ماراتن «بین المللی» خلیج فارس که گفته میشود سومین ماراتن ایران است، روز جمعه در جزیره کیش با حضور بیش از ۵۰۰ دونده از ایران و سایر کشورها برگزار شد.
به گزارش ، برگزاری مسابقات دو با حضور هزاران دونده حرفهای و آماتور در کشورهای مختلف و شهرهای بزرگ به سنتی دائمی تبدیل شده و سابقهای طولانی دارد. این مسابقات معمولا در سه رشته ۱۰ ، ۲۱ (نیمه ماراتن) و ۴۲ کیلومتر (ماراتن) برگزار میشود و هدف از آن پیش از هر چیز، ایجاد نشاط در جامعه است.
به عنوان مثال ماراتن استکهلم سوئد ۴۰ سال قدمت دارد، ماراتن پاریس از ۴۳ سال پیش برگزار میشود و ماراتن برلین هم در سال ۲۰۱۸، چهل و پنجمین دوره خود را برگزار کرد.
یورونیوز:
در میان کشورهای همسایه ایران، استانبول ترکیه، قدیمیترین سابقه برگزاری ماراتن را دارد که به سال ۱۹۷۹ بازمیگردد. دبی نیز از سال ۲۰۰۰ هر ساله میزبان هزاران نفر از دوندگان حرفهای و غیرحرفهای جهان است و از مدتها پیش به عنوان یک رویداد مهم ورزشی جای خود را در تقویم ورزشکاران باز کرده است.
اما برگزاری ماراتن در ایران با مشکلات زیادی روبروست؛ از ناآشنایی مردم و مسئولان گرفته تا نگاه «امنیتی» و دغدغههای «جدایی زن و مرد» در مراسم عمومی.
ماراتن خلیج فارس، اگر بشود نام آن را بین المللی گذاشت، بهرغم تلاش برگزارکنندگانش با مشکلات و «ناهماهنگی»های زیادی همراه بود که بخش زیادی از آن، آن طور که برگزارکنندگان میگویند، ناشی از «بی اطلاعی از اهداف دوی شهری» است.
«هیچ ارگانی از ما حمایت نکرد»
الناز، از برگزارکنندگان ماراتن خلیج فارس با ناراحتی از شرایط مسابقه نه تنها این رقابت را در سطح جهانی نمیبیند، بلکه معتقد است ابتداییترین استانداردهای یک مسابقه ماراتن نیز در آن رعایت نشده است.
ناهماهنگی میان مسئولان، عدم آگاهی لازم از شرایط برگزاری یک مسابقه همگانی و بی تفاوتی فدراسیون دو و میدانی از جمله دلایل نارضایتی وی هستند.
یکی دیگر از برگزارکنندگان این مسابقه نیز با ابراز نارضایتی از عدم همکاری مسئولان میگوید که از فدراسیون «حتی یک نماینده هم نیامد.» وی با بیان این که «تمام تلاشمان را در حد بضاعتمان کردیم» میگوید: «هیچ ارگانی ما را حمایت نکرد، حتی پلیس خیابانها را نبسته بود و ترافیک عادی در جزیره جریان داشت، شرکتکنندگان مجبور بودند از میان ماشینها رد شوند. در کشورهای دیگر ماراتن از طرف یک سیستم حمایت میشود.»
وی در ادامه می گوید که دو ماه پیش از مسابقه مسیر را به راهنمایی و رانندگی اطلاع داده خواسته بودند در روز برگزاری ماراتن ترافیک شهر را کنترل کنند: «این که کاری نداشت، فقط کافی بود دو بار با موتور سیکلت مسیر را میرفتند و با آن آشنا میشدند.»
با این وجود او میافزاید: «با تمام توان محدودی که داشتیم، از پس این کار برآمدیم، خون از دماغ کسی نیامد.»
محمد جواد مرادی، رکورددار ماراتن ایران نیز با انتقاد از شرایط برگزاری مسابقه، آن را در حد جهانی نمیداند و میگوید: «در این مسابقهها پلیس خیابانها را میبندند، اما این کار را نکرده بودند، همیشه یک موتور سیلکت هم جلو میافتد تا دوندهها مسیر را گم نکنند، هیچ علامتی نبود، مسیر را حدس میزدم، احتمال داشت گم شوم.»
زنها و مردها؛ دغدغه همیشگی مراسم عمومی
بر اساس برنامهریزی اولیه قرار بود در این مسابقه، مانند هر ماراتن بین المللی دیگری، زنان و مردان همزمان رقابت را آغاز کنند، اما چند دقیقهای مانده به آغاز، نیروهای امنیتی از حرکت همزمان زنان و مردان جلوگیری کردند.
