– شرط لازم پرورش شهروندان مسئول، دمکراسی و آزادی است. البته این فقط شرط لازم آن است و بدون شروط کافی (استحکام نهاد خانواده، تنوع فرایندهای اجتماعی شدن، حکومت خوب و شفاف و پاسخگو، و چترهای اجتماعی) محقق نخواهد شد.
– شهروندی که خود را مساوی با دیگران نمیبیند و از حقوق شهروندی برخوردار نیست نمیتواند مسئولیتپذیر باشد.
– «بازندگان» کسانی هستند که تلاش میکنند قوانین را رعایت کنند، سر دیگران کلاه نگذارند، رشوه ندهند، دروغ نگویند و کار خود را با مسئولیتپذیری انجام دهند.
مجید محمدی – برخی مقامات جمهوری اسلامی مدام از مصرف بیرویهی انرژی و آب، بیتوجهی مردم به محافظت از محیط زیست، عدم کتابخوانی، میلیونها فرد فراری از سربازی، صدهاهزار تلفن مزاحمت برای مؤسسات اورژانس، و دهها رفتار غیرمسئولانهی دیگر مردم ایران شکایت میکنند. اما متوجه نیستند که شهروند مسئول قابلیت رشد در نظامهای دیکتاتوری و تمامیتخواه با فساد، تقلب، دروغ، سرکوب و آموزشهای ایدئولوژیک جاری را ندارد. برنهادهی این نوشته آن است که شرط لازم پرورش شهروندان مسئول، دمکراسی و آزادی است. البته این فقط شرط لازم آن است و بدون شروط کافی (استحکام نهاد خانواده، تنوع فرایندهای اجتماعی شدن، حکومت خوب و شفاف و پاسخگو، و چترهای اجتماعی) محقق نخواهد شد. برای اندازهگیری میزان آزادی و دمکراسی در ایران میتوان به میزان مسئولیت پذیری شهروندانی که در این نظام زندگی میکنند نگاه کرد.
احاله به دشمن
دشمنی با غرب این فرصت را برای حکومت و همچنین شهروندان ایرانی فراهم آورده که موفقیتها(ی بعضا قلابی و دروغین) را به حساب خودشان بگذارند اما در همهی شکستها دیگران را سرزنش کنند. به عنوان نمونه اگر ورزشکاری شکست میخورد تقصیر آمریکاست. مجتبی عابدینی سابریست تیم ملی شمشیربازی بعد از شکست برابر حریف کرهای و کسب عنوان چهارمی المپیک میگوید: «نمیتوان گفت که برابر حریف آمریکایی بدشانس بودم چرا که امتیاز چند ضربهام را ثبت نکردند» (ایسنا ۲۱مرداد ۱۳۹۵). تا کنون از هیچ ورزشکار ایرانی شنیده نشده که پس از پیروزی داوری را غیرمنصفانه اعلام کرده باشد. اگر نرخ ارز هم بالا میرود یا پوشک و نوار بهداشتی کمبود پیدا می کند نتیجهی توطئه ی دشمنان است و به سیاستها و تصمیمات اقتصادی ربطی ندارد.
