– به باورقوم یارسان، عدم از سکوت شروع شده و نه از تاریکی، و هستی یا پیدایش کائنات با یک انفجار موسیقایی آغاز شده و نه با انفجار نور.
خشک سیمیخشک چوبی خشک پوست
از کجا میآید این آوای دوست
[مولانا]
فیروزه خطیبی – این ترجمه متن ترانه کردی «پرزه ِ ئه رمه واران» (نم نم باران) از بخشی از فیلم مستند ۶۰ دقیقهای «آواز خدا» ساخته عارف محمدی فیلمساز ایرانی– کانادایی ساکن تورنتو است:
تو نم نم لطیف بارانی
تو گل زرد بهارانی
از حال من تو کی خبر داری
که در دل من هزار درد و رنجه…
تو نور درخشان آفتابی، با گیسوانی به سیاهی شب
از حال من تو کی خبر داری
که من هزاران درد و رنج در سینه دارم…
همچون ماهی یک حوضم
مثل جوانه ای در حال رویش ..سرسبز سرسبزم.
با همه دردهایی که بر دل دارم…
این فیلمساز در جستجوی رد پای سالخوردهترین استاد تنبورنواز ایران، «قدم یار» که در ۱۲۰ سالگی در «یارسان» کردستان درگذشت، یک سفر موسیقایی کمنظیر را به نمایش میگذارد و از طریق پژوهشهایی که در این مورد انجام شده، تماشاگر را با قومی که از هزاران سال پیش ازطریق مدیتیشن و نواختن تنبور با خالق و آفریدگار خود ارتباط برقرار کردهاند آشنا میسازد.
عارف محمدی در پی کشف جنبههای عرفانی که از دیرباز در میان قوم «یارسان» و «تنبور»- این قدیمیترین ابزار موسیقی ایرانی- وجود داشته، با دروننگری خاص و از دیدگاه پژوهشگران و نوازندگان، به بررسی این ساز قدیمی که نگارههایی از آن از شش هزار سال پیش براغلب بناهای تاریخی و باستانی ایران و بینالنهرین از شوش تا موصل نقش بسته پرداخته و تاثیر آن را بر موسیقی کشورهای همجوار و نیز موسیقی جهانی دنبال کرده است.
فیلم به همین صورت با نوای تنبور و دف، تماشاگر را برای مدتی به عالمی فراسوی دنیای مادی و خالی اما شرّ و شور امروز میبرد.
در فیلم «آواز خدا» که در روز ۲۷ ژوئن برای نخستین بار در لسآنجلس در سینما «میوزیکهال» شهر بورلی هیلز به نمایش درآمد و به شدت مورد توجه تماشاگران ایرانی و غیرایرانی قرار گرفت، فیلمساز ماجرای سفر خود به ایران و به مناطق دورافتاده کردستان را ضمن گفتگو با اهالی تنبورنواز منطقه نیز نشان میدهد و اینکه چگونه در باور اهالی یارسان نواختن تنبور نه تنها بخشی از هویت قومی آنها، بلکه مرهمی است بر دردها و حس تنهایی که انسان از زمان آفرینش تا به امروز با آن روبرو بوده است.
پیشپردهی «آواز خدا»:
به باور قوم یارسان، عدم از سکوت شروع شده و نه از تاریکی و هستی، و پیدایش کائنات با یک انفجار موسیقایی آغاز شده و نه با انفجار نور.
پس از خلقت، روح از ورود به جسم خودداری میکرده و میاندیشیده است که «من از عالم مینوی هستم چگونه در زندانی تنگ و تاریک جای بگیرم؟» اما در نهایت با نوای موسیقی تنبور و وساطت فرشتهای که نور الهی یا رابط میان آفریدگار و بشر (یا همان «جبرئیل») است، روح در جسم آدمی جان میگیرد.
تنبورنوازان یارسانی معتقدند «مقامهای موسیقی همان آواهایی است که روح بشری در ذاتش به آن گوش میداده است. آواهای اهورایی که در تاریخ و ادب ایران هم ردّ پای آن دیده میشود و حتی اردشیر بابکان و رستم دستان هم هرگاه از جنگ و ستیز خسته میشدند دست به تنبور میبردهاند.»
