چشم امید جمهوری اسلامی به تصمیمات آمریکاست

By | ۱۳۹۸-۰۳-۱۱

– علی خامنه‎ای به شطرنج‌بازی تبدیل شده که مرتب «کیش» می‌شود و در عین حال به راه‌هایی که حریف نشان می‌دهد هیچ اعتمادی ندارد.
– نظام نمی‎تواند وارد مذاکرات شفاف بین‎المللی شود چون اعتماد داخلی و خارجی شرط اصلی شفافیت است که جمهوری اسلامی فاقد آن است!
-رضا پهلوی: تنها قدرت تعیین‌کننده در جامعه ایران، قدرت ملت است.

حامد محمدی, کیهان لندن

در هفته‌ای که گذشت رئیس جمهوری آمریکا برای چندمین بار تکرار کرد به دنبال تغییر رژیم ایران نیست و اگر رهبران جمهوری اسلامی خواهان مذاکره باشند او نیز با آنها مذاکره می‎کند. دولت ترامپ تا کنون چیزی جز این نگفته است.

دونالد ترامپ، ۲۷ ماه مه (ششم خرداد)، در کنفرانس خبری مشترک با شینزو آبه نخست وزیر ژاپن گفت، ایران شانس این را دارد که با همین رهبری کشوری بزرگ باشد.

یک روز پس از دیدار ترامپ و آبه در توکیو رسانه‌های ژاپنی اعلام کردند نخست وزیر این کشور قرار است به تهران سفر کند. ژاپن در ماه‎های اخیر برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن اعلام آمادگی و روسیه نیز از این طرح حمایت کرده است. اما همزمان وزارت خارجه آمریکا برای چندمین بار در بیانیه‎ای اعلام کرد هرگونه مذاکره با رژیم ایران منوط به اجرای شروط ۱۲گانه و تغییر رفتار آن است. در روزهای بعد نیز دو مقام دیگر وزارت خارجه آمریکا در اظهاراتی جداگانه تاکید کردند کارزار فشار حداکثری به رژیم ایران و سیاست به «صفر» رساندن صادرات نفت همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. وزارت خزانه‎داری آمریکا نیز اعلام کرد که همچنین ساز و کار مالی اینستکس را تحریم خواهد کرد.

در کنار این اظهارات، بحث خرابکاری‎ها و راکت‌پرانی‌های شبه‌نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی در منطقه از سوی آمریکا و متحدان عربی واشنگتن در حاشیه خلیج فارس در حال پیگیری است و قرار است مسئله در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شود. اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس نیز در مکه گردهم می‎آیند تا در مورد  نحوه‎ی رویارویی با رفتارهای مخرّب جمهوری اسلامی که رژیم‎های منطقه را کلافه کرده تصمیم‌گیری کنند.

اینهمه در حالیست که سیاست دوگانه کاخ سفید تبدیل به یک جنگ روانی برای جمهوری اسلامی شده و در سطوح عالی نظام و همچنین از سوی تحلیلگران برداشت‌ها و تعابیر متفاوتی از آن می‎شود. محمدجواد ظریف در هفته‎های اخیر تلاش کرد تا ترامپ را از آنچه تیم «ب» (بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بولتون) می‎خواند جدا کند. ظریف می‎گوید اینها جنگ‎طلب‌اند و به دنبال تغییر رژیم ایران هستند. این موضع از سوی دموکرات‎های آمریکا و رسانه‎های همسو با آنها که بخشی از رسانه‎های فارسی‌زبان خارج از کشور نیز شامل آن هستند پمپاژ می‎شود. اما این تبلیغات زمانی با مشکل مواجه می‌شود که جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ نیز که پیش از آغاز همکاری با دولت ترامپ در صف نخست حامیان تغییر رژیم در ایران بود، مرتب تاکید می‌کند «ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست.»

به نظر می‌رسد مسئله اساسی برای جمهوری اسلامی در حال حاضر، بی‎اعتمادی علی خامنه‎ای به آمریکایی‎هاست. وضعیت کنونی از برخی جهات بی‎شباهت به وضعیت پیش از امضای توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ نیست. آن زمان گرچه موضع خامنه‏ای در خصوص مذاکره منفی بود اما با اجازه‌ی او تیم هسته‎ای ایران در ابتدا مخفیانه و سپس علنی وارد مذاکره شد و به تدریج بجز موارد مربوط به فعالیت‎های اتمی، بحث آزادشدن پول‎های بلوکه شده و تبادل زندانی‎ها و تضمین امنیتی برای حیات رژیم مطرح شد. اما این بار قضیه شکل متفاوتی  به خود گرفته و رهبر جمهوری اسلامی، چهارشنبه هشتم خرداد، در پاسخ ترامپ تاکید کرد که با آمریکا به هیچ عنوان مذاکره نمی‎کنیم و با اروپایی‏‌ها مذاکره می‎کنیم اما نه بر سر «موضوعات ناموسی»!

اگرچه دولتمردان آمریکا روی مذاکره بدون تغییر رژیم مانور می‎دهند و همزمان چند کانال نیز برای گفتگو باز شده اما اینهمه نه تنها برای تهران گره‎گشا نبوده بلکه شواهد نشان می‌دهد که هراس آنها از این سیاست‌های آمریکا درباره آینده‌ی خودشان بیشتر شده است.

