بچه های ما با دنیایی از انرژی وارد مدرسه می شوند و نظام آموزشی در طول سال های تحصیل، از آن کودکان سرزنده، کنجکاو، پرسشگر، پرنشاط و پرامید، افرادی عمدتاً سرکوب شده، بی تفاوت، کم رمق و ناامید می سازد. ورودی های اول دبستان و خروجی های سال آخر دبیرستان را با هم مقایسه کنید!
عصر ایران؛ جعفر محمدی – اول مهر و بازگشایی مدارس را تبریک نمی گویم، به چند دلیل:
1 – بچه های ما با دنیایی از انرژی وارد مدرسه می شوند و نظام آموزشی در طول سال های تحصیل، از آن کودکان سرزنده، کنجکاو، پرسشگر، پرنشاط و پرامید، افرادی عمدتاً سرکوب شده، بی تفاوت، کم رمق و ناامید می سازد. ورودی های اول دبستان و خروجی های سال آخر دبیرستان را با هم مقایسه کنید!
2 – در مدارس ما، انبوهی از دانستنی ها به خورد بچه ها می دهند که قریب به اتفاق شان اساساً به درد نمی خورد. خواندن و نوشتن و تسلط نسبی بر روی چهار عمل اصلی ریاضی، مهم ترین دستاورد 12 سال عمر بی بازگشت بچه های ماست و حال آن که همه این ها را می توان در مدت کوتاه تری هم آموخت. الگوریتم، معادلات، نام باکتری ها و تعداد پاهای شپش و … در زندگی ما هیچ گاه به کار نیامد و به زندگی کودکان مان نیز غنایی نخواهد بخشید.
بچه های ما 12 سال از کودکی و نوجوانی شان درمدارس سپری می کنند بی آن که خودباوری، کنترل خشم، کار گروهی، حل مسأله، مدیریت زمان، اقتصاد فردی، اعتماد به نفس، تنظیم روابط اجتماعی، حقوق شهروندی، سواد رسانه ای، نحوه غذا خوردن، مراقبت از سلامتی جسمانی و … را یاد بگیرند.
آنها حتی بعد از سال ها نشستن در کلاس های زبان انگلیسی و عربی، از خواندن یک متن روزنامه ای معمولی هم به این زبان ها عاجرند.
آیا این اتلاف همه جانبه عمر و هزینه، تبریک دارد؟!
3 – بچه ها ما مجبورند برخلاف ساعت بیولوژیک شان صبح های زود از خواب بیدار شوند و درست در ساعاتی که باید به اقتضای سن شان در خواب ناز باشند، با خواب آلودگی به مدرسه بروند و بدن شان دچار کمبود خواب مزمن شود.
4 – بچه های ما مجبورند، کیف های سنگین مدرسه را که بیش از حد استاندارد بر ستون فقرات شان فشار وارد می کند بر دوش بکشند و مستعد دردهای پا و کمر در بزرگسالی شوند.
5 – بچه های ما -به ویژه در سال های اولیه دوره ابتدایی- از بازی ها، فضاها، موقعیت ها و رفتارهای مناسب کودکی محروم می شوند و به جای کودکی، درگیر مشق و رقابت و استرس امتحان و دیر شدن مدرسه و … می شوند.
6 – بچه های ما در مدارسی درس می خوانند که به تفاوت هایشان اهمیتی داده نمی شود؛ برای نظام آموزشی ما مهم نیست که کدام دانش آموز در ریاضی استعداد دارد و کدام در ادبیات؟ کدام شان مستعد تبدیل شدن به یک ورزشکار بزرگ است و کدام شان در علوم انسانی یا هنر نقاشی آتیه دارد؟
همه را به یک چوب می رانند و همه را با یک متر و محک می سنجند.
7 – اگر قرار است آغاز سال تحصیلی را تبریک بگوییم باید به موسسات کنکور و کمک آموزشی تبریک گفت که از صدقه سر میلیون ها دانش آموز و خانواده هایشان، درآمدهای میلیاردی دارند و نیز به صدا و سیما که قراردادهای میلیاردی با این مؤسسات می بندد و حساب هایش را پر می کند. پس چرا باید به دانش آموزان و خانواده های آنان تبریک گفت که قرار است چاه نفت مؤسسات باشند!