آمارهای دولتی حکایت از آن دارد که در شهر قم چیزی قریب صد و سی هزار نفر طلبه به تحصیل اشتغال دارند و همه ساله استخدام پانزده درصد از فارغالتحصیلان حوزه علمیه تنها در وزارت آموزش و پرورش تضمین شده است.
وزارت علوم و وزارتخانههای دیگر هم حداقل استخدام بیست درصد از آنان را بر خود واجب میشمارند. اما اکثر روحانیانی که در ارتش، سپاه، نیروی انتظامی یا وزارتخانههای دولتی به کار اشتغال دارند از همان ابتدا همگی بر کرسیهایی از مدیریت آن سازمان دست مییابند. در واقع بیکاری برای طلبهها معنا و مفهومی ندارد. استخدام رسمی و دولتی هم نباشد دوازده هزار مسجد و هیأت را در سرتاسر ایران سامان دادهاند که همه از دل و جان پذیرای روحانیان جدید هستند.
س. اقبال, رادیو زمانه
در قم قریب پانزده هزار نفر طلبهی خارجی نیز به تحصیل اشتغال دارند. اکثر آنان از کشورهای منطقه به خصوص افغانستان و عراق انتخاب شدهاند. با این همه شمار مشتاقان تحصیل در “حوزههای علمیهی قم”، از کشورهای افریقایی یا حتا اروپایی هم کم نیستند. آنان بلااستثنا همگی از “دفتر آیات عظام” شهریه میگیرند. اما آیات عظام چندان هم به غیر شیعی بودن این روحانیان اعتنایی ندارند. برایشان همین کفایت میکند که بر شمار “طلبه”های خارجی خود ببیفزایند. ولی طلبههای غیر شیعی چندان هم قید و بندهای مذهب شیعه را جدی نمیگیرند. همچنان که “حضرات آیات عظام” در ایام صفر و محرم یا ماه رمضان گروههایی از روحانیان افغانستانی یا عراقی را نیز که به زبان فارسی آشنایی دارند به روستاها و شهرهای دور و نزدیک میفرستند. این گروه از روحانیان یاد گرفتهاند که برای روضهخوانی بین مردم، مذهب واقعی خود را مخفی کنند. چون اکثر آنان از پیروان مذهب حنفی یا شافعی هستند. اما همین که پایشان به ایران رسید تظاهر به مذهب شیعه را بر خود واجب میشمارند. گویا از این راه بهتر میتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند.
در ضمن حدود هفتاد هزار نفر طلبهی خانم هم در سرتاسر ایران تحصیل میکنند که نوزده هزار نفر از آنان قم را برای تحصیل خویش برگزیدهاند. چهار هزار نفر از همین خانمهایی که در قم دوران طلبگی خود را میگذرانند، از تابعیتی غیر ایرانی برخوردار هستند.
شمار حوزههای علمیهی شهر قم اینک از چهل و دو حوزه نیز فراتر میرود که اکثر آنها مستقیم و غیر مستقیم از بودجههای دولتی سهم میبرند. در عین حال چهل و چهار دانشگاه و مؤسسهی آموزش عالی دولتی یا خصوصی نیز در قم به فعالیت اشتغال دارند. همچنین در مجموع، تابلوی شناسایی حدود نود و پنج پژوهشکده هم در شهر قم به چشم میآید که اکثر آنان به دور از جامعهی امروزی همچنان دنیاهای کهنه و قدیمی دین را میکاوند. آمارهای دولتی گویای این واقعیت است که در ایران جمهوری اسلامی قم بیش از هر شهری به عنوان مرکزی برای تحصیل دانشجویان و یا طلبهها درآمده است. با تمامی این احوال مدرکسازی تخصصی در قم تنها به حضور همین چهل و چهار دانشگاه و چهل و دو حوزهی علمیه خاتمه نمیپذیرد. چون در شهر قم کم نیستند دانشگاههایی که به شکل مجازی دانشجو میپذیرند. اما مدرک تحصیلی آنان برای استخدام رسمی در همهی مراکز دولتی ایران حرف اول و آخر را میزند.
وزارت علوم جمهوری اسلامی به منظور تأمین رضایت “آیات عظام” سیاستی را تعقیب و دنبال میکند تا همهی دانشگاههای خصوصی یا دولتی بلااستثنا در قم شعبه داشته باشند. بر این اساس، قم بیش از هر استانی در نقشی از شهری دانشگاهی ظاهر میگردد. همچنان که داوطلبان کنکور به راحتی میتوانند در رشتهای از دانشگاههای قم به تحصیل بپردازند.
وزارتخانههایی غیر از وزارت علوم هم بیش و کم بودجهی سالانهی خود را جهت هزینهکرد به شهر قم میکشانند. چنین سیاستی به طور حتم دوام و بقای شخص وزیر را بر کرسی وزارت تضمین خواهد کرد. در واقع جاذبهی قم برای جذب و تأمین بودجههای دولتی بیش از هر شهر و استانی است. مدیران دولتی چنان میپندارند که با چنین رویکردی دنیا و آخرتشان را بیمه مینمایند. به طبع همین که سر و صدای مراجعِ دولتی در نیاید عمر مدیریتها هم دوام خواهد آورد. در نتیجه ساخت مدرسه، دانشگاه، درمانگاه، پل و جاده هرگز در قم پایان نمیپذیرد. حتا لازم نمیبینند تا در خصوص کارهای عمرانی، از شهروندان منطقه نیازسنجی به عمل آید. چون مدیران ارشد دولتی پذیرفتهاند که قم را باید از هرچه ساختمان و جاده اشباع کرد تا رضایت و موافقت همیشگی مراجع تأمین گردد. بدون تردید در این خصوص نیازسنجی از مردم لازم نیست؛ نیازسنجی از مراجع کفایت میکند.