تنبورنوازی دستجمعی:
عارف محمدی با فیلم «آواز خدا» به بررسی بخشی از اعتقادات پیروان اهل حق یا «یارسانیها»ی کردستان ایران- موسیقی و تنبورنوازی- پرداخته که از نظر اسلام مطرود و موجب جدایی مسلک اهل حق از تشیع و دین اسلام است.
عارف محمدی که سالهاست موسسه غیرانتفاعی به نام «موج نو»- نهادی برای گردهمایی علاقمندان فرهنگ و سینمای ایران- را در تورنتو بنیاد نهاده میگوید در مستندسازی دوست دارد به کاری بپردازد که برایش معنایی داشته باشد. کاری که از طریق آن بتواند بخشی از درون تماشاگر را لمس کند. او درباره انگیزه ساختن فیلم «آواز خدا» میگوید: «اکثر ایرانیها با تنبور به شکلی آشنا هستند و صدای آن را شنیدهاند. خود من هم از دوران نوجوانی نوای تنبور را میشنیدم اما هرگز بطور جدی به آن نگاه نکرده بودم. دوست موسیقیدانی بعد از تماشای مستند دیگرم- «بازماندهای از ماگادان»- به من درباره قدمیار حسینی، تنبورنواز کهنسال اهل کردستان گفت. هرچند مدتها درخلال کارهایم به این نوازنده ۱۲۰ ساله که در آن زمان زنده بود فکر میکردم اما همین مسئله به تنهایی مرا مجاب نکرد که به دنبال ساختن فیلمی درباره او باشم. تا اینکه با پژوهشگری، دکتر کاظمی، آشنا شدم که درواقع بنیاد فیلم «آواز خدا» بر اساس پژوهشهای ایشان گذاشته شده است.»
وی ادامه میدهد: «دکتر کاظمی سالهای زیادی را برای ضبط نغمههای یارسان، آئین الحق و مقامهای تنبوری با قدمیار گذرانده بود. من از همان زمان به مدت یک سال روی این آئین و ارتباط آن با تنبورنوازی مطالعه کردم و درحقیقت قدمیار بهانه یا انگیزهای شد تا وارد دریایی از اندیشههای اساطیری این قوم بشوم.»
عارف محمدی میگوید پس از کنار گذاشتن مسائل دینی «یارسانی»ها، هرآنچه جدا از اندیشههای دینی و فقط به ساز تنبور مربوط میشد را مورد بررسی قرار داده است. اینکه چگونه آدمیمیتواند با استفاده از چوب و سیم و ناخن که صد درصد مادی هستند به عالم معنا که اثری از ماده در آن نیست برسد: «رفته رفته متوجه شدم که اندیشههای اساطیری این قوم نموداری از اسطورههایی است که از دل تمدن و فرهنگ چندهزار ساله ایران باستان، آئین میترائیسم و مهرپرستی برخاسته است. این فلسفههای ایرانی است که همه جا به چشم میخورد. به همین جهت هم فیلم را با شعری از مولانا آغاز کردهام که میگوید، خشک سیمیخشک چوبی خشک پوست، از کجا میآید این آوای دوست؟»
عارف محمدی دربارهی رابطهاش با ساز تنبور توضیح میدهد: «خود من در طول فیلمبرداری وقتی با تنبور آشنا شدم… کم کم این ساز برایم شکل یک مهاجر را پیدا کرد. تنبور هم مثل هر مهاجری، سفری را از ۶ تا ۷ هزار سال پیش آغاز کرده به سرزمینهای گوناگون، از هند و چین گرفته تا شمال آفریقا و اروپای شرقی رسیده. از آن با اسامی چون «تمبره» یا «تنبولا» یاد شده؛ اما آنچه مرا بیش از همه درباره تنبور برانگیخته این است که این ساز همواره اصالت و ریشه خودش را حفظ کرده است.»
پیش از این هم مستند «بازماندهای از ماگادان» از این فیلمساز برنده جایزه شده بود. «بازماندهای از ماگادان» روایت زندگی عطا صفوی عضو «حزب توده ایران» است که سالها در اردوگاههای کار اجباری و زندانهای مخوف استالینی در سیبری در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اسیر بود. فیلمساز در این فیلم نیز میکوشد عشق و امیدی که انسان را درسختترین شرایط به ادامه زندگی وا میدارد به نمایش بگذارد.
پیشپردهی «بازماندهای از ماگادان»: