هفته گذشته وزیر اقتصاد ایران برای مذاکره در مورد امور تجاری و سرمایه گذاری به چین سفر کرد. یک سند رسمی از مذاکرات متعلق به وزارت بازرگانی چین، ایران و چین را دو شریک راهبردی قلمداد کرده است. این همان موضع رییس جمهور چین شی جین پینگ در هفته های گذشته است که از هیات اعزامی ایران متشکل از وزرای امور خارجه و نفت و رییس مجلس ایران استقبال کرد. او تصریح کرده بود فارغ از تحولات بین المللی و منطقه ای، هدف چین برای توسعه یک شراکت جامع و راهبردی با ایران تغییر نخواهد کرد.
اما متاسفانه اسناد رسمی داستان متفاوتی را از طرف ایران حکایت می کنند.
به گزارش کانال فارسی بلومبرگ، احیای تحریم های آمریکا در ماه نوامبر موجب کاهش چشمگیر حجم تجارت میان چین و ایران شده است. صادرات چین به ایران که عمدتا شامل ماشین آلات صنعتی و زیرساختی برای ایران است، از ۱.۲ میلیارد دلار در ماه اکتبر به ۴۲۸ میلیون دلار در ماه فوریه تنزل یافته است. حجم این صادرات بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به طور میانگین ماهانه ۱.۶ میلیارد دلار بوده است. واردات چین از ایران که عمدتا نفت خام است، پس از سقوط به زیر یک میلیارد دلار در ماه اکتبر، پس از ماه نوامبر با اعطای معافیت از سوی دولت ترامپ برای خرید نفت افزایش نیز یافت.
واردات از ایران در ماه فوریه به ۱.۳ میلیارد دلار رسید که ۸۶۶ میلیون دلار آن متعلق به خرید نفت است. این رقم با میزان میانگین طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ یکسان است. به بیان دیگر در حالی که چین هنوز از مزایای خرید نفت خام ایران بهره مند است، ایران برای استفاده از درآمد خود به منظور خرید محصولات چینی دچار دردسر شده است.
این امر موجب شده اعتقاد به اینکه چین علیرغم تحریم ها در کنار ایران می ایستد، به چالش کشیده شود. در دور پیشین تحریم ها بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ شرکتهای چینی به حضور خود در ایران افزایش چشمگیری دادند و جای خالی شرکت های اروپایی را پر کردند. ایران نیز از معامله با چین خرسند بود. اما در ماه اکتبر که بانک دولتی کونلون به مبادلات بانکی با ایران خاتمه داد، امید ایرانی ها به یأس تبدیل شد.
اگرچه این بانک از ماه ژانویه تبادلات مالی با ایران را از سر گرفت، سیاست جدیدی در این خصوص در پیش گرفت: تنها مبادلات مربوط به فروش غذا، دارو و کالاهای مصرفی که چین در آنها بازار اصلی واردات ایران قلمداد نمی شود، مجاز شمرده شدند. این اقدام بانک کونلون در پیروی از رژیم تحریم های آمریکا تلقی می شود که مقرر داشته بهای نفت ایران باید در حسابی ذخیره شده و از محل آن تنها واردات کالاهای مجاز انجام بپذیرد.
اگر از دریچه انتظارات کوتاه مدت به این مسأله بنگریم، تغییر رویکرد چین به قیمت کاهش تجارت با ایران قابل درک است.
چنانکه پدرام سلطانی، نایب رییس اتاق بازرگانی ایران اظهار کرده، منازعه تجاری با آمریکا اولویت اصلی چین است. به علاوه بازداشت مدیر هواوی، منگ وانژو، موجب شده شرکتهای چینی به خصوص آنها که گستره عملکرد وسیعی در جهان دارند، از ترس برخورد مشابهی از سوی آمریکا به فرصتهای تجاری در ایران پشت کنند.
اما پیروی چینی ها از تحریم های ثانویه با موضع این کشور در مخالفت با تحریمهای فراسرزمینی انطباق ندارد. در ماه اکتبر سخنگوی وزارت امورخارجه چین گفت: چین همواره با اعمال تحریمهای یکجانبه و مداخله در امور خارج از قلمرو یک کشور مخالف بوده است. معاملات تجاری چین با ایران با رعایت موازین بین المللی و به طور مشروع و قانونی انجام می شود و باید مورد احترام قرار بگیرند.
در حالی که اروپا تلاشهای جدی برای حفظ استقلال خود و حمایت از برجام نشان داده و حتی تا تاسیس یک سازوکار مستقل مالی نیز پیش رفته است، چین اقدام خاصی برای حفاظت از معاملات اقتصادی خود علیه دست درازی های آمریکا انجام نداده است.
در عین حال با کاهش سطح روابط اقتصادی با تهران، پکن این پیام را به واشنگتن داده که تحریم های ثانویه می توانند ابزاری برای مقابله با جاه طلبی های اقتصادی چین در سطح جهان باشد. در حالی که آمریکا تلاش میکند به طرح یک پهنا یک جاده چین و تبدیل شدن آن به یک ابرقدرت اوراسیایی پاسخ متقابل بدهد، به این وسوسه نیز افتاده که با استفاده از تحریمها سدی برابر قدرت گیری چین تاسیس کند. چین با عدم تلاش برای مخالفت با تحریمهای ثانویه علیه ایران زمینه را برای فشار بیشتر بر طرحهای اقتصادی و سرمایه گذاری خود در سطح بین المللی فراهم کرده و در عین حال موضع خود مبنی بر لزوم حفظ برجام را نیز تضعیف کرده است.
این احتمال وجود دارد در پایان امسال تجارت میان ایران و چین به ثبات قبلی بازگردد و چین بانک جدیدی را مأمور انجام معاملات برای صادرات غیرنفتی به ایران کند. اما وقتی زمان تمدید معافیت ها در ماه می فرا برسد، دولت ترامپ ممکن است در ازای پیروی پکن از کاهش معاملات غیرنفتی با ایران به آن رضایت دهد.
از آنجا که ایران از نظر تامین منابع انرژی نسبت به بازار صادراتی بودن برای چین اهمیت بیشتری دارد، احتمال دارد که این کشور از صادرات خود به ایران به نفع واردات نفت صرفنظر کند بخصوص اینکه ایران نیز از تاثیرگذاری کافی برای منصرف کردن چین از این تصمیم برخوردار نیست.