مسئولیتی احساس نمیکنند
در ایران سالانه ۲۵ هزار کودک معلول با اختلالات شدید جسمی و حرکتی به دنیا میآیند (رئیس سازمان بهزیستی، تابناک ۲۴ تیر ۱۳۹۵). بخش قابل توجهی از این معلولیتها و بیماریها ناشی از آلودگی محیط با پارازیت، سموم دفع آفات و فقدان سیستم فاضلاب و مدیریت زباله در کشور است. شهروندان ایرانی در برابر اختلال در محیط زندگی خود نیز واکنشی نشان نمیدهند (مواردی مثل اعتراض شهروندان شیرازی به پارازیت یا شهرندان خوزستانی به آلودگی آب و هوا نادر است). در ایران سالانه حدود ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر دچار سوختگی میشوند (ایرنا ۲۸ تیر ۱۳۹۵)، حدود ۲۰ هزار نفر در تصادفات میمیرند و صدها هزار نفر زخمی میشوند. در همهی این امور نهادهای عمومی کوتاهیهایی دارند اما خود شهروندان نیز به سلامت و بهداشت خود کمتر میاندیشند. فقط به مصرف دارو در ایران در نمودار نگاه کنید. شهروندان مسئول چگونه میتوانند چنین رفتار کنند؟
به گزارش بانک مرکزی در ۱۰ ماه اول سال ۱۳۹۴ جمعاً ۷.۸ میلیون فقره چک به مبلغ ۹۴۰ هزار میلیارد ریال با میانگین مبلغ ۱۲۰ میلیون ریال برگشت خورده است (تابناک، ۴ خرداد ۱۳۹۵). در کشوری که در طی یک سال حدود ۹ میلیون چک برگشتی به ارزش تقریبی ۱۲۰ هزار میلیارد تومان (حدود ۳۵ میلیارد دلار به نرخ روز) صادر میشود (با بسط تخمینی اعداد فوق به تمام سال) نمیتوان از شهروند مسئول سخن گفت. تعداد چکهای برگشتی در سه ماه اول سال ۹۵ به ۲.۴ میلیون رسید (با ارزش ۳۰ هزار میلیارد تومان، تابناک ۱۱ شهریور ۱۳۹۵) که با همین روند به حدود ۱۰ میلیون در سال رسید. به گفتهی پورمحمدی وزیر دادگستری حدود ۵۰ میلیون حسابِ بانکیِ «مخدوش و دارای هویت نامشخص» در نظام بانکی وجود دارد (ایسنا ۲۴ مرداد ۱۳۹۵). در ایران ۱.۵ میلیون سرباز فراری شناسایی شدهاند (ایسنا ۲۸ تیر ۱۳۹۵). بخش قابل توجهی از مشترکان برق در کشور دارای انشعاب ۵ و ۱۰ آمپر هستند اما فراتر از این مصرف دارند و برای ایمن کردن شرایط استفاده در داخل خانه از فیوز قویتر استفاده میکنند.
به گزارش رئیس پلیس راهور تهران «در ۴ ماهه نخست امسال، ۵۰ هزار موتورسیکلت متخلف توقیف و به پارکینگ اعزام شدهاند و در همین مدت، ۸۰۰ هزار برگ جریمه برای تخلف موتورسواران صادر شده است که این آمار نشان از افزایش ۱۵ درصدی برخورد با تخلفات موتورسواران در شهر تهران به نسبت مدت مشابه سال قبل دارد» (تسنیم ۱۴ مرداد ۱۳۹۵). تعداد موتور سیکلت در تهران حدود ۳ میلیون است. اگر آمار چهارماهه را به کل سال بسط دهیم به رقم تقریبی ۳ میلیون تخلف میرسیم. بر اساس آمار فوق موتور سواران تهرانی به طور متوسط حداقل یکبار تخلف میکنند. اما اعمال قانون در سراسر سال انجام نمیشود و موردی و گهگاهی است. به همین دلیل میزان تخلفات بسیار فراتر از این ارقام است.
چرا مسئولیت نمیپذیرند؟
وقتی ثروتمندترین و قدرتمندترین افراد جامعه کسانی هستند که هیچ احساس مسئولیت اجتماعی ندارند طبعا کسانی که در این موقعیتها نیستند راه موفقیت را فرار از مسئولیت خواهند انگاشت. وقتی ۲۴۱ هزار میلیارد تومان (معادل ۶۰ میلیارد دلار در سال ۹۶) معوقات بانکی وجود دارد (تسنیم ۹ خرداد ۱۳۹۶) و حدود ۲۰۰ هزار مدیر در کشور اکثر منابع را با انواع سوء استفادهها میبلعند از افراد به سختی میتوان انتظار احساس مسئولیت اجتماعی داشت.
