قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی و تحریمهایی که بیشک پسازآن شامل این نهاد خواهد شد ازجمله سختترین گردنههایی است که سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی در سال ۹۸ پیش رو خواهد داشت.
برخلاف آنکه این نهاد یک سازمان نظامی است اما بیشترین ضربه را از ناحیه فعالیتهای اقتصادیاش خواهد خورد.
قرار گرفتن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی اما منافعی هم دارد، بزرگترین منفعت آن را رقبای اقتصادی سپاه میبرند، همانهایی که از آنها در ادبیات سیاسی امروز «کاسبان تحریم» خوانده میشوند.
ایران بریفینگ:
بزرگترین رقیب «بنیاد مستضعفان»، «ستاد فرمان امام»، «آستان قدس» «بنیاد ۱۵ خرداد» و دهها بنیاد و سازمان و هلدینگهای اقتصادی هستند که ازقضا همگی در دست روحانیون هست و در ریاست و هیات مدیره آن روحانیون نشستهاند.
آستان قدس رضوی که اکنون با دهها شرکت پتروشیمی، داروسازی، سدسازی و راهسازی و تولیدی همچون سازمان اقتصادی رضوی، مهاب قدس و… در دست روحانی نزدیک به آیتالله خامنهای، مروی است و رقیب دیرینه قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء در تمام مناقصهها و پیمانکاریها بود.
سازمان اقتصادی و خودکفایی آزادگان که روحانی دیگری به نام محمدحسن ابو ترابی فرد از بنیانگذاران و امنای آن است. ابو ترابی همزمان رئیس شورای فرهنگ عمومی تهران، امامجمعه موقت تهران و رئیس ستاد احیای امربهمعروف و نهی از منکر استان تهران نیز هست. این مجموعه ۱۶ زیرمجموعه دارد که شرکتهای قاسم ایران، مینو شرق، شوکوپارس، صنعتی مینو و پارسمینو و تهران ایر از مهمترین آنها محسوب میشوند.
ستاد اجرایی فرمان امام با دهها کارخانه و هلدینگ سدسازی و عمران و کارخانههای مواد غذایی و پتروشیمی و املاک و مستغلات و بورس که زیر نظر خامنهای است.
و یا بنیاد ۱۵ خرداد که خود مجموعهای است که دستکم پنج برابر آستان قدس است اما سالها با چراغ خاموش در اقتصاد و صنعت چنبره زده است و در اختیار شیخ حسن صانعی است.
اکنون سپاه کنار گذاشتهشده است، حتی خامنهای هم سعی میکند مرزبندی بین خود و فرماندهان سپاه داشته باشد خامنهای هرچه از سپاه دورتر شود به ارتش فشل و بیخطر جمهوری اسلامی و روحانیت نزدیک میشود و این خواستی است که همواره روحانیت و افرادی همچون صافی گلپایگانی، راستی، امامی کاشانی، مشکینی، محمدی ریشهری و …از خامنهای داشتند، آنها همواره خامنهای را روحانی نظامی میخواندند و از او میخواستند از سپاه دور شود و بر وجاهت حوزوی خود بیفزاید اما خامنهای در ابتدا که خود نیز به عدم مشروعیتش در قبای ولایتفقیه معترف بود بیش از هر چیز به سپاه و سرنیزه احتیاج داشت.
خامنه ای در قم «مرکز پیگیری» راه انداخته بود و به ضرب تهدید و تطمیع دستهدسته روحانی و مرجع تقلید از قم روانه تهران میکردند تا با رهبر جدید بیعت کنند.
تیپ ۸۳ امام جعفر صادق سپاه پاسداران در قم عملاً نگهبان و پاسدار خامنهای شده بود هر روحانی ذرهای انتقاد و یا تشکیک ایجاد میکرد کارش با سپاه و بازداشت و زندان گاهی سر به نیست شدن بود!
«تیپ ۸۳ امام جعفر صادق» کارش فقط سرکوب روحانیون منتقد و مخالف خامنهای بود و برخی از مراجع تقلید منتقد ازجمله حسینعلی منتظری و احمد آذری قمی از نقش نیروهای این تیپ در حمله به دفتر و خانه خود سخن گفته بودند.
حسینعلی منتظری در سخنرانی مشهوری که منجر به حصرش شد، اعلام کرده بود که به خامنهای پیغام داده، «تیپ فلان چه حقی دارد بیاید در قم یک عده بچه راه بیندازد و حوزه را به هم بزند».
احمد آذری قمی از منتقدان دیگر خامنهای نیز پس از حمله گروههای فشار به خانهاش در سال ۷۶ در نامهای به رئیس دادگاه ویژه روحانیت نوشته بود: «خانه من برای خراب کردن و سینه من برای سـرنیزههـای تیـپ ۸۳ و اطلاعاتی و اوباش و رجالههای مردمی (اگر تهمت نباشد) آماده است».