محمد جواد مرادی، رکورددار ماراتن ایران در همین زمینه به یورونیوز میگوید: «اولین شرط برای اینکه یک مسابقه ماراتن در تقویم فدراسیون جهانی قرار گیرد این است که دوندههای زن و مرد، همزمان مسابقه را شروع کنند. هیچ تبعیضی نباید باشد. چطور میتوانیم مدعی یک مسابقه معتبر باشیم در حالی که نخستین شرط را رعایت نمیکنیم.»
این نخستین بار نیست که در یک مسابقه دو نیروهای امنیتی تلاش میکنند زنان و مردان را از یکدیگر جدا کنند. پیش از این در «نخستین دوره ماراتن تهران» که در بهار سال ۱۳۹۶ برگزار شد، بر خلاف روال برگزاری ماراتنهای بین المللی، زمان حرکت و مسیر مسابقه برای زنها و مردها متفاوت بود.
«ایران چه کم دارد؟»
دو تن از برگزارکنندگان دو ماراتن خلیج فارس و از اعضای گروه دوی شهری تهران میگویند که هدفشان از برگزاری این رقابت «ترویج فرهنگ دویدن و لذت بردن از محیط پیرامون» بود. به گفته آنان یکی از اهداف مسابقات دو «جذب گردشگر» است و بر این باورند که ایران «پتانسیل زیادی برای برگزاری مسابقات بین المللی دو دارد.»
یکی از آنها میگوید: «انگیزه ما این بود که این کار را در ایران بکنیم، مگر ایران چه کم دارد؟» او در ادامه به تاریخچه کوتاه ماراتن در ایران اشاره میکند و میافزاید: «اولین شرکتی که در ایران ماراتن برگزار کرد، یک شرکت گردشگری ورزشی هلندی بود، آنها این پتانسیل را فهمیده بودند و خلاء عدم وجود ماراتن در ایران را حس کرده بودند به همین خاطر دست به کار شدند.»
وی میافزاید: «کل دولت از ماراتن دبی حمایت میکند، ۲۰ هزار نفر شرکت کننده دارد و به ازای هر نفر ۱۴۰ دلار ورودی میگیرند. جایزه نفر اول یک میلیون دلار است. اما در ایران نه تنها از ما حمایت نمیکنند بلکه چوب لای چرخ ما هم میگذارند. به اسپانسرهایشان نگاه کنید، آدیداس و بانکهای بزرگ از آنها حمایت میکنند، اما ما چه؟ ماراتن در ایران مانند یک نوزاد تازه به دنیا آمده است.» او نیز بر این باور است که ایران «فاصله زیادی» تا برگزاری یک ماراتن بین المللی با استانداردهای جهانی دارد.
الناز، از برگزارکنندگان ماراتن خلیج فارس با مقایسه جاذبههای طبیعی دبی و ایران میگوید: «دبی مناظر جذاب و آب و هوای خوبی ندارد، ریزگرد هم دارد با این وجود ماراتن دبی مشهور است؛ چون حمایت میشود، اما ایران هزار نوع آب و هوا و شهر جالب دارد که دویدن در آن آدم را سرخوش میکند، ایران پتانسیل بالایی برای برگزاری مسابقات معتبر بین المللی دارد. ولی هنوز تا آن روز راه زیادی داریم.»
محمد جعفر مرادی، رکورددار ماراتن ایران میگوید که برای دریافت سهمیه المپیک مجبور است در کشورهای دیگر بدود و «حیف که نمیتوانم در کشور خودم بدوم و سهمیه را به دست بیاورم.» او ناامیدانه معتقد است «با این شرایطی که داریم هرگز نمیتوانیم ماراتن بین المللی برگزار کنیم.»
«فدراسیون یک هزار تومانی به من نمیدهد»
«فدراسیون مگر کاری هم میکند. آن را ول کن.» این نخستین جملهای است که یکی از برگزارکنندگان ماراتن خلیج فارس در پاسخ به پرسشی درباره حمایت فدراسیون دو و میدانی از برگزاری مسابقات ماراتن و دوی شهری به زبان میآورد.
او میگوید که فدراسیون «یک مجوزی داد، اما این مجوز به چه دردی میخورد؟ اصلا مجوز چه هست؟ آنها هیچ حمایتی از ما نکردند. برای آنها فوقش این مهم است که ۴ نفر را بفرستند مدال بگیرند، اصلا متوجه نیستند ورزش همگانی چیست.»
محمد جعفر مرادی نیز که مقام اول ماراتن خلیج فارس را از آن خود کرد با انتقاد از فدراسیون میگوید: «من دونده حرفهای هستم، کارم دویدن است، فدراسیون هیچ کمکی نمیکند. در مسابقات شرکت میکنم تا جایزهاش را ببرم، زندگیام از همین جایزهها و احیانا پولی که حامیان مالیام میدهند میگذرد، فدراسیون یک هزار تومانی به من نمیدهد.»
رکورددار ماراتن ایران پیش از این نیز از فدراسیون دو و میدانی به دلیل عدم حمایت از این ورزش انتقاد کرده بود. او پیش از این در گفتگو با یورونیوز، فدراسیون را متهم کرده بود که مانع حضورش در مسابقات آسیایی شده است.
«داریم فرهنگ سازی میکنیم»
گروهی از جوانان تهران از سال ۱۳۹۵ تا کنون برنامه دوی شهری در خیابانهای پایتخت برگزار میکنند. هدف آنها «فقط دویدن و با نشاط کردن جامعه» است و اعضای آن تاکید میکنند که «هیچ هدف دیگری» ندارند.
این گروه هر جمعه، مسیر متفاوتی را برای دویدن انتخاب میکنند. یکی از بانیان این گروه با اطمینان میگوید: «جمعههای تهران را عوض کردهایم.» الناز که به طور مرتب در این برنامه شرکت میکند نیز بر همین باور است: «روزهای اول ۱۰ نفر هم نبودیم، اما جمعه قبل ۶۰۰ نفر آمدند.»
این گروه در ابتدا کار خود را از «جاده سلامتی» ورزشگاه انقلاب آغاز کرد اما بعد از مدتی مسئولان این باشگاه از ورود آنها به مجموعه جلوگیری کردند. یکی از دوندگان این گروه میگوید که بعد از ۲۰ سال عضویت در باشگاه انقلاب، او را ممنوع الورود کردند. مسئولان به آنها گفته بودند که دویدنشان در مجموعه ورزشی انقلاب «باعث مزاحمت برای بقیه می شود.»
به همین دلیل بود که اعضای این گروه تصمیم گرفتند دورههای دو را در سطح شهر و در خیابانها برگزار کنند. آنطور که در کشورهای دیگر نیز معمول است.
الناز درباره این تجربه میگوید: «روزهای اول برای مردم کمی عجیب بود، مخصوصا دویدن دخترها بعضیها را شگفتزده میکرد. اما الان عادت کردهاند، تشویقمان میکنند، روزبهروز تعدادمان بیشتر میشود. نگاه مردم مثبت شده، نشاط را بین مردم پخش کردیم. داریم فرهنگسازی میکنیم.»
«خیلی گرفتاری داریم»
با این وجود ابتکار برگزاری چنین دورههای در ایران، به ویژه در ابتدا، با مشکلات متفاوتی همراه بود. «خیلی گرفتاری داریم. یک مثال میزنم، ما را خواسته بودند که توضیح دهیم برنامه چه هست، بعد پرسیدند خوب حالا مردم بدوند که چه بشود؟» یکی از اعضای قدیمی این گروه با بیان این تجربه تاکید میکند که نگاه مسئولان به وزرشهای همگانی «الزاما امنیتی نیست» بلکه بیش از هرچیز از «نشناختن مفهوم دوی شهری» و «غیر حرفهای بودن» است.
الناز نیز میگوید تلاش آنها این است که شهروندان با دویدن شهر خود را بهتر بشناسند و پیرامون خود را کشف کنند، مثل «هرجای دیگری از دنیا.» او میگوید: «دویدن، قشر و نژاد و پول نمیشناسد، آدمهای بدون تبعیض در کنار هم قرار میگیرند، چیزی که در شرایط نابسامان جامعه جای خالیاش احساس میشود. دویدن همنوع دوستی است و دویدن در شهر حس همشهری بودن میدهد و دستاورد بزرگی است.»
او با اشاره به تجربههای قبلی میگوید که دویدن دخترها در شهر در ابتدا «عجیب بود.» دیگر عضو این گروه دوی شهری نیز با اشاره به همین موضوع میگوید که دویدن همزمان زنها و مردها در معابر عمومی در ابتدا غیرمنتظره بود و در ادامه میافزاید: «خودتان هم که میدانید در ایران اینکه چند نفر دور هم جمع شوند و بخواهند به اصطلاح تجمع کنند حساسیت برانگیز است.»
اعضای این گروه میگویند فدراسیونهای دو و میدانی و ورزشهای همگانی به عنوان متولیان این کار «هیچ کمکی به آنها نمیکنند» و اساسا دوی شهری برای آنها «هیچ اهمیتی ندارد» چون «نه تخصص دارند، نه نگاه ویژهای.»
علیرغم تماسهای مکرر، رئیس و سایر مقامات فدراسیون دو و میدانی حاضر به پاسخگویی به سوالات این رسانه نشدند