زاخاری کک در نشنال اینترست نوشت: هیچ کشوری در جهان به اندازه ایران تلاش نکرده که ایالات متحده آمریکا را به چالش بکشاند. از خاورمیانه گرفته تا آسیای مرکزی و آمریکای لاتین، تهران هیچ فرصتی را برای مقابله با آمریکا و کاستن از نفوذ آن از دست نداده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: این یک راهبرد ذاتا مخاطرهآمیز است. آمریکا نه تنها با پایگاههای خود در اطراف ایران این کشور را محاصره کرده است، بلکه بودجه نظامی آمریکا طی سالهای اخیر نیز دو برابر مجموع تولید ناخالص داخلی ایران بوده است.
ایران در مواجهه با این وضعیت، یک دکترین نظامی پیشگیرانه مبتنی بر سه محور در پیش گرفته است:
ذخایر گسترده موشکهای بالیستیک، نبرد دریایی نامتقارن (مشخصا تهدید به بستن تنگه هرمز) و نزدیکی به گروههای شبهنظامی غیر دولتی. اگرچه تسلیحات متنوعی در قالب این دکترین مورد استفاده قرار میگیرد، چهار توانمندی از اهمیت خاصی برخوردار هستند:
موشک سجیل
مهمترین ابزار در دکترین نظامی تهران، ذخایر عظیم موشکهای بالستیک آن است. شناختهشدهترین نوع از این موشکها خانواده شهاب هستند. موشک سجیل ۱ و نسل بعدی آن سجیل ۲، از بقیه هراسآورتر هستند. سجیل ۱ موشک بالستیک دو مرحلهای با برد متوسط و سطح به سطح است که ایران نخستین بار سال ۲۰۰۸ آن را آزمایش کرد. برخلاف موشکهای شهاب، سجیل ۱ دارای سوخت جامد است که موجب میشود آماده کردن برای پرتاب و جابجایی آن بسیار سریعتر باشد.
وزیر دفاع آمریکا سال ۲۰۰۹ در کنگره اظهار کرد که برد موشک سجیل بین ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومتر است. این برآورد با ادعاهای مقامات ایرانی انطباق دارد. در این مسافت سجیل ۱ قادر است محموله انفجاری ۷۵۰ کیلویی خود را به اسراییل یا حتی بخشهایی از جنوبشرقی اروپا برساند. انتظار میرود روزی این موشک به کلاهک هستهای مجهز شود.
سجیل ۲ نخستین بار در سال ۲۰۰۹ آزمایش شد و احتمالا هنوز در حال توسعه است. این موشک ۲۵۱۰ کیلومتر برد با کلاهکی هرمی به وزن ۶۵۰ کیلوگرم میباشد. همچنین قادر است کلاهکی یک تنی را تا مسافت ۲۰۰۰ کیلومتر حمل کند. مهمترین پیشرفت سجیل۲ دقت آن است یعنی چیزی که موشکهای بالستیک ایران از لحاظ سنتی فاقد آن بودهاند. مقامات ایرانی می گویند که در مقایسه با سجیل ۱، سجیل ۲ به سیستم ناوبری جدیدی مجهز شده و سنسورهای پیشرفته و دقیقی دارد.
زیردریایی های کلاس غدیر
احتمالا مهمترین عامل بازدارنده تهران، توانایی تهدید حمل محمولههای نفتی از تنگه هرمز است. حدودا ۲۰ درصد نفت خام جهان از این منطقه عبور میکند. برآورد شده که از سال ۱۹۷۶ تاکنون ایالات متحده حدود ۸ تریلیون دلار را صرف تأمین امنیت این تنگه کرده است.
در تلاش برای بستن این تنگه، زیردریاییها از اهمیت بالایی برای تهران برخوردار هستند. طبق توضیحات موسسه مطالعات جنگ، در آبهای محدود و کم عمق خلیجفارس، توانایی استفاده از زیردریاییها میتواند عبورومرور کشتیها در آبراهه باریک منطقه را به راحتی تهدید کند. این خطوط کشتیرانی باریک موجب میشوند مسیر عبور کشتیهای نظامی و غیرنظامی به راحتی قابل پیشبینی باشند و در نتیجه شکار آنها کار آسانی خواهد بود.
ایران انواع متفاوتی از زیردریاییها را در اختیار دارد اما ناوگان در حال رشد زیردریاییهای کوچک کلاس غدیر میتواند در حین جنگ سلاحی مرگآور باشد. این زیردریایی که شاخهای از زیردریاییهای کلاس یوگو و سانگوی کره شمالی محسوب میشود، با اندازه کوچک و ردپای صوتی کم به دشواری قابل ردیابی و هدفگیری است. هر فروند دارای دو دریچه ۵۳۳ میلیمتری برای پرتاب اژدر است و قابلیت مین گذاری و حمل نیرو به داخل مواضع دشمن را دارد.
