«مسعود سلطانیفر» ناگهان تصمیم گرفت با نظر رهبر جمهوری اسلامی همراه شود. «علی خامنهای» در یک سخنرانی گفته است: «ورزشکارانی که از امکانات مملکت استفاده میکنند و در فضای مجازی از وضعیت موجود انتقاد میکنند، نمکدان شکن هستند.» سخنان رهبر انقلاب در واکنش به انتقادات «علی کریمی» و «وریا غفوری» از مدیران و وضعیت اقتصادی کشور مطرح شد. حالا وزیر ورزش و جوانان هم در صف او ایستاده است.
نخستین اقدام وزیر، احضار وریا غفوری به وزارت ورزش و جوانان بود. سپس یک سخنرانی کوتاه خطاب به ورزشکاران منتقد کرد که در رسانههای دولتی هم پوششی وسیع داشت. مسعود سلطانیفر در جلسه «ستاد عالی بازیهای المپیک و پارالمپیک» گفته است: «در شرایط کنونی و با توجه به شرایط ویژه اقتصادی ناشی از تحریمهای ناعادلانه و غیرقانونی، امریکا فشار زیادی را به مردم وارد کرده است و به همین دلیل، ورزشکاران هم باید این شرایط ویژه اقتصادی را مانند مردم تحمل کنند.»
ایرانوایر: پیام یونسیپور
وزیر ورزش و جوانان این بار نه تنها از ورزشکاران خواسته در قبال مشکلات اقتصادی کشور معترض نباشند که حتی آنها را در قبال وضعیت مالی خودشان هم به سکوت دعوت کرده است.
این نخستین بار نیست که مقامات ورزشی ایران از ورزشکاران تقاضای سکوت و تحمل مشکلات اقتصادی را دارند. طی سالهای اخیر و حتی پیش از آنکه تحریمهای اقتصادی امریکا علیه ایران شدت بگیرند هم نمونه چنین تقاضاهایی که گاه توام با تهدید یا تحقیر نیز بودهاند را دیدهایم.
سال ۲۰۱۱ و پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا، «علی سعیدلو»، آخرین رییس سازمان تربیت بدنی که بعد به وزارت ورزش و جوانان تغییر یافت، بازیکنان فوتبال را با لفظ «بیغیرت» خطاب کرد و گفت بودجه ایران را تاراج کردهاند. زمستان سال ۱۳۹۳، «محمود گودرزی»، وزیر وقت ورزش و جوانان در پاسخ به چرایی دیر شدن پاداش قهرمانان و مدالآوران بازیهای آسیایی اینچنین گفته بود: «بعضی از ورزشکاران ما توقعات بیجایی دارند.»
متن یک دقیقهای سخنرانی مسعود سلطانیفر حتی در صفحه اینستاگرام کمیته ملی المپیک ایران هم منتشر شد. وزیر ورزش گفته بود: «فشار اقتصادی باید توسط همه اقشار، از جمله ورزشکاران تحمل شود. چرا که اکنون دیگر در ورزش کشور دسترسی به منابع نامحدود نداریم و در عرصه ورزش هم باید خودمان را با شرایط جامعه تطبیق دهیم.»
علی کریمی نخستین چهره نامدار ورزش ایران بود که نوشتن پاسخ زیر پستهای اینستاگرامی مدیران سیاسی و ورزشی ایران را باب کرد. نقد چهرههایی مانند «معصومه ابتکار»، رییس وقت سازمان حفاطت محیط زیست و «حسن روحانی» به دلیل بحران آلودگی هوای خوزستان از کریمی در یادها مانده است. پس از آن هم گاه و بیگاه، چه در کانال تلگرام خود و چه پای پستهای اینستاگرامی مدیران ورزش و فوتبال ایران، نقدهایش را بدون ملاحظه نگاشته است.
اما پس از خط و نشان رهبر جمهوری اسلامی برای ورزشکاران معترض، به نظر میرسید فضای نقد در بین ورزشکاران هم تلطیف شود. اما حمایتهای عمومی، چه میان ورزشکاران و هنرمندان، چه روی سکوهای ورزشگاهها، از غفوری و کریمی شدت گرفت. این ولی پایان داستان نبود.
