پرونده غرق شدن دو فوتبالیست ایرانی در گرجستان که همراه با مدرسه فوتبال خود به این سفر رفته بودند، باز است و جای بررسی دارد.
در همین حال مادر امیرحسین ورمزیار یکی از فوتبالیست هایی که جان خود را از دست داده، چیزهای جدیدی در گفت و گو با خبرورزشی بازگو می کند.
خانم ورمزیار ابتدا درباره روند رسیدگی به پرونده می گوید: «بازپرس تمام کارهایی را که میتوانسته تا اینجا انجام داده است. 4 نفر از بچههای تیم به دادگاه رفتند و درباره ماجرا کامل توضیح دادند. به نظر من آقای قانع، محمدی و زینعلی پور (رئیس، مدیر و مترجم آکادمی) بی احساس هستند. آقای زینعلی حتی به ما خانواده های داغدیده حتی یک تسلیت نگفته، در حالی که پیش بچه ها بوده. من نیازی به تسلیت او نداشتم. خیلی از مقامات استانی با ما احساس همدردی کردند و تسلیت گفتند ولی… حتی به ریش قانون هم می خندد. ما داغدار هستیم آنوقت ایشان و آقای محمدی به چند نفر گفته اند فوق دیه میدهیم.»
او ادامه می دهد: «چند نفر این را به من گفتند. ببیند ایشان و دو مسئول دیگر مدرسه فوتبال در زندان بودند. آقای زینعلی حتی چند وقت در گرجستان زندانی شده بود. واقعا اینقدر خون بچههای ما بیارزش است؟ آقای زینعلی مترجم بی تجربه با زن و بچهاش همراه بچه های ما رفته است. انگار سفر تفریحی بوده و نباید ایشان از بچه های ما مراقبت می کرد. من با بازپرس پرونده صحبت کردم و گفت ما نمی توانستیم بیشتر از یک ماه آنها را زندانی کنیم و به قید ضمانت آزاد شدهاند. بعد متاسفانه همین آدمها دوباره کارشان را شروع کرده اند.»
خانم ورمزیار تاکید می کند: «دوباره مدرسه فوتبال جدیدی راه انداخته اند. این هم به واسطه آقای مصطفوی مربی مدرسه فوتبال شان است. البته من از ایشان گلایه ندارم چون آنجا مربی است ولی آقای محمدی چطور توانسته دوباره مدرسه فوتبال بزند و کارش را شروع کند؟ چقدر پدر و مادرها خام هستند که دوباره بچهشان را به اینها سپردهاند. من واقعا برایشان متاسفم. بچه های مدرسه فوتبال شان را جدیدا به محضر بردهاند و با آنها قرارداد بستهاند. در قرارداد هم نوشته اند هر چه ما بگوئیم الزامی است، مثل ماجرای سفر الزامی بچههای ما به گرجستان که گفتند اگر بچه ها نیایند باید 5 میلیون جریمه بدهند و یا اخراج میشوند. اسم مدرسه فوتبال جدید را توان یزد گذاشتهاند. همین چند روز قبل هم یگ گوسفند در مدرسه ایرانشهر برای افتتاح مدرسه فوتبال شان هم قربانی کردند. من با آقای صالحی مدیر ورزش و جوانان یزد هم صحبت کردم. گفتم وظیفه من مادر داغدیده است که این را پیگیر کنم؟ من شاکی پرونده درگذشت پسرم هستم. بچه من باید الان به مدرسه می رفت…(بغض)»