«در ایران هنوز نه همهدرآمدها به حساب خزانه واریز میشود و نه همه پرداختها از سوی خزانه است.
چند مثال؛ درآمد صادرات غیرنفتی وزارت نفت مانند نفت کوره؛ درآمدهای سازمان تامیناجتماعی؛ درآمد شرکتهای دولتی؛ درآمد شهرداریها؛ بخشی از درآمدهای قوهقضا؛ درآمد نهادهای عمومی مانند ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان؛ درآمد موقوفات و سازمان اوقاف هیچیک روشن نیست.
حتی درآمدهای اختصاصی دستگاههای اجرایی هرچند در حسابی واریز میشود که خزانهداری ایجاد کرده اما بهعلت پرشماربودن این حسابها و یکپارچهنبودنشان، سبب میشود خزانهداری کنترلی نداشتهباشد.
دولت از دریافتیهای یک کارمندش هیچ برآوردی ندارد. الان دولت مرکزی نمیداند من در وزارت رفاه چهقدر حقوق و پاداش میگیرم.
دردآور است اما به جرات و دقت می گویم که دولت از دریافتیهای کارکنان خودش و چه برسد به کارکنان شرکتها و بانکها بیاطلاع است.
از ساختمانهایی که با بودجه عمومی در هر نقطه تهران و کشور هم ساخته میشود اطلاع کامل ندارد، از مسافرتهای خارجی هم.
دولت آمریکا برای جنگ اقتصادی جابهجایی پولی ایران را کنترل کرده اما دولت ما بر منبع عمومی کنترل ندارد و البته مشخص است که نتیجه آن تورم و فساد اداری است.»