– تا تاریخ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، چند خطر احتمالی وجود دارد. ایران به افزایش تنش در منطقه ادامه خواهد داد و به احتمال زیاد یا مستقیم به چند اقدام خصمانه دست خواهد زد یا از طریق شبهنظامیان وابستهاش به منافع یا پایگاههای آمریکا در خارج از مرزهای خود در اطراف خلیج حمله میکند. اما جدیترین چالش این دوران این است که ایران میزان غنیسازی را بالا ببرد این امر به اسرائیل بهانهای «قانونی» برای بمباران تاسیسات اتمی ایران در ماههای آینده را خواهد داد.
– هدف از تشکیل یک ائتلاف بزرگ علیه جمهوری اسلامی ارسال این پیام است: جنگ، پروژه و راهبرد دولت ترامپ به تنهایی نیست؛ چنانکه این جنگ احتمالی یک جنگ فقط آمریکایی هم نیست!
عبدالرحمن الراشد (شرق الاوسط) – طی چند هفته گذشته، دیپلماسی بینالمللی فعالانه تلاش کرد تا از بروز جنگی در دو ساحل خلیج فارس جلوگیری کند. با وجود همه این تلاشها اما بر تعداد کشتیهای نظامی و تجهیزات جنگی افزوده شده و دو طرف خود را آماده جنگ کردهاند.
در عین حال، جزئیات تشکیل یک اتحادیه نظامی دریایی بینالمللی برای حفظ دریانوردی بینالمللی در آبهای خلیج فارس و جلوگیری از حملات دریایی ایران تکمیل شده است. هدف اصلی و اساسی از تشکیل این ناوگان دریایی، جلوگیری از بروز جنگ میان ایران و کشورهای عربی خلیج فارس و در عین حال ادامه سیاست منع فروش نفت ایران به منظور مهار کردن و محدود کردن نقش بیثبات کننده تهران در منطقه و فشار بر رژیم جمهوری اسلامی برای مذاکره و پذیرش شرایط ۱۲گانهی اعلام شده از سوی ایالات متحده آمریکاست.
غرب و متحدانش نمیخواهند رژیم ایران نفت صادر کند و در عین حال نمیخواهند با این رژیم هم جنگ کنند. این در واقع یک معادله دشوار و پیچیدهای است و سخت تر آن است که این وضعیت حداقل تا یک سال و نیم دیگر یعنی تا زمان مشخص شدن سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اینکه دونالد ترامپ صاحب اصلی این پروژه در کاخ سفید باقی بماند یا نه و جانشین وی چه سیاستی را در برابر ایران اتخاذ کند، ادامه خواهد داشت .دو طرف، رژیم ایران و ایالات متحده آمریکا اهمیت این تاریخ برای حل و فصل نهایی بحران را پنهان نمی کنند. تا آن زمان جنگی در خلیج اتفاق نخواهد افتاد و رژیم ایران هم سقوط نخواهد کرد. طی این مدت ممکن است راه حلی برای مذاکره هم وجود نداشته باشد؛ این دوره نیازمند داشتن اعصابی قوی و ممانعت از واکنشهای انفعالی و غیرعاقلانهای است که می تواند به جنگی ویرانگر که هیچکس نمیخواهد اتفاق بیفتد، منجر شود.
در طول این فاصله یعنی تا تاریخ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، چند خطر احتمالی وجود دارد. ایران به افزایش تنش در منطقه ادامه خواهد داد و به احتمال زیاد یا مستقیم به چند اقدام خصمانه دست خواهد زد یا از طریق شبهنظامیان وابستهاش به منافع یا پایگاههای آمریکا در خارج از مرزهای خود در اطراف خلیج حمله میکند. اما جدیترین چالش این دوران این است که ایران میزان غنیسازی را بالا ببرد این امر به اسرائیل بهانهای «قانونی» برای بمباران تاسیسات اتمی ایران در ماههای آینده را خواهد داد.
در صورت حمله اسرائیل، حکومت ایران واکنشهای نظامی بروز خواهد داد؛ اما در چه مسیری و به کدام جهت؟ جمهوری اسلامی از ورود به جنگی حساب نشده با اسرائیل میترسد که اگر رژیم ایران شهرهای اسرائیل را موشکباران کند، اسرائیل با سلاحهای نامتعارف واکنش نشان داده و ضربات جبرانناپذیری به ایران وارد خواهد کرد. به همین دلیل کشورهای کوچک خلیج میتوانند نزدیکترین هدف حملات نظامی حکومت ایران باشند و به احتمال زیاد تهران برای گسترش دایره بحران، مسئولیت حمله به اسرائیل را به حزبالله لبنان واگذار میکند.
بنابراین، سیاستمداران جهانی و منطقهای در برابر معادلات پیچیده و ریسکهای بسیار خطرناکی قرار دارند و بر مبنای این وضعیت پیچیده به ائتلاف بزرگی علیه رژیم ایران روی خواهند آورد. هدف از ایجاد چنین ائتلافی ارسال این پیام است: جنگ، پروژه و راهبرد دولت ترامپ به تنهایی نیست؛ چنانکه این جنگ احتمالی یک جنگ فقط آمریکایی هم نیست. سیاستمداران باید با استدلال محکم به افکار عمومی داخلی و بینالمللی این پیام را برسانند که خواهان جنگ نیستند مگر در حالت دفاع از خود و زمانی که جنگ بر آنها تحمیل شده و قربانی یک جنگ ناخواسته شوند آنگاه با تمام قدرت مقابله خواهند کرد.
اما محاصره اقتصادی که جمهوری اسلامی ایران آن را اعلام جنگ علیه خود میداند چه خواهد شد؟ دولت آمریکا از نظر تئوریک میگوید ایران را از فروش نفت ممنوع نکرده است، یعنی مانع تانکرهای نفتی ایران که از بندرعباس خارج میشوند و در آبهای بینالمللی حرکت میکنند، نشده است. ایران به هر کس که بخواهد، میتواند نفت بفروشد؛ رژیم تهران از فروش نفت ممنوع نشده بلکه مشتریان نفت که منافع بزرگی در داد و ستد با ایالات متحده دارند از خرید نفت ایران خودداری میکنند چرا که اغلب کشورها و شرکتهایی که بخواهند از ایران نفت خریداری کنند با ایالات متحده منافع مشترکی دارند و اگر نفت ایران را بخرند طبق قانون تحریمها مجازات خواهند شد. بنابراین رژیم ایران باید درک کند که سیاست خصمانه و تخریبیاش دیگر کارساز نیست . رژیم تهران باید بفهمد که قدرت نفوذ اقتصادی، سیاسی و نظامی «دشمنانش» به مراتب بیشتر از قدرت آن است. پس راهی جز تغییر رفتار و ترک سیاستهای تخریبی و توسعهطلبانه در منطقه ندارد.
هیچکس قصد ندارد هیچ جنگی را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کند اما آیا حکومت ایران میتواند صبور باشد و به جنگ نپردازد تا اینکه بر اثر تحریمهای خفهکننده متلاشی شود و در هم فرو بپاشد؟ به نظر میرسد که رهبران رژیم تهران هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفته و سرنوشتشان را تعیین نکردهاند. آنها هنوز تعدادی از گزینهها را آزمایش میکنند؛ از بمبگذاریهای شبانه در تانکرهای نفتی و تهدیدهای نظامی در رسانهها تا باز گذاشتن در مذاکرات با فرانسه درباره توافق هستهای.
*منبع: شرق الاوسط
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن