پرونده جمهوری اسلامی ایران از نقطه خاکستری تا خطوط قرمز

By | ۱۳۹۸-۰۲-۲۶

– هر ماجراجویی برای تغییر در غنی‌سازی اورانیوم به سطحی که بتواند برای اهداف نظامی به کار گرفته شود، به مفهوم پایان دادن به توافق اتمی و قرار گرفتن علنی تمام اروپا در کنار دونالد ترامپ خواهد بود.
– هیچ چشم‌اندازی برای موفقیت مانورهای قدیم و حتی جدید رژیم ایران برای ایجاد شکاف میان اروپایی‌ها و واشنگتن وجود ندارد.
– روشن است که تیم رئیس جمهوری آمریکا در حال برنامه‌ریزی برای یک جنگ جامع مانند آنچه در سال 2003 در عراق اتفاق افتاد نیست به این دلیل که نه دشمن آمریکا شبیه صدام حسین است و نه شرایط جغرافیایی و نه دستگاه دولتی ترامپ مشابه دولت جرج دبلیو بوش است.

خطار ابودیاب (العرب)

 تحولات رسیدگی به پرونده جمهوری اسلامی ایران از ابتدای ماه امسال به سرعت پیش رفت. پس از تشدید تحریم‌های آمریکا علیه و اعلام مواضع تهران در برابر این تحریم‌ها‌، به نظر می‌رسد که صدای طبل جنگ در خاورمیانه و خلیج بیش از هر زمان شنیده می‌شود.

اما در این منطقه از جهان که جنگ و درگیری در آن  از دهه هشتاد میلادی تا کنون بطور متناوب در آن ادامه داشته، این‌بار امکان وقوع یک جنگ مستقیم در آن محدود به نظر می‌رسد اما تهدیدها و عرض‌ اندام‌های نظامی بیشتر با هدف بازدارندگی یا اعمال فشار از سوی طرف‌های نزاع بر یکدیگر صورت می‌گیرد.

گوشه‌ای از عرشه ناو جنگی آبراهام لینکلن

دولت دونالد ترامپ برای اولین بار واشنگتن را از یک سیاست خاکستری «ناروشن» که از دایره کشمکش عادی با تهران فراتر نرفته بود، به سیاستی تهاجمی که خطوط قرمز حکومت ایران را لمس می‌کند، سوق داد.

چینی‌ها

در این میان چین که نخستین پشتیبان اقتصادی تهران است، خود را در موضعی نامشخص و بلاتکلیف می‌بیند. این کشور با وجود دیدگاه منفی‌اش نسبت به ایالات متحده آمریکا به‌خصوص در این لحظات حساس جنگ تجاری‌اش با واشنگتن اما تا کنون هیچگونه موضع تندی علیه آمریکا در حمایت از ایران نگرفته است. کشورهای اروپایی نیز که توافق هسته‌ای را امضا کرده‌اند تا کنون نفوذ دیپلماتیک و اقتصادی خود را برای تاثیر بر کاهش تنش میان آمریکا و ایران که در هفته‌ها و ماه‌های آینده تشدید خواهد شد، به کار نگرفته‌اند.

جمهوری اسلامی که حدود یک سال در برابر مشکلات و مشقت‌های اقتصادی ناشی از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای صبر کرده، با وجود همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی هنوز پاسخ منفی به اقدامات ایالات متحده و خروج یک‌جانبه ترامپ از توافق هسته‌ای به اروپا نداده. اما پس از تصمیم دولت دونالد ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران و قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروه‌های تروریستی، ظاهرا جمهوری اسلامی ایران به خروج تدریجی از توافق هسته‌ای تصمیم گرفته است. این پیامی صریح از سوی تهران به اتحادیه اروپاست.

برخی کارشناسان بعید نمی‌دانند که چین از یک سیاست دوگانه از این بحران به نفع خود استفاده کند از جهتی نفت کم‌قیمت به صورت قاچاق از ایران بگیرد و در مقابل در زمینه تکنولوژی دقیق ساخت پهپادهای مربوط به امور نظامی با ایران همکاری کند.

از سوی دیگر، تهران مدت‌هاست به چین به عنوان یک شریک اقتصادی و استراتژیک متکی است. در واقع پکن نقش مهمی در کاهش اثرات تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ ایفا کرد. اما در سال ۲۰۱۹، وضعیت فرق کرده است؛ به خصوص که تقاضای پکن برای نفت ایران در مقایسه با گذشته به دلیل افزایش صادرات نفت سعودی به چین به شدت کاهش یافته است. چین در بحران کنونی میان تهران و واشنگتن موضع محتاطانه‌ای را در پیش گرفته است. پکن نمی خواهد در این بحران دخالت کند به خصوص که خود در حال حاضر خواهان کاهش تنش با ایالات متحده و جلوگیری از یک جنگ تجاری ویرانگر با اداره ترامپ است.

برخی کارشناسان معتقند که شاید چین نقش دوگانه‌ای را برای به دست آوردن نفت ارزان‌قیمت ایران از طریق قاچاق و دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران ایفا کند. پکن قادر است در زمینه همکاری نظامی مخفیانه به‌خصوص در زمینه هواپیماهای جنگی بدون سرنشین (پهپاد) با ایران همکاری کند اما این همکاری یا اعلام موضع از سوی چین، هند یا ترکیه در مورد واردات نفت ایران، در مقابل گام‌هایی که ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران برداشته موثر نخواهد بود. این کشورها هر چقدر به ایران نزدیک شوند نمی‌توانند مانع سقوط نرخ ارز ملی ایران یا کاهش تورم اقتصادی این کشور شوند.

اتحادیه اروپا

واشنگتن تهدید رژیم ایران به خروج از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ به اروپاییان را تلاشی جدید برای باجگیری توصیف کرده است. اتحادیه اروپا پس از خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هسته‌ای بین چکش ایالات متحده و سندان ایران که از سال ۱۹۷۹ تا کنون برنامه اتمی‌اش را بزرگترین و حساس‌ترین مسئله خود می‌داند، قرار گرفته است. با شدت گرفتن تنش میان ایالات متحده آمریکا و رژیم ایران، اروپا خود را در برابر کابوس جنگی جدید می‌بیند که تأثیرات منفی پیامدهای آن می‌تواند برای امنیت استراتژیک این قاره کهنسال زیان‌آور باشد.

یک منبع اروپایی که قبلا در هیئت مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب در وین حضور داشت، درباره تهدیدهای حکومت ایران می‌گوید، تهران در گذشته از برگ‌ گروه‌های تروریستی وابسته‌اش به نفع خود استفاده کرده. اروپاییان خوب از این مسئله آگاهند اما نسبت به عقب‌نشینی از توافق هسته‌ای به‌خصوص در رابطه با فروش اورانیوم ذخیره شده و آب سنگین، این موضوع تنها یک شعار است چون تهران می‌داند که هیچ خریداری برای این کالای اتمی ایران یافت نمی‌شود.

اما در رابطه با مهلت ۶۰ روزه و تهدید به افزایش مجدد غنی‌سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی، یکی از کارشناسان اروپایی می‌گوید، هر ماجراجویی برای تغییر در غنی‌سازی اورانیوم به سطحی که بتواند برای اهداف نظامی به کار گرفته شود، به مفهوم پایان دادن به توافق اتمی و قرار گرفتن علنی تمام اروپا در کنار دونالد ترامپ خواهد بود.

به همین دلیل اتحادیه اروپا هیچ اهمیتی برای هشدار و تعیین مهلت ۶۰ روزه ایران قائل نشد بلکه برعکس، امانوئل ماکرون در اولین واکنش خود بر ضرورت حفظ توافق هسته‌ای و تمرکز بر برنامه موشک‌های بالستیک ایران تاکید کرد. بنابراین هیچ چشم‌اندازی برای موفقیت مانورهای قدیم و حتی جدید رژیم ایران برای ایجاد شکاف میان اروپایی‌ها و واشنگتن وجود ندارد.

فرانسوی‌ها

کارشناسان فرانسوی که مسائل مربوط به توافق هسته‌ای ایران و غرب را دنبال می‌کنند می گویند، ماکرون با تمام نیروی خود تلاش کرد تا دونالد ترامپ را متقاعد کند به کمک اروپاییان توافق ۲۰۱۵ را تکمیل و موارد نقص آن مانند تمدید مدت آن به زمانی طولانی‌تر از سال ۲۰۲۵، محدود کردن فعالیت‌ ایران در زمینه موشک‌های بالستیک و نیز دخالت بی‌ثبات کننده تهران در امور منطقه را تعدیل کنند اما عملکرد تهران در منطقه پس از توافق هسته‌ای باعث شد که ترامپ موافقت نکند. پس از خروج آمریکا از این توافق، اروپاییان در حمایت از ایران و کمک به تهران برای یافتن راهکارهای مالی و تجاری  صادق بودند و تلاش کردند که برخلاف میل آمریکا عمل کنند اما بخش خصوصی و بانک‌های اروپایی حاضر به ریسک در این زمینه نبودند به همین دلیل مانور اتحادیه اروپا برای کمک به حکومت ایران کاملا محدود است.

فرانسوی‌ها سعی کردند از ایران بخواهند تا درباره فعالیت موشکی بالستیک و نقش بی‌ثبات کننده‌اش در منطقه به‌خصوص در یمن، سوریه، لبنان و عراق کمی انعطاف‌پذیری از خود نشان دهد و کوتاه بیاید اما رژیم تهران نه تنها کوتاه نیامد و هیچ واکنش مثبتی از خود نشان نداد بلکه بدتر از آن همزمان به اقدامات تروریستی علیه مخالفان ایرانی در پاریس، هلند و دانمارک دست زد. در مقابل این عملکرد و انزاوی بی‌سابقه‌ تهران در منطقه و جهان، نفوذ ترامپ و همفکرانش بیشتر و تنش میان واشنگتن و تهران از عراق گرفته تا کشورهای عربی ساحل خلیج شدت بیشتری گرفت.

