«فائزه» دختر ۱۱ سالهای است که پدر و مادرش میخواهند او را در یک عید مذهبی به عقد پسر ۲۱ سالهای در آورند. خانوادهاش اهل یکی از روستاهای اطراف مشهد هستند. آنها طبق آنچه اکثر مردم این شهر آن را مبارک و میمون میدانند، میخواهند او را برای انجام عقد شرعی و خوانده شدن خطبه، به حرم «امام رضا» ببرند.
ولی جاری شدن عقد یک دختر ۱۱ ساله حتی در شهر مذهبی مشهد هم ساده نیست. آنها مجبور میشوند چند ساعتی به دنبال آخوند یا عاقدی بگردند که راضی به عقد دخترشان در سن غیرقانونی شود. اکثر عاقدان از عواقب قانونی این کار میترسند اما در نهایت آخوندی نسبتا مسن حاضر میشود در ازای دریافت ۳۰۰ هزار تومان، عقد این دو نفر را جاری کند.
یکی از خرسندترین و راضیترین نزدیکان فائزه، مادر او است. او معتقد است دخترش به سنی رسیده که بتواند خوب و بد را تشخیص دهد: «دخترهای امروز مانند دخترهای قدیم نیستند که چشم و گوش بسته باشند. آنها همه چیز را راجع به مسایل زناشویی میدانند و از این سن به بعد دنبال رابطه با جنس مخالف و دوست پسر هستند. پس بهتر است قبل از این که رابطهای ایجاد شود و آبروی خانواده ما برود، آنها را شوهر بدهیم.»
مادرش به سن ازدواج اکثر دختران فامیل خود اشاره میکند و میگوید: «همه دخترهای خانواده ما در همین سن ازدواج میکنند. اما فائزه مجبور است دو سال در عقد بماند. چون باید به ۱۳ سالگی برسد و بعد بتوانیم آنها را به عقد قانونی و محضری هم در آوریم. بنابراین، طی این مدت هرآن چه در مورد زندگی مشترک لازم است بداند را از اطرافیان و همسرش یاد میگیرد. در ضمن با خلق و خوی و خصلتهای شوهرش هم بیشتر آشنا میشود.»
سالها است که عزمی جدی برای مقابله با موضوع «کودک همسری» در ایران جزم شده است و فعالان مدنی در این زمینه تلاشهای زیادی کردهاند. اما بررسیها نشان میدهند که در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران همچنان این اعتقاد که باید دختر را زود شوهر داد و راهی خانه بخت کرد، وجود دارد.
علت هرچه باشد، تعداد زیادی از دختران و پسران در کشور که هنوز به سن قانونی نرسیده و «کودک» به حساب میآیند، سالانه به عقد هم در میآیند و ازدواج میکنند. آمار رسمی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نشان میدهد شمار ازدواج در میان کودکان ۱۰ تا ۱۵ سال در بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، ۴۳ هزار مورد بوده است که از این تعداد، دو هزار کودک از همسر خود جدا شده یا بیوه ماندهاند.
در میان استانهای کشور، خراسان رضوی پیشقراول ازدواج کودکان است. طبق همین گزارش، ثبت شش هزار و ۷۵۹ مورد ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال، این استان را در صدر جدول کودک همسری قرار داده است.
به گفته «حسین نیری»، مدیر کل ثبت احوال این استان، تنها در سال ۱۳۹۶، در شهر مشهد یک هزار و ۷۶۰ دختر و ۱۶ پسر در سنین کمتر از ۱۵ سال ازدواج کردهاند. در عین حال، از شمار ۱۶ هزار و ۱۸۹ مورد طلاق ثبت شده در این استان،۱۵۶ مورد به دختران کمتر از ۱۵ سال اختصاص دارد.
این در حالی است که این آمارها تنها مربوط به ازدواجهایی هستند که به صورت رسمی ثبت شدهاند. بسیاری از ازدواجها مانند ازدواج فائزه، به دلیل این که دختر هنوز به سن قانونی نرسیده است، ثبت نمیشود و تا رسیدن به این سن، پنهان میماند.
«کامیل احمدی»، مردمشناس و پژوهشگر اجتماعی سال ۱۳۹۷ طی سخنرانی در «همایش کودکی، توسعه و سیاستگذاری اجتماعی»، ۱۷ درصد از ازدواجها در ایران را متعلق به دختران زیر ۱۸ سال عنوان کرد و گفت: «در حال حاضر ۱۴ هزار کودک بیوه زیر ۱۸ سال در کشور وجود دارد.»
پیدا کردن نمونههایی واقعی مانند فائره در ایران چندان دشوار نیست. «سهیلا» یکی دیگر از کودکانی است که سال گذشته در حالی که فقط ۱۲ سال داشت، به عقد پسر یکی از اقوامش درآمد. حالا مادرش به «ایرانوایر» میگوید: «سهیلا دختری نسبتا تنومند است که یک سر و گردن از دخترهای همسن و سال خودش درشتتر به نظر میرسد. همه فکر میکنند که او دیگر ۱۴ یا ۱۵سال داشته باشد. بنابراین، باید هرچه زودتر شوهرش میدادم.»
اما همین مادر میگوید طی همین یک سالی که دخترش را شوهر داده، آب خوش از گلویشان پایین نرفته است: «مدتها مرتب درگیر دعوا و جدل آنها با هم و یا خانواده شوهرش بودیم.»
