پس از شاهکار جدید!! ایرج حریرچی سخنگوی قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت و درمان کابینه حسن روحانی که فکر میکند در مملکت حسینقلی خانی است و گفته است: «مگر سرم چیست جز آب و۱۰حبه قند و خودتان درست کنید» در یک فاجعه دیگر که حتی در کشورهایی که از پایینترین سطح بهداشت و درمان برخوردارند؛ قابل تصور نیست.
روز سهشنبه ۱۷مهر۱۳۹۷ شخصی با هویت س.جلیلوند با مراجعه به مدرسه سماء در تاکستان خود را کارمند هلال احمر معرفی و با ارائه نامه اداره هلالاحمر و کارت شناسایی از مدیر مدرسه میخواهد تا از کلیه دانش آموزان و پرسنل جهت انجام تست کنترل قند خون، آزمایشات خون گیری نماید.
تا اینجا به این کار هیچ ایرادی نیست؛ اما وقتی به عمق فاجعه پی میبریم که متوجه میشویم که این فرد تنها با ۲یا۳ سرنگ!!! اقدام به گرفتن خون از همه دانشآموزان و معلمان کرده است. این موضوع که میتواند باعث یک فاجعه انسانی در انتقال بیماریها بخصوص بیماریهای ویروسی و خونی مانند هپاتیت شود نشان میدهد؛ که ایران تا کجا در موضوعات درمانی و بهداشتی از عقب ماندهترین کشورها عقبتر است که البته بیدلیل نیست.
پس از این کار که در هیچ منطقی قابل تعریف نیست، برخی از دانش موضوع را به اولیاء خود اطلاع می دهند. با اعتراض و شکایت اولیاء، فرد مذکور بازداشت میشود و هم اکنون در زندان بهسر میبرد.
متعاقب آن روز چهارشنبه۱۸مهر از دانش آموزان و اولیاء آنها درخواست میشود جهت انجام آزمایشات پزشکی و چکاپ کامل برای روشن شدن انتقال احتمالی بیماریهای ویروسی و خونی به دلیل استفاده از سرنگ مشترک در شبکه بهداشت تاکستان حضور یابند.
پس از انجام آزمایشات اولیا دانش آموزان با تجمع در محوطه شبکه بهداشت تاکستان خواستار پاسخگویی مسئولین و علی الخصوص عضو مجلس از این شهر شدند.
گرگی در لباس وزیر بهداشت و درمان
راه حل چیست؟!
حال باید گفت چه کسی در این شهر و به عبارتی روشنتر در تمام شهرهای ایران پاسخگوی اینگونه اقدامات خودسرانه و شوکه کننده است؟!
در صورت صحت ادعای دانش آموزان در استفاده از سرنگ مشترک برای کلیه افراد حتی پرسنل اداری و معلمان، چه کسی در این مملکت پاسخگوی عواقب بعدی آن از قبیل انتقال انواع بیماری های خونی خواهد بود؟!
راستی وقتی گرگی در لباس وزیر بهداشت و درمان، فرماندار حکومتی شهر بدره ایلام را به برکناری و زندان تهدید میکند و به او میگوید «خیلی غلط کردی بیشعور! اگر من بگذارم یک روز دیگر اینجا کار کنی»؛… و به خبرنگار روزنامه حکومتی قدس میگوید:« مگر شما مزدورید؟ چرت نپرسید»…..و ایرج حریرچی سخنگویش در کنفرانس مطبوعاتی نشان میدهد آنچه که کمترین ارزشی ندارد جان مردم است؛ چنین فجایعی عجیب است؟! تا کی چنین فجایعی را باید تحمل کرد و راه حل چیست؟؟
ادامه این وضعیت تنها شماره فجایع را افزایش میدهد؛ در حالیکه باید کاری کرد که درخور مردم ایران باشد. آستانه تحمل مردم ایران دیگر در هیچیک از مسئولین این نظام گره نمیخورد و در آستانه انفجار است. مشکل در این نظام این نیست که این وزیر برود و آن یکی بیاید. اینها همه سر و ته یک کرباسند. باید کاری کرد کارستان تا دردهای ملت ما درمان شود!!