رژیم ایران که از نظر داخلی بسیار ضعیف و در عین حال بر دفاع از دستاوردهای «نفوذی» خود در منطقه‌ اصرار می‌ورزد، در هیچ شرایطی حاضر نیست فرصت‌ها و برگه‌های باقیمانده مانند توافق اتمی را بسوزاند. توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ تنها وسیله رژیم ایران برای کسب زمان بیشتر برای عبور از این توفان است.

آمریکایی‌ها

از همین رو رژیم ایران تلاش می‌کند با حفظ توافق هسته‌ای بتواند زمان بیشتری برای وقت‌کشی داشته باشد تا شاید دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب نشود و مقامات تهران بتوانند بار دیگر مانند دوران اوباما خطوط ارتباط خود را  با واشنگتن برقرار کند.

در مقابل اما امید و آرزوهای تهران با ضربه دیگری از سوی آمریکا یعنی تحریم صادرات مواد معدنی ایران مواجه شد. این ضربه اضافی  که همزمان با استقرار ناوهای جنگی هواپیمابر و بمب‌افکن‌های استراتژیک در منطقه صورت می‌گیرد، مدیریت دقیق و سختگیرانه اداره ترامپ در بررسی پرونده ایران را نشان می‌دهد.

بنابراین روشن است که تیم رئیس جمهوری آمریکا در حال برنامه‌ریزی برای یک جنگ جامع مانند آنچه در سال ۲۰۰۳ در عراق اتفاق افتاد نیست به این دلیل که نه دشمن آمریکا شبیه صدام حسین است و نه شرایط جغرافیایی و نه دستگاه دولتی ترامپ مشابه دولت جرج دبلیو بوش است. اما آنچه به احتمال زیاد می‌تواند اتفاق بیفتد ضربه‌های متقابل است.

و روس‌ها…

اگر جمهوری اسلامی ایران به وسیله مزدوران منطقه‌ای خود به منافع، سربازان یا متحدان آمریکایی در منطقه آسیبی وارد کند، واشنگتن ضرباتی به صورت محدود مانند آنچه در سال ۱۹۸۸ اتفاق افتاد به حکومت ایران خواهد زد. در آن زمان ایران تلاش کرد فعالیت کشتیرانی بین‌المللی را با مشکل روبرو کند که با یک ضربه نظامی از سوی آمریکا عقب‌نشینی کرد، البته این‌بار احتمال دارد اسرائیل نیز نقش مهمی ایفا کند و به نیابت از آمریکا در سوریه، لبنان و عراق علیه جمهوری اسلامی وارد عمل شود.

بنابراین چشم‌انداز رویارویی مسقیم واشنگتن با تهران تا قبل از شروع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تابستان ۲۰۲۰، به محاسبات طرفین درگیری و توانایی برخی از بازیکنان موثر خارجی به‌ ویژه روسیه برای جلوگیری از وقوع این جنگ بستگی دارد.

از سیاست ناروشن به سیاست شفاف

دستگاه دولتی دونالد ترامپ، برای اولین بار واشنگتن  را از سیاست خاکستری و ناروشن که از مرز یک نزاع عادی با رژیم ایران فراتر نمی‌رفت خارج کرد و به سیاستی تهاجمی نزدیک به خطوط قرمز رژیم ایران سوق داد.

در مقابل این شرایط بغرنج، رژیم ایران برای رویارویی با ایالات متحده تلاش می‌کند تا با مهره چینی و برخی تغییرات در سطح مقامات و فرماندهان سپاه جبهه داخلی‌اش را محکم کند اما با همه این تلاش‌ها کارشناسان معتقدند که بسیار بعید به نظر می‌رسد که رژیم جمهوری اسلامی بتواند از وقوع یک جنبش فراگیر ناشی از خشم عمومی که از پایان سال ۲۰۱۷ آغاز شد، جلوگیری کند.

فشارهای حداکثری آمریکا به تهران ممکن است تصمیم‌گیران نظام را که در دایره‌ای محدود با طرز تفکری ایدئولوژیک عمل می‌کنند به انتخاب گزینه‌ای خطرناک وادار کند. مقابله مستقیم با دولت دونالد ترامپ، ایران و کل منطقه را در وضعیتی بسیار ملتهب قرار خواهد داد.

*منبع: روزنامه العرب
*نویسنده: خطار ابودیاب استاد علوم سیاسى در مرکز بین‌المللی ژئوپلیتیک پاریس
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن