ابهامات مالی درباره خانواده علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی این روزها حاشیه ساز شده است. اخباری از ثروت زیاد همسر و فرزندان شمخانی منتشر شده و اطرافیان وی در پاسخ به این شائبهها گفتند با اغراض سیاسی در حال تخریب او هستند.
روز گذشته خبری با یک تنظیم واحد و مشابه هم به دست چند رسانه رسید که در آن خبرگزاریها با یک منبع آگاه گفتوگو کرده بودند و به نقل از او نوشته بودند «خبر سازیهای مغرضانه و هدفمند که طی ماههای گذشته علیه دریابان علی شمخانی و خانواده ایشان انجام شده، ناشی از برخی اغراض سیاسی بوده که در صورت لزوم سرشاخههای داخلی و خارجی آن معرفی شده و به اطلاع رسانهها خواهد رسید.»
احتمالا سادهدلترین مخاطب هم میفهمید که هیچ خبرگزاریای با منبع آگاه مصاحبه نکرده و این خبری از پیش تنظیم شده بوده که از شورای عالی امنیت ملی به رسانهها ارسال شده است. فارغ از اینکه این سوال برای مخاطب کنجکاو پیش میآید که «مگر شورای عالی امنیت ملی وظیفه دارد درباره مسائل و حاشیههای شخصی دبیر شورا اطلاع رسانی کند» باید به این نکته پرداخت که اصل ماجرایی که «منبع نزدیک به شمخانی!» آن را غرض ورزانه خوانده، چه بوده است.
زمانی که ماجرای ویلای غیرقانونی شبنم نعمت زاده دختر وزیر پیشین صنعت و ساخت و سازهای لاکچری در لواسان خبرساز شده بود، فیلمی منتشر شد که نشان میداد حسن میرمحمد علی فردی که خود را داماد علی شمخانی معرفی میکند، پیمانکار ویلاهای لاکچری در لواسان است. حساسیتها درباره علی شمخانی زمانی افزایش یافت که گفته شد داماد شمخانی و داماد صفدر حسینی در لواسان با هم شریک هستند و قیمت املاک آنها ارزش میلیاردی دارد.
آن زمان به نظر میرسید هدف از آن ویدئو، تخریب فاطمه حسینی است که عبارت «سفره انقلاب» را به او نسبت داده بودند اما انتشار اخباری درباره املاک در اختیار سرلشکر فیروزآبادی و علی اکبر ولایتی و سیدمحمد خاتمی نشان میداد موضوع جناحی نیست و لزوم شفافیت در این موضوع درخواستی جدی برای افکار عمومی است. در این میان به مرور نگاهها به سمت شمخانی رفت؛ چه آنکه حتی سرلشکر فیروزآبادی درباره ملکی که در اختیارش بود توضیح داد و و در ادعای جالب مدعی شد این ویلا محل جلسات سری او بوده است! اما تنها شخصی که حاضر نشد درباره شائبهها صحبت کند، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که گفته میشد املاک در اختیار وی نیست بلکه متعلق به خانواده اوست!
سکوت علی شمخانی باعث شد، درخواست فعالین رسانه ای و افکارعمومی برای شفافیت موضوع بیشتر شود. یکی از کاربران توییتر در مطلبی نوشت «ملک ۹۲۰ متری در خیابان خالد اسلامبولی با دو طبقه اضافی و بیش از چهارهزار متر بنای مفید مسکونی به علاوه ملک ۷۵۰ متری در پاسداران متعلق به زینب شمخانی، یک نمایندگی ایران خودرو ۶۰۰۰ متری و ویلای لواسان، برجی در خیابان فرشته، ملکی ۲۶۰۰ متری متعلق به همسرشان و … همگی متعلق به خانواده عزیز شمخانی هستش!»
همزمان مهدی صدرالساداتی، روحانی مشهور اینستاگرام تصاویری منتشر کرد که بعضی از این ادعاها را در ظاهر ثابت میکرد و نشان میداد که مدارکی دال بر شراکت اعضای خانواده شمخانی در این پروژهها وجود دارد. عجیب آنکه چندبار پس از انتشار این اخبار، اینستاگرام مطلب صدرالساداتی را پاک کرد. صدرالساداتی نوشته بود «خیلی جالب است که بنده در این یکی پست از هیچ عکسی از شمخانی استفاده نکردم اما باز هم پاک شد!»
پس از آن اخبار دیگری منتشر میشد که هزینه دانشگاه حسین شمخانی فرزند علی شمخانی در لبنان ده هزار دلار است. همچنین گفته شد که که حسین شمخانی مدیر کشتیرانی ادمیرال [شرکتی که در حوزه نفتی خلیج فارس با درآمد سالانه ۷ میلیون دلار] نیز هست. اخبار دیگر نشان میداد موعود شمخانی و محمد هادی شمخانی برادرزادههای علی شمخانی در پستهای بالا مشغول شدهاند. یکی در سفارت ایران در روسیه و دیگری سازمان منطقه آزاد اروند.
این حواشی هنوز رسما تایید یا تکذیب نشدهاند و همه چیز در فضای پر ابهام شبکههای اجتماعی ادامه دارد و پاسخ مبهم و البته غیرحرفهای بخش رسانهای شورای عالی امنیت ملی از زبان «منبع آگاه نزدیک به شمخانی!» نیز بر حساسیت ماجرا افزوده است. کما آنکه در پی آن پاسخ این سوال مطرح میشود که اساسا در نظر بگیریم که این خبر از سوی فردی مغرض، رسانهای شده است. آیا چون فرد مغرض بوده، دبیر شورای عالی امنیت ملی نباید پاسخگوی عملکرد مالی، اقتصادی و کاری همسر، فرزندان، داماد و اطرافیان نزدیک به خود باشد و آنقدر جایگاه عجیبی دارد که نه خودش، بلکه یک منبع آگاه نزدیک به او باید جواب ابهامات خانوادگی را بدهد؟ آیا برای فردی که قرار است برای امنیت ملی یک کشور تصمیمساز باشد، کسر شأن است که درباره حاشیههای پیرامونش توضیح بدهد و مثلا بگوید فرزندش در لبنان چه میکند. یا آنکه بگوید دامادش در لواسان ویلاسازی میکند یا خیر و همچنین بسیار روشن بگوید برجی به نام همسر یا دیگر نزدیکانش در خیابان فرشته تهران هست یا نیست.
در ادامه جوابیه غیر حرفهای شورای عالی امنیت ملی که بسیار تعجب برانگیز انتشار چنین اخباری را فضاسازی برای ترور شخصیت مقامات عالی کشور خوانده تاکید شده که «کلیه اموال منقول و غیر منقول مسئولین ارشد جمهوری اسلامی و میزان و منشاء آن به صورت مستمر از سوی نهادهای قانونی در معرض ارزیابی است.» به گزارش رویداد۲۴ نخستین نکتهای که از خواندن این بخش جوابیه به ذهن میرسد آن است که آیا مگر ارزیابیهای نهادهای قانونی باعث شده هیچکدام از مسئولان جمهوری اسلامی مشکل مالی و اقتصادی نداشته باشند؟ آیا مگر موضوع شائبه مالی درباره یک مسئول نخستین بار در تاریخ انقلاب برای شمخانی مطرح شده که باید چنین پاسخ عجیبی بشنویم و منتقدان به سرشاخههای داخلی و خارجی نسبت داده شوند. اگر اموال مدیران رصد میشود، امثال محمودرضا خاوری چگونه رشد کرد؟ اگر اموال مسئولان ارزیابی میشود، حمیدرضا رحیمی و حمید بقایی از کجا سربر می آوردند؛ معاون اجرایی دفتر رئیس قوه قضاییه یا قائم مقام قالیباف در شهرداری چرا بازداشت شد و مهمتر آنکه این حجم بی سابقه اختلاس در ایران چگونه ایجاد شده است؟ و نکته آخر اینکه اصلا در نظر بگیریم سرشاخههای داخلی و خارجی این خبر را منتشر کردهاند، مگر در اصل موضوع تفاوتی ایجاد میکند؟ پس بهتر است دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی به صورت شفاف و یکبار برای همیشه به سوالات و ابهامات پیرامون خود پاسخ دهد و بداند مردم به سخنان مسئولین کشور اعتماد دارند و قطعا اگر پاسخ درست و منطقی بشنوند آن را با جان و دل می پذیرند.
رویداد۲۴ :