اظهارنظر مسعود سلطانیفر، واکنشهایی تند را از سوی گروهی از ورزشکاران به همراه داشت. «مهدی پوررهنما»، قهرمان پارالمپیکی ایران در رشته تکواندو با حساب اینستاگرام خود پای پست مسعود سلطانیفر نوشت: «همیشه طلبکارید. کاش کمی شرافت داشتید. سر سوزن صداقت. آخر چهقدر دروغ؟»
«علیرضا کریمی» که سال گذشته شکست تعمدی او برای عدم رویارویی با حریف اسراییلی، بازتابی جهانی پیدا کرد هم نوشت: «در این شرایط غیرعادی، شما و معاونین هم بدون حقوق و مزایا کار کنید و در کنار مردم، سختیها را تحمل کنید.»
اما «محمد ارزنده»، رکورددار پرش طول ایران که آخرین نماینده المپیکی کشور در این رشته هم هست، واکنش تندی نشان داده و نوشته است: «آقای سلطانیفر لطفاً دهانتان را ببندید و حرف نزنید.»
میان تمام ورزشکاران ایران که به نوعی در مسیر مخالف سیاستهای اعلام شده از سوی مقام اول جمهوری اسلامی ایران و وزارت ورزش نقدهای تند نوشتهاند، یک نفر سراغ واژههایی متفاوت رفته است؛ «احسان مهاجر شجاعی»، قهرمان ایران در دوهای نیمهاستقامت آسیا نوشته است: «تا حالا کجای ورزش بودید. وقتی در وزارت ورزش مأمور بودم، به پسرت هم اتاق داده بودی. چرا مشکلات را فقط مردم تحمل کنند؟ آیا خانواده شما هم درگیر مشکلات میشود؟»
اشاره احسان مهاجر شجاعی به «علیرضا سلطانیفر» است؛ یکی از شیفتگان خودنمایی در عرصه سیاست و حتی فضای مجازی. علیرضا سلطانیفر اول بار در دوم فروردینماه سال ۱۳۹۶ با حضور در فرمانداری تهران خبرساز شد. او به همراه «بهداد سلیمی»، قهرمان وزنهبرداری و «حسن رنگرز»، کشتیگیر سابق برای انتخابات شورای شهر تهران نامنویسی کرد. سلیمی خیلی زود مورد انتقاد رسانهها قرار گرفت. او متهم شد که به دلیل افت فنی، حالا به آقازادههای ورزش نزدیک شده است تا جایگاهش را در تیم ملی وزنهبرداری ایران از دست ندهد. سلیمی البته در واکنش به انتقادها، در اینستاگرام خود نوشت: «علیرضا دکترای مدیریت فرهنگی دارد و به تازگی دانشجوی فوق دکترای مدیریت بحران هم شده است. هیچ ابایی برای حمایت کردن از او ندارم.»
پنج ماه بعد اما علیرضا سلطانی فربا اتفاق دیگری خبرساز شد. این بار، شهریورماه سال ۱۳۹۶ ویدیویی از خود در اینستاگرامش منتشر کرد. سلطانیفر پسر که در این ویدیو کنار «مازیار ناظمی»، رییس روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان ایستاده است، میگوید: «تصور کنید الان استقلال شش گل به پرسپولیس زده و این بازی را برای ما گزارش کنید.»
کنایههای پسر وزیر ورزش و جوانان به باشگاه استقلال به تجمع هواداران این باشگاه مقابل ساختمان وزارت ورزش و جوانان منجر شد.
مهاجر شجاعی البته اشارهای هم به اتاق پسر وزیر ورزش در ساختمان این وزارتخانه کرده بود. فرزند مسعود سلطانیفرد برای مدتی یکی از مشاوران اقتصادی کمیتههای وزارت ورزش و جوانان بود. در همان زمان ارتباط صمیمانهاش با «مجتبی داورزنی» آغاز شد.
مجتبی داورزنی، فرزند «محمدرضا داورزنی» است. پدرش سالها از فرماندهان سپاه پاسداران بود که وارد بدنه مدیریت ورزش ایران شد. ابتدا رییس فدراسیون سوارکاری بود، بعد ریاست فدراسیون والیبال را به دست آورد و در نهایت به معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان رسید. از او حتی به عنوان مهندس انتخابات فدراسیونهای ورزشی و نفر اولی که در سایه نشسته است هم نام میبرند. ردپای داورزنی در سامانه «۳۰۹۰» و اسپانسرینگ باشگاهها به صورت کامل به چشم میخورد.
