آخرین اتفاق در عصر ۸ دیماه سال ۹۶ ثبت شد؛ غرب تهران ناگهان گوش سپرد به فریادهایی که رنگ و بوی همیشگی را نداشت. مفهوم اشعار، جنس نژادپرستی داشت. در تهران، شهری که براساس یک آمار نسبی، بیش از ۳۰ درصد شهروندان ریشه ترک زبان دارند، فریاد قومیتی علیه ترکها و آذریها بعید به نظر میرسید.
روابط هواداران استقلال و بخصوص پرسپولیس در دهههای گذشته با هواداران تبریزی تنگاتنگ بود. سالهای ابتدایی دهه هفتاد خورشیدی، وقتی تیمهای تراکتورسازی و ماشینسازی تبریز در آن ورزشگاه پیر باغشمال که جایی بود میان خانههای مردم شهر تبریز میزبان سرخ و آبیهای پایتخت میشد، پیش از شروع بازی فریادهای خوشامدگویی به گوش میرسید. سال ۸۱ داستان مراودات دوستانه پرسپولیس و تبریز آن قدر به هم پیچید و نزدیک شد که وقتی چمن ورزشگاه آزادی زیر کشت رفت، تبریز به عنوان شهر میزبان پرسپولیس در دربی تهران انتخاب شد.
پیام یونسیپور, ایرانوایر
اما ناگهان ورق چرخید. درست از سالهایی که مدیریت تراکتورسازی در دست گروهان مدیریتی سپاه افتاد. تیمسار ملاحی نخستین مدیر نظامی بود که از نیروی انتظامی برای مدیریت باشگاه تراکتورسازی به تبریز ملحق شد. ابتدا لیدرها را برای مقابله با تنها شعار آذری هواداران تراکتورسازی توجیه کرد. فریاد «یاشاسین آذربایجان» باید ممنوع میشد. اما در همان ممنوعیت و محدودیت، آرام آرام شعارهایی تازه به بیرون درز کرد.
«ناصر شفق» با نام واقعی «ناصر حاج حسینلو» اما نخستین مدیر مستقیم سپاه شد که قدرت را در تراکتورسازی در دست گرفت. سردار «مصطفی آجرلو»، سردار «محمدحسین جعفری»، سردار «علی اکبر پورجمشیدیان»، سردار «غلام عسگر کریمیان» فقط تعدادی از سرداران و مدیران سپاهی هستند که حد فاصل سالهای ۸۵ تا ابتدای تابستان امسال، فضای فکری فوتبال تبریز را با مدیریت به تراکتورسازی، مهندسی کردند.
کاپیتانهای دو تیم پرسپولیس و تراکتورسازی پیشقراول شدهاند. سیدجلال حسینی و مسعود شجاعی که هر دو سابقه کاپیتانی تیم ملی فوتبال ایران را هم دارند، در پیامی مشترک، هواداران را نسبت به نخستین شعار نژادپرستانهای که از روی سکوها بشنوند تهدید کردهاند.
کمتر از ده سال زمان برد تا میان هواخواهانی که روی سکوهای تبریز و تهران مینشستند، شکافی به ژرفای کینههای تاریخی شکل بگیرد. ورزشگاه یادگار امام تبریز سال ۱۳۸۹ هویت خود به عنوان ورزشگاه فوتبال را از دست داد. وقتی از روی سکوها فقط یخ و سنگ و برف سمت بازیکنان استقلال پرتاب میشد. یک سال بعد در تهران، نمونه همین اتفاق در بازی پرسپولیس و تراکتورسازی افتاد. بازیکنان تراکتورسازی از روی سکوها سنگ خوردند. چند هوادار تراکتور هم بیرون ورزشگاه مضروب شدند.
ورزشگاههای یادگار و آزادی، شدند خاکریز جنگهای نیابتی. برای مفهموم «نیابتی» بودن این نبرد، میتوان یه سال ۱۳۹۱ سفر کرد. وقتی باشگاه «استقلال» در اسفندماه آن سال، نسبت به شعارهای قومیتی که در ورزشگاه «یادگار امام» تبریز علیه بازیکنان این تیم داده شده بود، اعتراض کرد. آذرماه سال ۹۴ رسانههای ایران خبر از فریاد زدن شعار «خلیج عربی» پیش از آغاز بازی تراکتورسازی و پرسپولیس در یادگار را دادند.
این دیگر فقط یک مسابقه فوتبال نبودند. «علی دایی» سال ۹۲ در پس شعارهای نژادپرستانه در ورزشگاه تبریز گفته بود: «این جا ایران است. آذربایجان مال ایران است. من شرف و ناموسم را از ایران و آذربایجان دارم. ولی حالا باید از چند نفر که خود شما هم میدانید اصلاً برای فوتبال به ورزشگاه نمیآیند، فحش بخورم. خود شما خوب میدانید ریشه این اتفاقات کجا است.»
علی دایی ریشه اتفاقات را در گروههای تجزیه طلب میدید، بخشی از هواداران تراکتورسازی اما در نوع مدیریت نظامی و فشارهایی که به گروههای هواداری این تیمها وارد میشد. برای همین وقتی پای پایتختنشینها وسط میآمد، خشم از روی سکوها بیرون میریخت. تبریز البته نخستین شهری بود که هوادارانش نسبت به حضور سپاه در مدیریت کلان فوتبال خود اعتراض کرد. زمستان سال گذشته، هواداران تراکتورسازیخواهان خروج مدیران سپاهی از بدنه باشگاه شدند. اتفاقی که با تکرار شعارها سرانجام امسال رخ داد. تابستان ۹۷ مدیری از جنس دولت محمود احمدینژاد، باشگاه تراکتورسازی را خرید؛ محمدرضا زنوزی.
اما بیتردید سیاهترین روز تقابل تراکتورسازی با سرخ و آبیهای تهران، دی ماه سال گذشته در آزادی رقم خورد. جایی که بیش از ۵۰ هزار هوادار پرسپولیس ایستادند و دقایقی نژادپرستانه فریاد زدند. واکنشها در آذربایجان طبیعتا احساسی بود. برخی تهدید کردند، برخی هیزم به آتش ریختند، برخی شعله اجاق نژادپرستی را در ایران بالا بردند.
گروهی هم سوالی منطقی را روی میز گذاشتند. سوالاتی که از سوی کاربران درفضای مجازی شکل میگرفت. برخی از هواداران فوتبال ایران و یا حتی فعالان اجتماعی در توییتر به مسئله فحاشیهای نژادپرستانه ورود کردند. مهمترین سوالی که حتی برخی از کاربران ترک و آذری زبان پرسیده بودند این بود که چطور ممکن است هواداران تیم پایتخت که اکثریت آنها رگ و ریشهای ترک دارند، علیه زادگاه یا ریشه خانوادگی خود این چنین فحاشی کنند؟
اما همین سوال ساده معدود هواداران تراکتورسازی یا مردم آذربایجان و ترکهای ایران، به ذهن «نادر قاضیپور»، نماینده مردم ارومیه نرسید. قاضی پور، ساعاتی پس از پایان بازی پرسپولیس مقابل تراکتورسازی، ویدیویی از خودش منتشر کرد که در آن به زبان های فارسی و آذری از «حسن روحانی»، رییس جمهوری و «مسعود سلطانی فر»، وزیر ورزش و جوانان می خواهد با باشگاه پرسپولیس برخورد کند. او در این ویدیو با چهره ای برافروخته، از «جامعه روحانیت مبارز»، «شهید مهدی باکری»، «ستارخان» و «باقرخان» نام می برد و در انتها «یا حسین» می گوید.
این پایان داستان نبود؛ از هفته گذشته، تندترین نبرد شفاهی میان هواداران تراکتورسازی و پرسپولیس آغاز شد. مرور آنچه طی ده روز اخیر در فضای مجازی میان برخی از هواخواهان دو تیم گذشته، بازی روز یکشنبه پرسپولیس و تراکتورسازی را خوفناک میکرد.
حالا اما کاپیتانهای دو تیم پرسپولیس و تراکتورسازی پیشقراول شدهاند. سیدجلال حسینی و مسعود شجاعی که هر دو سابقه کاپیتانی تیم ملی فوتبال ایران را هم دارند، در پیامی مشترک، هواداران را نسبت به نخستین شعار نژادپرستانهای که از روی سکوها بشنوند تهدید کردهاند. شجاعی و حسینی در اینستاگرام خود نوشتهاند: «اگر در هر لحظه از زمان مسابقه، شعارهای غیر ورزشی و تفرقهآمیز سر داده شود، ما کاپیتانهای دو تیم پرسپولیس و تراکتور توافق کردهایم بدون توجه به اینکه توهین کنندگان منتسب به کدام تیماند، با حمایت داور و ناظر بازی، مطابق مقررات صریح فیفا، بازی را متوقف کنیم.»
این یعنی در صورتی که هواداران پرسپولیس یا تراکتورسازی در بازی روز یکشنبه، رفتارهای یک دهه اخیر خود را تکرار کنند، بازی متوقف خواهد شد. برخی این تهدید را غیرقابل اجرا میدانند. اما تاکید دو کاپیتان بر مسئله «با حمایت داور و ناظر بازی، مطابق مقررات فیفا» از نظر قانونی صحیح است.
تیرماه سال ۱۳۹۶ فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) در شصت و سومین کنگره خود قوانین سخت گیرانه ای را برای جلوگیری از رفتارها و شعارهای نژادپرستانه تصویب کرد. قوانین فیفا می گوید جریمه برای تیمی که برای اولین بار از مسائل نژادپرستانه تخطی کند، جریمه نقدی یا برگزاری یک دیدار بدون حضور تماشاگران خواهد بود ولی در صورت تکرار تخلفات تیم های متخلف با جرایمی از جمله کاهش امتیاز، کنار گذاشته شدن از یک رقابت یا حتی سقوط به دسته پایین تر روبه رو خواهد شد.
فیفا حتی پا را از این فراتر گذاشته و برای نشان دادن عزم راسخ خود در مبارزه با نژادپرستی در ورزشگاه ها تاکید کرده است در صورتی که هر فردی شامل بازیکن، مدیر و کادرفنی تیم ها و … که مرتکب عمل خلافی شود، دستکم از 5 دیدار تا 2 سال تعلیق خواهد شد و حتی اجازه حضور در ورزشگاه را نیز از دست می دهد. همچنین سازمان «فوتبال علیه نژادپرستی (FARE)» به عنوان یک نهاد غیر دولتی همکار فیفا و یوفا به داوران، مربیان و بازیکنان این اختیار را داد که در صورت بروز هرگونه شعار نژادپرستانه در ورزشگاههای جهان، بازی را نیمه تمام به پایان برسانند.
سال ۲۰۱۲ «ماریو بالوتلی» مهاجم سیاه پوست تیم ملی ایتالیا از شعارهای نژادپرستانهای که علیه او در ورزشگاهها داده میشد به خشم آمد و به ساکرنت گفت: «یک بار دیگر چنین فریادهایی بشنوم از زمین بیرون میروم.» او سال ۲۰۱۴ در بازی میلان و ناپولی وسط زمین بازی نشست و بهخاطر شعارهای نژادپرستانه هواداران ناپولی علیه خودش گریست. سال ۲۰۰۶ ساموئل اتوئو مهاجم کامرونی بارسلونا هم تصمیم داشت در جریان دیدار شنبه لالیگا برابر ساراگوسا رفتار نژادپرستانه هواداران میزبان، میدان را ترک کند. اما پادرمیانی بازیکنان ساراگوسا و بارسلونا او را در زمین نگه داشت. هواداران ساراگوسا او را «میمون» خطاب میکردند.
شاید این اتحاد کنونی دو کاپیتان، مهمترین ابزار برای دور کردن فریادهای نژادپرستانه در ورزشگاههای ایران باشد. اتفاقی که حالا در فضای مجازی از سیدجلال حسینی و مسعود شجاعی قهرمان ساخته است.