در همین راستا گفتنی است که در قم اقلام مصرفی مردم سی تا پنجاه درصد ارزانتر از همهی شهرهای کشور به دست مصرفکننده میرسد. این را هم لابد باید از برکت حضور “آیات عظام” در قم دانست. برای مثال نان قم را پنجاه درصد ارزانتر از تهران میفروشند. حبوبات و میوهجات هم از ارزانی سی درصدی بینصیب نمیمانند. چنانکه بسیاری از شهروندان تهرانی در صورت دسترسی به شهر قم مرغ، گوشت، برنج و حبوبات خود را از همین شهر تأمین میکنند. باید دانست که هرچند شهر قم با تولید اقلام مصرفی مردم فاصله دارد اما جالب آنکه همهی این اجناس را ارزانتر از شهرهای تولیدکننده به دست مصرفکننده میرسانند.
در شهر قم مشکل تهیه و توزیع دارو را برای همیشه حل و فصل نمودهاند. در نتیجه بیماران خاص یا بیماران سرطانی، برای تهیهی نسخههای خود از همه جا راهی قم میشوند. داروخانههای تهران هم به مشتریان خود توصیه میکنند که تنها در قم میتوانند به داروهای نایاب دست یابند. بر این اساس ساکنان قم کمتر از شهرهای دیگر ایران از آسیبهای تحریم و گرانی رنج میبرند. بدون شک در قم استرسهای مردم عادی را اندکی کاهش میدهند تا نمای خوشآیندتری از عملکرد آیات عظام عرضه گردد. “آیات عظام” جدای از این دنیا حتا آخرت شهروندان قم را هم تضمین نمودهاند. بیدلیل نیست که در قم مردگان را پس از گرداندن دور “حرم حضرت معصومه” به خاک میسپارند. شهرهای دور و نزدیک دیگر هم چنین آرزویی را در دل میپرورانند. همچنان که مردم عادی بدون وقفه از بام تا شام جنازهی مردگان خود را به حرم میکشانند و دور آن طواف میدهند.
بین قمیها چنان تبلیغ میشود که گویا “حضرت معصومه” به وقت مرگ همچنان باکره مانده است. میگویند او هرگز شوهری همشأن (همکفو) خود پیدا نکرد. به واقع شیعیان شخصیت او را از “حضرت مریم” و بسیاری از راهبههای مسیحی الگوبرداری کردهاند. چون در اینجا نیز دوشیزگی و حفظ بکارت مبنایی اخلاقی برای پاکی و پاکدامنی قرار میگیرد.
زائران قم هر شب نماز خود را در حرم به یکی از “آیات عظام” اقتدا میکنند. در همین جا به منظور ارایهی نمونهای از کار تفکیک جنسیتی حکومت، ضریح “خانوم” را نصف کردهاند. خانمها در جایی دیگر ضریح را میبوسند تا مبادا بر جای بوسیدن ایشان، بوسهای مردانه بنشیند. با همین تدبیر است که گویا “برادران” زایر هرگز نمیتوانند قد و بالای چادر پیچیدهی “خواهران” را لمس کنند. چون رفتارهایی از این دست فقط با صیغه کردن خواهران مشروعیت میپذیرد.
در قم زایران عراقی، سوری و پاکستانی بیش از هر شهری به چشم میآیند. ناگفته نماند که در ایران گردشگران شهرهای زیارتی و مذهبی را زایر میگویند. یعنی آنان برای زیارت به این شهرها آمدهاند. ولی این روزها ارزانی ریال شرایطی فراهم آورده است تا بسیاری از زایران خارجی حسب نیاز خویش پیروی از “سنت پیامبر” را بر خود واجب بشمارند. به همین منظور زنان کاسب در اطراف حرم حضوری فعال دارند. همچنان که تنهایی خانمهای چادر به سر، نشانهای گویا برای شناسایی این گروه از زنان قرار میگیرد. حتا مسافرخانهها و هتلها نیز در خصوص کاسبی مشروع زنان، برای زایران مرد تسهیلگری به عمل میآورند. خلاصهی کلام، قم به تعبیر مردم، هم شهر زیارت است و هم شهر سیاحت. سیاحت نیز در قم، هم فال است و هم تماشا. بهتر از این نمیشود.
رسانههای دولتی ایران به تکرار روایتی را از پیامبر اسلام نقل میکنند که گویا بهشت هشت دروازه دارد که شش دروازهی آن را تنها برای قمیها در نظر گرفتهاند. اما مراجع دولتی میخواهند همراه با تبلیغات عوامانهای از این دست قداستی ویژه از عملکرد خود در قم به نمایش بگذارند. قداستی که دین را بهانه میگیرد تا ضمن تخدیر عوامالناس، به ظاهر دنیا و آخرت ایشان را تضمین نماید.