لوموند در شماره روز یکشنبه ١٣ آبان/ ۴ نوامبر مینویسد: موج دوم تحریمهای آمریکا که روز ۵ نوامبر اجرایی میشود، قلب اقتصاد ایران ، یعنی صادرات نفت این کشور را هدف قرار داده است. استراتژی واشنگتن بر طبقات فقیر و مردمی ایران تمرکز شده است. در حالی که جمهوری اسلامی خود را آماده میسازد تا چهلمین سالگرد برپایی خود را جشن بگیرد، واشنگتن وسیلهای را برای تضعیف حکومت یافته است. با اجرای تحریمهای گسترده، واشنگتن بر این باور است که نارضایتیهای مردمی در ایران به شدت افزایش می باید و از این طریق حکومت جمهوری اسلامی شکننده خواهد شد. “فوُکون”های دولت واشنگتن، رؤیای سقوط رژیم اسلامی را در سر میپرورانند؛ حتی اگر در این راه موفق نشوند، کاخ سفید میتواند قاطعیت خود را در سیاست خارجی به مردم آمریکا نشان دهد. بنابراین، ایران مبدل به داو مهم سیاست داخلی آمریکا شده است: یک «محور شرارات»، چالشی که بزرگترین قدرت جهان (آمریکا) را تحریک میکند.
ایران شاهد اعتراضات گاهی خشونتآمیز بوده است. با نزدیک شدن تحریمها، تنش در جامعه ایران در پایان سال ٢٠۱٧ به یکباره بالا گرفت. امروز جامعه ایرانی به سوی ناامیدی پیش میرود. حکومت نیر نشانههای بیقراری از خود نشان می دهد. در همین حال، تظاهرات و اعتصابات افزایش مییابد. از جمله میتوان به اعتصاب رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، صنایع شکر، کشاورزان و روستائیانی که با خشکسالی بیسابقه مواجه شدهاند، بازنشستگان بانکهای دولتی که که حقوق بازنشستگی خود را دریافت نکردهاند… اشاره کرد، اما نباید فراموش کرد که تمامی این جنبشها پراکنده هستند و خواستهای آنان صنفی و محدود است.
لوموند می نویسد، اکثریت این جنبشها و تظاهرات، بطور صریح مشروعیت رژیم حاکم بر ایران را زیر پرسش نمیبرند. در همین حال، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران ابزارهای لازم برای کنترل آنها را در اختیار دارند.
لوموند می نویسد: بسیاری از ایرانیان، کشورشان را جزیره امنی در منطقهای بی ثبات میبینند؛ ولی نباید فراموش کرد که آشفتگی، ترس و وحشت را افزایش میدهد و نتایج بد اقتصادی ایران [تحت فشارهای تحریمی آمریکا]، اوضاع جدیدی رادر جامعه ایران ترسیم می کند. اوضاع بد اقتصادی خرابتر میشود و در همان حال نظام سیاسی ایران به سوی انسداد پیش میرود…