همانند توانمندیهای معمول ناوگان دریایی ایران، این کمیت آنهاست که اهمیت دارد. ایران حدود بیست فروند زیردریایی کلاس غدیر و تعداد کمتری زیردریاییهای انواع دیگر در اختیار دارد. تعداد آنها در نحوه استفاده ایران از آنها در صورت بروز جنگ اهمیت دارد. چنانکه کریس هارمر، کارشناس توانایی نظامی ایران میگوید ساکت ترین نوع زیردریایی در جهان، آنهایی هستند که بتوانند در بستر ماسهای دریا مستقر شوند. ایران به این طریق از زیردریایی غدیر استفاده خواهد کرد: خارج کردن از بندر، استقرار در کف آبهای کم عمق خلیجفارس و کمین کردن در بستر ماسهای دریا برای شکار هدف.
موشک خلیجفارس
موشک بالستیک ضدکشتی خلیجفارس، یکی دیگر از تسلیحات باارزش ایران در نبرد نامتقارن دریایی محسوب میشود. این موشک که از آن با نام قاتل کشتی نیز یاد میشود، یک موشک بالستیک مافوق صوت ضد کشتی با سوخت جامد است که با بار ۶۵۰ کیلویی قادر است مسافتی ۳۰۰ کیلومتری را طی کند. این موشک براساس موشک تک مرحلهای سطح به سطح فاتح ۱۱۰ ساخته شده که نخستین بار در سال ۲۰۰۲ آزمایش شد. فاتح ۱۰۰ مشابه همتای چینی خود یعنی موشک DF-11a بود.
رسانههای ایرانی موشک خلیج فارس را پیشرفتهترین و موثرترین سلاح سپاه میدانند و ویژگی متمایز کننده آن را داشتن قابلیت مافوق صوت و پرتابی آن معرفی کردهاند. در حالی که موشکهای دیگر اغلب با سرعتهای مادون صوت و به شیوه کروز پرتاب میشوند، موشک خلیجفارس پس از پرتاب به حالت عمودی اوج میگیرد و به صورت هوشمند در سرعتی مافوق صوت هدف خود را شناسایی و منهدم میکند.
موشک خلیجفارس نخستین بار در سال ۲۰۱۱ آزمایش شد و از آن به بعد مرتبا آزموده میشود. ایران مدعی است که آزمایش دوم این موشک در سال ۲۰۱۲ موفق شده هدف شناور متحرکی را با دقت ۳۰ متری هدف بگیرد. سال بعد فرمانده نیروی هوافضای سپاه، امیرعلی حاجیزاده گفت دقت این موشک از ۳۰ متر به ۸.۵ متر رسیده است.
کریس هارمر در این باره به من گفت که ما هنوز از میزان دقت موشکهای بالستیک، کروز و ضدکشتی ایرانی اطلاع دقیق نداریم. نحوه استفاده ایران از این موشکها روشن است. خبرگزاری فارس اعلام کرده که این موشک برای هدف قرار دادن شناورهای نیروی متخاصم به کار گرفته میشود. سردار امیر بکایی معاون وزیر دفاع ایران نیز گفته که پس از آزمایش این موشک شاهد عقبنشینی ناوگان دشمن در خلیجفارس بودیم.
حزبالله
در دهه هشتاد میلادی تحت تاثیر احساسات انقلابی، عوامل سپاه برای تشکیل هسته مقاومت علیه اشغالگری اسراییل به لبنان اعزام شدند. ایران در آن زمان از نفوذ زیادی در لبنان برخوردار نبود و خودش درگیر نبرد مرگ و حیات با حکومت صدام حسین بود.
به نظر میرسد تصمیم راهبردی برای نفوذ در لبنان، تبلور یک نبوغ استراتژیک در تهران بوده است و از آن زمان، حزبالله به دفعات به کمک اهداف تهران آمده است. حزبالله ثابت کرده که کارآمدترین سلاح تهران در انبار تسلیحاتی این کشور محسوب میشود.
ایران گاهی اوقات از حزبالله برای انجام ماموریت های خود استفاده کرده است. در واقع باارزشترین کمک حزبالله به ایران، وسعت عملیاتی آن است. متعاقب حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، ایران از حزبالله برای آموزش شبهنظامیان عراقی استفاده کرد. همچنین گزارش شده که حزبالله در آموزش شورشیان حوثی یمن نیز نقش داشته است. نقش حزبالله در حمایت از بشار الاسد در جنگ داخلی سوریه نیز از همه برجستهتر بوده است.