اما اکنون خامنهای دیگر دچار توهم قدرت و چهبسا توهم توطئه شده است و این توهم اختلاف ریشهدار سپاه و روحانیت را در ذهن او بزرگ و بزرگتر میکند.
اختلاف عمیق و ریشهدار روحانیت با سپاه پاسداران امر امروز و دیروز نیست به سی سال پیش بازمیگردد به زمانی که آیتالله خمینی را ناگریز کرد تا نمایندهای در سپاه منصوب کند؛ عبدالله نوری و شیخ عبدالله نوری نمیپذیرفت و صراحتاً به آیتالله خمینی گفته بود مرا نماینده جایی کردهای که سی هزار مرجع تقلید در آنجا هست و کسی از من حرفشنویی ندارد! و عاقبت نیز همین شد و کمتر از ۳ ماه بعد استعفا داد.
این اختلاف به زمانی برمیگردد که فرماندهان سپاه عهدهدار جنگ ایران و عراق بودند و برای روحانیونی همچون هاشمی رفسنجانی و یا حسن روحانی «شرط گذاشته بودند» تا مادامیکه لباس بسیجی و سپاهی بر تن نکردهاند به «قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء» نیایند.
این اختلاف اگرچه هیچگاه علنی نمیشود اما هرازگاهی نوک کوه یخ آن بیرون میزند، یکی از آنها فرمان خامنهای برای تعطیلی بنگاهها و فعالیتهای اقتصادی سپاه بود که سپاه کوچکترین توجهی به آن نکرده است تا به امروز، دیگری ادغام سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بود که آن نیز بر زمین ماند و فراموش شد و آخرین آن شاید تجمع مسجد فیضیه قم بود:
در تجمعی که در مدرسه فیضیه قم در اعتراض به سیاستهای دولت در قبال برجام برگزارشده بود، حسن رحیمپورازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و از نیروهای نزدیک به سپاه پاسداران و حسین طیبیفر، فرمانده تیپ ۸۳ امام جعفر صادق سپاه پاسداران قم سخنرانی کردند. در این تجمع که برای خطونشان کشیدن در برابر دولت و برجام تشکیلشده بود و حسن طیبی فر از فرماندهان ارشد سپاه قم از پشت تریبون بهصراحت اعلام کرد که این تجمع برای اخطار به دولت برپاشده.
اما سخنرانان بغض تاریخیشان از روحانیت و حوزههای علمیه ترکید و حوزهها را نهادی ناکارآمد و «تعطیل» خواندند و مراجع و اساتید حوزه را «خموده» نام نهادند.
حاضران اگرچه پلاکارد «ای آنکه مذاکره شعارت استخر فرح در انتظارت» در دست داشتند و اگرچه به روحانی و دولتش هم تاختند (که طبعاً باید روحانیت و مراجع قم دلشان آرام میگرفت و خشنود میشدند) اما بهیکباره بر سپاه پاسداران شوریدند.
روحانیون قم که از تیپ ۸۳ دلخوش نداشتند خطر را پیش روی خود دیدند، ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید با انتشار بیانیهای، حادثهای را که در مدرسه فیضیه رخ داد «بهتماممعنا یک فاجعه» دانست و تأکید کرد که از یکسو مسئولان حوزه علمیه باید روشن سازند این برنامه زیانبار با اجازه چه کسی صورت گرفته و از سوی دیگر مسئولان سپاه نیز باید روشن کنند آیا با اجازه آنها گروهی از سپاهیان در این برنامه شرکت داشتهاند یا خیر.
سید احمد خاتمی از اعضای شورای عالی حوزه علمیه اعلام کرد که این موضوع در شورای عالی حوزه بررسی و درباره آن موضعگیری و عاملانش به سزای خیانتی که در حق حوزه و فقاهت روا داشتند برسند.
سپاه پاسداران مغلوب این جدال شد بیانیه عذر تقصیر منتشر کرد که «سپاه هیچگونه برنامهای برای حضور کارکنان خود در این مراسم نداشته، این بیانیه در پایان با تکریم جایگاه والای مرجعیت و تأکید بر اهمیت و ضرورت حفظ حرمت و احترام مراجع عظام تقلید، اعلام کرده سپاه پاسداران هرگز اجازه نخواهند داد عدهای با خروج از موازین شرعی و اخلاقی و بازی کردن در زمین معاندین نظام اسلامی، اسباب نگرانی و آزردگی خاطر شریف مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه را فراهم سازند»
حسن اکبری، مسئول نمایندگی خامنهای در سپاه استان قم، طیبیفر، فرمانده تیپ ۸۳ امام جعفر صادق و جمعی از فرماندهان سپاه با مکارم شیرازی گفتوگو کردند و موضوع پلاکارد را پیش کشیدند تا از طریق دشمن مشترک (هاشمی رفسنجانی و روحانی) قضیه را فیصله دهند اما مکارم گول نخورد و صراحتاً عنوان کرد: «پلاکارد مسئله من نیست و ناراحتی بنده از بعضی مسائل مطرحشده در این مراسم است»
و نهایتاً روحانیت موفق شدند حدود ۵۰ روز پس از تجمع جنجالی در حوزه علمیه قم و اعتراض تعدادی از مراجع تقلید به آن، حسین طیبیفر فرمانده «تیپ امام صادق» را از سمت خود برکنار کنند.