شهروندی که خود را مساوی با دیگران نمیبیند و از حقوق شهروندی برخوردار نیست نمیتواند مسئولیتپذیر باشد. اینکه در ایران هر کس به دنبال فرار از قانون است و اگر فرصتی فراهم شود اکثر شهروندان آمادهی تقلب و کلاه گذاردن بر سر دیگران هستند ناشی از وضعیت بیحقوقی (مقدمهی بیقانونی) است. در شرایطی که افراد از حقوق خود برخوردار باشند و قانون به نفع حاکمان نوشته نشود تعداد کسانی که جرم مرتکب میشوند بسیار اندک خواهد بود.
فرار از مسئولیت با تجاهل
مقامات دولتی در جمهوری اسلامی قبل از بیعت مدام وعده می دهند اما وقتی بیعت گرفتند مدام سخنشان این است که نمی گذارند کار کنند. در داستان عدم رفع حصر، لغو کنسرتها، ادامهی کار گشت ارشاد و بستن تلگرام مقامات دولت روحانی از همین حربه برای توجیه وضعیت موجود استفاده کردند. اگر سپاه و بیت رهبری و دستگاه قضایی مانع هستند این منع که تازه اتفاق نیفتاده است. چهل سال است که همه میدانند این نهادها چه میکنند. فرار از مسئولیت در این قلمرو با تجاهل انجام میشود. البته در داستان گرانی ارز و سکه دولت روحانی ماجرا را به گردن جناح مقابل نینداخت بلکه معترضان دی ماه ۹۶ و دولت ترامپ را مقصر معرفی کرد.
بازندهها و زرنگها
شهروندان ایرانی به محض آنکه چشمانشان را به روی حقایق اجتماعی و اقتصادی باز میکنند به دو دسته افراد بر میخورند: بازندهها و زرنگها. بازندهها کسانی هستند که تلاش میکنند قوانین را رعایت کنند، سر دیگران کلاه نگذارند، رشوه ندهند، دروغ نگویند و کار خود را با مسئولیتپذیری انجام دهند. زرنگها همهی مشخصات متضاد با موارد گفته شده را دارند. بازندهها امکان پیشرفت ندارند و همه هشتشان گروی نهشان است. اما زرنگها به سرعت صاحب همه چیز میشوند از مدرک دکترا (که رسالهاش را دیگران نوشتهاند) و عنوان مدیریت تا ویلای لواسانات، و از پورشه و مازراتی تا سفر هر ساله به دور دنیا. در چنین فضایی انتظار مسئولیت از افراد چیزی شبیه به شوخی به نظر میآید.
تعالیم سوسیالسیم و اسلامگرایی
یکی از مهمترین تعالیم خمینی برای اسلامگرایان «عمل به تکلیف» بود. این موضوع در بیان خامنهای به «آتش به اختیار بودن» تغییر یافت. شهروندی که فقط باید به تکالیف دینی خود عمل کند و آتش به اختیار است دیگر نیازی به عمل به قانون و احساس مسئولیت اجتماعی نمیبیند.
علاوه بر آن، اسلامگرایان از روی نسخهی چپگرایان در اینگونه مشکلات معمولا به سراغ فقر، بیماری روانی، و نظام آموزشی رفته و آنها را سرزنش می کنند گویی افراد هیچ نقشی در این میان نداشتهاند. از نگاه آنها جبر اجتماعی و عالم پیرامون مسئول همهی مشکلات جامعهی بشری و تخلفات و جرائم فردی هستند. اسلامگرایان به دلیل مخالفت با نظام اخلاقی فردگرایانه که انسانها را مسئول اعمال خود میشناسد همهی مشکلات را بر گردن سرمایهداری، لیبرالیسم، صهیونیزم، امپریالیسم و مانند آنها میاندازند و مخاطبان آنها نیز که فرار از مسئولیت برای آنها آسانتر است به این بیهودهگوییها اعتراضی نمیکنند یا برخی از آنها استقبال میکنند.