مهره‎‌های سوخته‌ عدم مشروعیت

علی خامنه‎ای به شطرنج‎بازی تبدیل شده که مدام حریف او را «کیش» می‎کند و هیچ راه گریزی ندارد اما در عین حال به آنچه هم حریف به عنوان راه دررو به او نشان می‎دهد «بی‌اعتماد» است. نظام ایران چه برای کنارآمدن با آمریکا و چه برای تقابل و حتی مقاومت، دستش از همیشه خالی‎تر است. علی خامنه‎ای مانده و مشتی مهره‎‌های سوخته که اغلب یا تهی از فکر و استراتژی هستند و یا آنقدر در فساد مالی و خانوادگی گرفتارند که حساب کردن روی آنها هیچ دردی را دوا نمی‌کند. فساد در خانواده‎ی عالی‎ترین مقام‎های جمهوری اسلامی اپیدمی شده، از برادران رئیس جمهور و معاونش گرفته تا اقوام وزرا و معاونین پیشین و فعلی همه غرق در انواع فساد مالی و اخلاقی و سیاسی‌اند. بسیاری از کارگزاران نظام یا دستشان آلوده به اختلاس و پولشویی و دزدی است یا آلوده به خون!

احمد بارکی زاده kayhan.london@

در چنین وضعیتی کدام نظام می‎تواند وارد مذاکرات شفاف بین‎المللی شود؟! اعتماد داخلی و خارجی شرط اصلی شفافیت است که جمهوری اسلامی فاقد آن است! البته در همین وضعیت نیز جمهوری اسلامی به دنبال مذاکره‎ و همچنین خریدن وقت است اما آنجا که هرگز حرفی از حقوق مدنی و آزادی‎های سیاسی و اجتماعی مطرح نشود و در یک زد و بند پنهای بتوان برای مدتی، دست کم تا دو سال دیگر، تضمین امنیتی گرفت! به این ترتیب چاره‌ای جز «نرمش قهرمانانه» باقی نمی‌ماند.

در این میان هم در افکار عمومی و هم در بین سیاستمداران این باور که دولت فعلی آمریکا با آگاهی کامل از این شرایط  اسفناک جمهوری اسلامی آن‎ «سر کار گذاشته» شدت گرفته است چرا که پرسشی که مطرح است این است: وقتی دو طرف نسبت به مذاکره ابراز تمایل می‎کنند چه مانعی سبب انجام آن می‌شود؟!

مردم، منافع ملی و تعیین سرنوشت

اقدامات جمهوری اسلامی در نقطه مقابل ادعاهای آنهاست و  تمام چشم  امید آنها به تصمیمات آمریکاست. کارگزاران نظام در ظاهر شعار «مقاومت» در برابر زورگویی‎های ترامپ و دولتمردان ایالات متحده سر می‌دهند اما در عمل چشم امیدشان به تصمیمات آنهاست. این موقعیتی است که حتی برخی گروه‎های مخالف جمهوری اسلامی نیز در آن گرفتارند. اما آنچه هر دو جریان فراموش می‌کنند این است که مهمترین عامل تغییر در ایران مردم هستند و «تضمین امنیتی» را می‌بایست از آنها گرفت! ترامپ و هر رئیس جمهور دیگر آمریکا حافظ منافع آن کشور است و وظیفه‎ای در قبال منافع ملی دیگران ندارد. سرنوشت مردم ایران در دست خود آنهاست اما آنها این انتظار منطقی را دارند که آمریکا و اروپا از اعتراضات و خواست‌های آنها پشتیبانی کنند.

تظاهرات در حمایت از اعتراضات مردمی در ایران؛ لس آنجلس ۸ ژانویه ۲۰۱۸

در همین ارتباط  است که شاهزاده رضا پهلوی بارها مواضع خود را اعلام و بر آنها تأکید کرده است. رضا پهلوی اخیرا پس از اظهارات ترامپ در مورد مذاکره با جمهوری اسلامی در توییتی با انتشار یکی از سخنرانی‌های قدیمی خود که در نخستین سال‌های روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایراد کرده بود، تکرار کرد، «تنها قدرت تعیین‌کننده در جامعه ایران، قدرت ملت است. بدانید که هیچ دولتی دلش به حال ایران نسوخته و نمی‌سوزد. هیچ خارجی منافع ملت ایران را به منافع خودش ترجیح نمی‌دهد. اما هیچ دولتی هم هرگز نمی‌تواند سرنوشت ایران را بر خلاف خواست ملت ایران تعیین کند.»

رضا پهلوی دو روز بعد نیز در توییتی دیگر نوشت، «از تهران تا خوزستان، و از سیستان و بلوچستان تا کردستان، قتل ایرانیان به دست اعضای فرقه تبهکار به رویدادی روزمره تبدیل شده است. زمان آن فرا رسیده که با مشت‌های‌ گره‌کرده فریاد بزنیم: دیگر بس است.»

در مقابل، محمدجواد ظریف در جریان سفر اخیرش به نیویورک بی‏سر و صدا با دایان فینشتاین سناتور دموکرات دیدار کرده و بخشی از اصلاح‎طلب‎ها در پی گشودن منفذهایی برای مذاکره با آمریکا هستند که وقت‎خریدن، تشکیل لابی ۱۰۰نفره، تشکیل میز قرمز، دیپلماسی پارلمانی، تبادل زندانی‎ها میان ایران و آمریکا بخشی از اقدامات آنهاست. همچنین از سوی رهبر آنها، علی خامنه‌ای نیز مذاکره بطور غیرمستقیم بر سر آب و هوا و محیط زیست نیز به عنوان یک کانال برای مذاکره پیشنهاد شد.

نکته مهم در مقایسه‌ی بین سیاست‌های جمهوری اسلامی و مخالفان مدافع دموکراسی، نقش مردم در معادلات است. نقشی که برای زمامداران کنونی ایران هرگز جز برای جمع‌آوری آرا در انتخابات استصوابی، تحمل فشارهای ناشی از سیاست‌های خرابکارانه‌ی آنها و گوشت دم توپ بودن، هیچ اهمیتی نداشته است.