با عزل طیبی فر اما سپاه همچنان از او و دیگر سخنرانش دفاع کرد، فردای روز عزل طیبی فر خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه پاسداران متن کامل سخنرانی او را منتشر کرد و ضمن دفاع از محتوای اصلی سخنان رحیمپور ازغدی صرفاً نوشت: «بهتر بود نقد با ادبیات مناسبتری طرح میشد»
از دیگر نکاتی که خامنهای را از سپاه پاسداران ترسانید، خودسریهای سردار وحید حقانیان به عنوان معاون اجرایی دفترش بود که عملاً آنچه را که سپاه پاسداران مد نظر دارد انجام میدهد نه دستورات صریح خامنهای را، که آخرین آن ماجرایی بود که عزت الله ضرغامی درباره سردار وحید حقانیان فاش ساخت.
ضرغامی مدعی شد، حقانیان علی رغم میل رهبری در بررسی صلاحیت نامزد دبیری شورای انقلاب فرهنگی دخالت کرده و توصیه به تأیید صلاحیت وی کرده است.
ضرغامی که خود نیز از نیروهای سپاه پاسداران است در توییتر نوشت: در حالی که رهبر معظم انقلاب مسئولیت بررسی صلاحیت نامزد دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی را مشخصاً بر عهده نظر کارشناسی اعضای این شورا گذارده بودند، متاسفانه، در جلسه دیشب مکرراً به صورت علنی و غیرعلنی از تماسهای آقای وحید حقانیان به منظور رأی مثبت به این نامزد محترم سخن به میان آمد. وی چند ساعت پس از این توییت در توییت دیگری با تأیید خبر نخست نوشت: پس از بررسی بیشتر در این خصوص یقین پیدا کردم دخالت آقای وحید حقانیان در مسأله انتخاب آقای دکتر عاملی بدون مجوز معظم له و خودسرانه بوده است.”
ضرغامی سالها از سوی آیت الله خامنهای رئیس صدا و سیما بوده و در عین حال او عضو افتخاری شورای عالی انقلاب فرهنگی است و قطعاً چنین توییتی را بدون منظور و بدون اطلاعات کافی نمینویسد.
تنها چند ساعت پس از توییت ضرغامی آیت الله خامنهای حکم علی اکبری را تأیید کرد و از نظر بعضیها این پاسخ بیت به ضرغامی بوده است اما نمیتوان چنین جسارتی از سوی ضرغامی علیه نزدیکترین فرد به آیت الله خامنهای را بی حساب و کتاب دانست.
فعل و انفعلات اخیر در سمتهای انتصابی چون رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، و حضور رئیسی در رأس قوه قضاییه، روحانیت نزدیک به رهبری را به تکاپو واداشته تا تصمیم سازان اطراف آیت الله خامنهای را تغییر داده و یا آنها را به حاشیه رانند و شاید بحثهای بر سر جانشینی جدی شده است و اطرافیان آیت الله خامنهای یکدیگر را هدف قرار دادهاند.
اما نکته دیگری که در این میان مطرح میشود، این است که با وجود اخبار و گزارشهای فراوان در خصوص سرخود بودن وحید حقانیان چطور رهبری تاکنون به آن واکنش نشان نداده و حوزه اختیاراتش را محدود نکرده است؟
از سوی دیگر آیت الله خامنهای به عنوان ولی فقیه مطلقه اداره کل امور کشور را در دست گرفته و در مورد کوچکترین جزییات کشور نظر میدهد چطور نمیتواند اختلافات دفتر خود را اداره کند و هر بار یکی از اطرافیانش از طرف وی دستوری صادر میکنند.
اکنون آرزوی دیرینه روحانیت فرارسیده و زمینههای به پادگان برگرداندن سپاه با دهها دلیل و برهان آمادهشده، تحریم، تروریست شناخته شدن سپاه و حتی گلایهمند بودن مردم از سپاه، هرکدام دلایل کافی است تا سپاه را از همه امور اقتصادی و حتی امنیتی خلع و به پادگان بفرستند و یا حتی ادغام او در ارتش مطرح میشود و سپاه همچنان در حال مقاومت و لشکرکشی است، آوردن حشدالشعبی و دیگر گروههای شیعی شبهنظامی زیر نظرش همچون حزبالله لبنان به بهانه یاریرساندن به سیلزدگان بدون اطلاع دولت و شورای عالی امنیت ملی و حتی گفته میشود خامنهای بزرگترین رخنماییاش در برابر مخالفانش و عرضاندام دولت در سایه اوست.
سپاه پاسداران آیا تسلیم روحانیت میشود یا همه را میسوزاند؟