او مشکلات اقتصادی و بیکاری همسر دخترش را مهمترین دلیل درگیریهای آنها میداند: «طلاهایم را فروختم و سعی کردم جهیزیه سهیلا را آماده کنم. میخواستم هرچه زودتر آنها را به عقد قانونی درآوریم که سر خانه و زندگی خود بروند. با خودم میگفتم شاید زیر یک سقف که باشند، با هم سازگار شوند و زندگی کنند.»
حالا اما مادر سهیلا مثل سایر اعضای خانوادهاش، به آینده زندگی دخترش در این زندگی مشترک امیدوار نیست. او البته راهی که دخترش در آن قرار گرفته است را بیبازگشت میخواند و میگوید: «همه میدانند سهیلا شوهر کرده است. بنایراین، کسی دیگر او را به عنوان دختر باکره حساب نمیکند. او خیلی چیزها را به عنوان یک زن تجربه کرده است. بنابراین، بهتر است هر طور شده، بچه بازی را کنار بگذارد و زندگی مشترکش را شروع کند. خدا کند بتواند خودش را با شرایط جدیدش سازگار سازد.»
در حال حاضر، سن قانونی ازدواج در ایران ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران است و ازدواج زیر این سن باید با اجازه پدر و جد پدری یا دادگاه انجام شود. اگرچه سال گذشته نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی تلاش زیادی کردند تا با کسب اجازه از برخی مراجع تقلید قم، راهی بیابند تا سن ازدواج قانونی دختران را به ۱۶ سال و پسران را به ۱۸ سال برسانند اما تلاش آنها به بن بست رسید. شورای نگهبان درخواست آنها را خلاف موازین شرعی خواند و آن را عقیم کرد.
حتی این نمایندگان نیز برای مقابله با مخالفتهای احتمالی، ازدواج دختران بین ۱۳ تا ۱۶ را منوط به اذن دادگاه با جلب نظرپزشکی قانونی، اذن ولی و مصلحت دختر پیشبینی کرده بودند. اما این تبصره هم نتوانست فقهای شورای نگهبان را راضی کند و آنها رای به مخالفت با لایحه آنها دادند.
«طیبه سیاوشی»، عضو «فراکسیون زنان» مجلس پس از رد این طرح گفته بود: «طرح افزایش حداقل سن ازدواج با وجود این که در صحن مجلس رأی آورد اما در ادامه مسیر، نه در صحبتهای اولیه با شورای نگهبان به نتیجه رسیدیم و نه در همکاری با رسانه ملی.»
«شهره»، روانشناس کودک، از ازدواج کودکان به عنوان پدیده شوم یاد میکند: «ازدواج این افراد به دلیل این که اغلب پنهانی و بدون ثبت انجام نمیشود و همچنین به واسطه فقر فرهنگی و عدم برخوردای از آموزشها و مشاورههای پیش از ازدواج، صدمات و آسیبهای زیادی را به همراه دارد.»
او در گفتوگو با «ایرانوایر»، با تاکید بر این که علت اغلب این ازدواجها فقر فرهنگی و معضلات اقتصادی خانوادههای طبقات پایین جامعه است، میافزاید: «بیشتر این افراد از مهارتهای زناشویی، همسرداری و فرزندپروری بیبهرهاند و نشانههایی از مشکلات روحی و روانی مانند اضطراب، افسردگی، خشونت و وسواس را بیشتر از سایر افراد جامعه در آنها میبینیم. شکستهای عاطفی، طلاق و مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتن، از دیگر مشکلاتی است که این کودکان را تهدید میکند.»
میافزاید: «همه اینها فشارهای جبران ناپذیری را هم بر کودکان و خانوادههای آنها و هم جامعه تحمیل میکند. میبایست با استفاده از اهرمهای قانونی و ارتقا فرهنگ، به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته، جلوی آن را گرفت.»
این روانشناس کودک به رتبه اول خراسان رضوی در ازدواج کودکان اشاره میکند: «آمارها نشان میدهند جمعیت کل این استان سه میلیون و ۴۰۰ هزار نفر است که از این تعداد، یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در حاشیه شهر و مناطق محروم زندگی میکنند. بنابراین، با ارایه آموزشهای هدفمند در میان مردم این مناطق، میتوان تا حدودی از این پدیده شوم جلوگیری کرد.»
براساس ماده ۵۰ «قانون حمایت خانواده» و تبصره آن، چنانچه مردی برخلاف مقررات ماده ۱۰۴۱ «قانون مدنی» عقد کند، یعنی با دختر کمتر از ۱۳ سال بدون در نظر گرفتن شرایط ذکر شده در ماده ازدواج کند، به حبس بیش از شش ماه تا دو سال محکوم میشود.
حال این سوال پیش میآید که آیا همه آسیبها یا زیانی که به یک کودک زیر ۱۳ سال وارد میشود، با این حد از مجازات جبران خواهد شد؟ آیا جامعه نیازمند فرهنگسازی بیشتر برای جلوگیری از معضل کودک همسری نیست؟ باید منتظر بمانیم تا ببینیم زور این نهادها تا کجا است و تا چه حد میتوانند بر موانع شرعی و فرهنگی در این زمینه غلبه کنند.
ایرانوایر:ونوس امیدوار؛ شهروندخبرنگار