کاوه مدنی؛ معاون سابق سازمان محیط زیست، احساس همدلی زیادی با دکتر میمنت حسینی چاوشی دارد.
آنها از نزدیک همدیگر را نمیشناسند اما مدنی احساس میکند جمهوری اسلامی رفتاری مشابه با آن دو داشته است. کاوه مدنی یک فرد دانشگاهی شناخته شده در زمینه آب بود که به عنوان یک مدیر جوان راهی ایران شد اما ظرف کمتر از یکسال مجبور به ترک کشور شد. میمنت حسینی چاوشی نیز استاد جمعیت شناسی است که تحقیقات زیادی در حوزه جمعیت انجام داده و حالا در بازداشت به سر میبرد. آنچه روزنامههای جریان حاکمیت در ایران درباره میمنت حسینی مینویسند بیشباهت به آنچه پیشتر درباره کاوه مدنی مینوشتند نیست؛ کلیدواژه مشترک همه این نوشتهها کلمه «نفوذ» است.
ایرانوایر: آرش عزیزی
کاوه مدنی در اینباره به ایرانوایر میگوید: «در مورد پرونده دکتر حسینی چاووشی من شباهتهایی با خودم میبینم با اینکه اصلا ایشان را نمی شناسم. کسی که در حوزهای که کار کرده جایگاه علمی دارد و مقاله نوشته و آدم شناختهشدهای است و دارند محکومش میکنند که مشاورههای غلط داده و سیاستهای نظام را گمراه کرده، بخصوص به این علت که برخی مسئولین بالای کشور به یافتههای علمی او اعتماد کردهاند.» او به توهم توطئه افرادی که موضوع نفوذ را مطرح میکنند، اشاره میکند: «بعضی از افراد قدرتمند در ایران توهم نفوذ دارند و فکر میکنند هر متخصصی آمد در ایران و کار کرد دنبال نفوذ در کشور است. برای این عده سخت است باور کنند که آدمهایی بیرون ایران هستند که دلشان برای ایران میسوزد و واقعا میخواهند مسائل را تحلیل علمی کنند.»
ضربات اصلی که دستگیری امثال او و حسینی چاووشی وارد میآورد سد کردن راه پیشرفت علم در ایران است. مدنی البته هنوز به پیشرفت علم امیدوار است اما میگوید: «به نظر میآید اینها بیشتر با آن دسته از پژوهش علمی مشکل دارند که باورها و سیاستهایشان را نقض میکند، یعنی علمی که سیاستهای حاکم و ایدئولوژیکشان را زیر سوال میبرد. همین است که مثلا با من مشکل داشتند چون مثلا میگفتم مشکل اصلی تغییرات اقلیمی نیست، مشکل اصلی سیاستهای حاکم است، تقصیر را بیهوده گردن تغییرات اقلیمی و تحریم و دشمن نیاندازید.» ببینید دریاچه ارومیه چه شد، چطور سدسازی و انتقال آب عامل بدبختی شد و هنوز هم به جای راهکار اساسی دنبال آب ژرف و باروری ابرها هستید. یعنی مشکلشان با آن علمی است که منافعشان را به خطر میاندازد.»
او حتی زمانی که معاون یک عضو کابینه رئیسجمهور بود میدانست که دستگاه حاکم اجازه نزدیک شدن به خیلی حوزهها را نمیدهد: «در ایران در خیلی حوزهها اصلا نمیشود فعالیت کرد. مثلا بسیاری حوزههای علم بهداشت. کیفیت آب هم هنوز محرمانه است و اجازه انتشار اطلاعات را نمیدهند. ولی در دنیای اطلاعات آزاد و عصر ماهواره و سنجش از دور،یک محقق از دادههای موجود می توانند استفاده کند و کار محکم علمیانجام دهد و آن وقت از یک سری چیزها پردهبردای میشود که روایت حاکم را زیر سوال می برد.»
مشخصا در مورد حوزه جمعیتشناسی که باعث دستگیری دکتر حسینی-چاووشی شده میگوید: «هر کس در حوزه جمعیتشناسی تحقیقی کند به رشد عجیب جمعیت بعد از انقلاب بر میخورد و میبیند این علتالعلل خیلی از مشکلات است، از جمله مشکلاتی که در حوزه آب و محیط زیست است. البته بعضی از روایتهای محافظه کاران در مورد جمعیت هم درست است اما روایات هایشان مثل همیشه کامل نیستند. مثلا این دغدغه که ما جمعیت جوان پشتیبان نداریم نگرانی درستی است اما نمی توان فوری نتیجه گرفت که جمعیت باید سریع زیاد شود. خوب مساله فقط عدد جمعیت نیست، مساله توزیع جغرافیایی جمعیت است.»
صدایش پر از افسوس است. انگار یاد زمانی افتاده که در ایران میکوشید همین حرفها را به کرسی بنشاند؛تقلایی که دیری نپایید. تعریف میکند که چطور یکی از پژوهشهایی که مدیریت کرده بود نشان داده بود قسمت وسیعی از کشور کیفیت خاک مناسب برای کشاورزی ندارد: «اینرا که میگفتیم میآمدند فحش میدادند که خوب ما داریم اینجا کشاورزی میکنیم، پس مشکلی نیست و شما داری توطئه میکنی.»
او به پرونده فعالان محیط زیست هم که قریب یک سال است در ایران در زندان هستند و اتهامهای سنگینی متوجه آنهاست، اشاره میکند: «به نظر من ما در واقع با پرونده محیط زیست طرف نیستیم با پروندهای طرف هستیم که دست بر قضا موضوعش محیط زیست اما میتوانست هر چیزی باشد. اینها از آدمهای معتبر میترسند، از آدمهایی که در گروههای تخصصی احترام و اعتبار پیدا میکنند و گفتمان اصلی حاکم را به چالش میکشند.»