سال ۱۳۹۴، «تماشاگران امروز» در گزارشی در مورد مجتبی داورزنی مدعی شد که بسیاری از حواشی این آقازاده ورزش ایران به دلیل روابط حسنهاش با ورزشکاران و برخی رسانهها، بازتاب داده نمیشوند. در این گزارش به سفرهای مکرر پسر رییس وقت فدراسیون والیبال با تیم ملی به کشورهای ایتالیا و لهستان اشاره شده بود. در بخشی دیگر از این گزارش آمده بود: «فدراسیون تکواندو مناقصهای را برگزار کرده و پسر داورزنی هم برنده این مناقصه شده اما مثل همیشه شایعاتی هست که بگوید اگر مجتبی پسر داورزنی نبود، بعید بود که این امتیاز را بگیرد.»
مهمترین شایعات، در مورد رابطه مجتبی داورزنی با خانواده محمد پولادگر، رییس فدراسیون تکواندو است. مجتبی داورزنی سال ۱۳۹۴ باشگاه بدنسازی «سهیل استار» که با نام تجاری «ستاره سهیل» به ثبات رسیده است را خریداری کرد. این باشگاه بدنسازی متعلق به فدراسیون تکواندو بود و باید از طریق مناقصه به فروش میرسید. فدراسیون تکواندو ادعا کرد که پروسه قانونی مناقصه را طی کرده است اما نشانی از مناقصه قانونی وجود نداشت.
گفته میشود باشگاهی که در خیابان «شریعتی» تهران و بالاتر از پل «صدر» قرار گرفته، با قیمتی کمتر از ۵۰ میلیون تومان به فرزند محمدرضا داورزنی واگذار شده است. در مورد مجتبی داورزنی همینطور بحثهایی در مورد مشارکت اقتصادی با ملیپوشهای والیبال، تعیین سرمربی تیم ملی بوکس و واردات وسایل ورزش چوگان هم وجود دارد. واردات ابزار چوگان به صورت محدود و در انحصار گروهی خاص است که گفته میشود مجتبی داورزنی هم یکی از همان خواص به حساب میآید. او البته کمتر از ۲۳ سال سن دارد.
محمدرضا داورزنی اما مردادماه امسال در واکنش به شایعاتی که پیرامون فرزندش وجود دارد، به روزنامه «خبرورزشی» گفت: «به شایعات توجه نکنید. پسر من الان با دوستانش به شکل شراکتی رستورانداری میکنند و رستوران هم متعلق به بخش خصوصی است.»
ریشه فرزندان مدیران ورزشی در بدنه اقتصاد البته گستردهتر از این نامها است. «احسان» و «محسن»، فرزندان «محمد علیآبادی»، رییس اسبق سازمان وقت تربیت بدنی جزو نامدارترین آنها هستند. با وجود سالها دوری محمد علیآبادی از ورزش ایران، باز هم محسن علیآبادی یکی از قدرتمندترین آقازادههای ورزش ایران است که بخش عمدهای از قدرت مالی فوتبال ایران را در انحصار خود دارد.
ورزشکارانی که ریشهدواندن فرزندان وزرای ورزش، معاونین آنها و روسای فدراسیونهای ورزشی در بخشهای اقتصادی ورزش ایران را دیده و البته خود درگیر مشکلات مالی و دیرکرد در پرداختها هستند، آرام آرام تاب سکوت و تحمل برای خودداری از واکنشهای عصبی در فضای مجازی را از دست میدهند.
یکی از مدیران فدراسیون دوومیدانی در گفتوگو با «ایرانوایر»، از احتمال احضار دوندههایی که در صفحه اینستاگرام کمیته ملی المپیک به حراست وزیر ورزش تاخته بودند، خبر میدهد. کمیته ملی المپیک البته کمتر از ۲۴ ساعت بعد از واکنش ورزشکاران، پست سخنرانی مسعودسلطانیفر را از صفحه رسمی خود حذف کرد.