیر روزنامه ابتکار هم نیستن و سردبیر رضا دهکی است، مهدی وکیلی صرفا تو روزنامه میچرخه و دستور میده. البته یک دستگاه خودروی لکسوس آقازاده همیشه جلوی روزنامه پارک است. مسئله اینه که کدوم پسر ۲۷ ساله چنین امکانی داره؟!»
یکی دیگر از ادعاهای دروغی که با واکنش کاربران شبکههای اجتماعی روبرو شده ادعای نادر قاضیپور نماینده اورمیه است که نوشته پسرش «چوپان» است. این در حالیست که به سرعت یک سلفی از پسر نادر قاضیپور با گاوها منتشر شد و اطلاعات کسب شده نشان میدهد پسری که پدرش او را «چوپان» معرفی کرده مالک یک گاوداری با چندین میلیارد تومان سرمایه است!
از دیگر نکات مضحک توسط مقاماتی که برای تبرئه خود و فرزندانشان از رانتخواری با این هشتگ همراهی کردهاند، بیکار و خانهدار بودن اکثر دختران مقامات است! دخترانی که غالبا تحصیلات دانشگاهی دارند و خانهنشین هستند که این امر حتی شامل یکی از دختران شهیندخت ملاوردی که اصلاحطلبان او را از مدافعان و فعالان حقوق زنان معرفی میکنند هم میشود. برخی نیز دختران و عروسانشان را مشغول به امور خانهداری و رسیدگی به فرزند معرفی کردهاند؛ از جمله محمدجواد ظریف که گفته است عروسش دکترای نانوتکنولوژی دارد اما اکنون به فرزندش میرسد! و همچنین دختر علیاکبر صالحی نیز که پزشکی خوانده، شوهر کرده و خانهنشین است.
برخی کاربران این ادعای مقامات درباره دخترانشان را نشانه دیدگاه ایدئولوژیک آنها و دامادهایشان به زن دانسته و پسرفت وضعیت حقوق زنان در ایران در چهار دهه گذشته را به همین نگاه مسئولان حتی افرادی مانند ملاوردی که داعیه دفاع از حقوق زنان دارد، مربوط دانستهاند. اما همین خانهنشینی برخی آقازادههای مؤنث خود گویای این است که به اندازه کافی از رانتخواری پدر و مادر و شوهر سود بردهاند که مانند میلیونها زن ایرانی نیازی به کار و درآمد ندارند!
نکته قابل توجه دیگر اینست که بسیاری از مقامات با افتخار اعلام کردهاند پسرانشان در دولت اشتغال ندارند و صاحب شرکت خصوصی یا مشاور مالی و سرمایهگذاری هستند. کاربران با این ادعای مسئولان نیز با تمسخر و اعتراض واکنش نشان داده و اکثراً معتقدند این نوع اشتغال فرزندان مسئولان نیز حاصل رانتخواری و زد و بندهایی است که در حوزههای مختلف صورت میگیرد از جمله در «بخش خصوصی» که به درستی به «خصولتی» معروف شده است و در انحصار خانوادههای مافیایی آخوندی و سپاهی و دولتی است.
چند کاربر با اشاره به دروغ نادر قاضیپور معتقدند وقتی پسر «چوپان» نادر قاضی پور مالک یک گاوداری به ارزش میلیاردها تومان است معلوم است که پسر یا دختر فلان وزیر و نماینده که شرکت خصوصی دارد یا به مشاوره سرمایهگذاری و مالی مشغول است چه سرمایهای دارد!
در این میان کاربران بسیاری نیز با اشاره به مادران زندانیان سیاسی، مادران معترضان کشته شده در جنبش سبز و دیماه و همچنین شهدای گمنام مطرح کردهاند که کاش میپرسیدند فرزندان این مادران کجا هستند؟!
البته روشن است که هیچکدام از مقامات و مسئولان اعتراف نمیکنند که خانوادهشان از رانتخواری و امکانات حکومتی به مال و منال رسیده و این اعترافات را باید از دهان رقیبان جناحی شنید. اما این هشتگ که قرار بود راهی برای تبرئه برخی مقامات از برچسب رانتخواری و سوءاستفاده بگشاید، به سرازیر شدن انتقادهای بیشتر منجر شده است. مقاماتی که به اصطلاح پاسخ گفتهاند هم به روی خودشان نیاوردهاند که فرزندانشان بر چه اساسی توانستهاند در بهترین کشورهای دنیا که جمهوری اسلامی آنها را دشمن خود میداند تحصیل کنند و یا چگونه مالک شرکتهای خصوصی شده و بر اساس کدام توانایی و کارشناسی به اسم مشاوره مالی و اقتصادی و با رانتخواری اطلاعاتی به دلالی مشغول هستند.
مقاماتی که به این پرسش پاسخ مثبت دادند غالباً یا دروغ گفتهاند و یا فرافکنی کردهاند بطوری که حتی به نظر میرسد مردم یک چیزی هم به این مقامات بدهکار هستند! این پاسخهای دروغ و فریبکارانه حتی صدای برخی رسانههای جمهوری اسلامی را نیز درآورد. برای نمونه خبرگزاری تابناک در مطلبی به کنایه نوشته از قرار معلوم باید نگران وضعیت اشتغال در کشور بود چون فرزندان کسانی که خودشان دکتر و مهندس هستند، بیکارند! این خبرگزاری نوشته است «گویا باید بخش بزرگی از آمار بیکاری جوانان کشور را به نام فرزندان مسئولان بزنیم. با این سرعتی که مسئولان در حال معرفی وضعیت فرزندان خود به عنوان چوپان و پیک موتوری و بیکارِ خانه نشین دارند، به نظر میرسد در همین روزها، ما باید فکری برای اشتغال آقازادهها بکنیم.» تابناک همچنین از خوانندگان خود پرسیده، شما چه اندازه توضیحات مسئولان را درباره وضعیت فرزندانشان باور مىکنید؟!
واقعیت اینست که گذشته از مردم که نظام و مقاماتش هیچ اعتمادی ندارند، خود این مقامات هم به یکدیگر اعتماد ندارند! هزاران هشتگ از این دست نمیتواند این درّهی عمیق بین مسئولان و وابستگان یک نظام فاسد و رانتخوار را با مردمی که با مشکلات روزانهی معیشتی دست و پنجه نرم میکنند پر کند. هرگز کسی از مقامات نظام انتظار ندارد که راست بگویند، که حتی اگر چنین کنند هم باز کسی باور نمیکند! جمهوری اسلامی به مرز عبور از خود رسیده است و هیچ کمپینی از جمله «فرزندنت کجاست» نه تنها اثری در دیدگاه منفی جامعه نسبت به آن نمیگذارد۷ بلکه با تمسخر و طعنه و افشاگری مخاطبان مواجه شده و نتیجهی برعکس میدهد!