– مراسم اربعین در کنار ۲۲ بهمن و روز قدس به سه مراسم سیاسی کلیدی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
– دستاورد گردهمایی اربعین در عراق برای نظام و مردم چیست؟
– در چارچوب فقه شیعه این سفر اصولا حرام است چون بخشی از هزینههای آن از جیب کسانی میرود که هیچ مشارکتی در آن ندارند و رضایت آنها نیز کسب نشده است.
– راهپیمایی اربعین به عنوان یک مراسم شیعی کاملا ساختهی دست جمهوری اسلامی است و در تاریخ شیعیان ایرانی چنین چیزی وجود ندارد.
– از حدود دو ماه مانده به اربعین تمام دستگاههای حکومتی، دولتی و شهرداریها با همهی قوا به برنامهریزی و تمرکز نیروها و منابع خود برای گردهمایی اربعین در عراق مشغول میشوند.
– از میزان هزینهای که در این مورد میشود، پرسنل دولتی و شهرداریها که به این برنامه اختصاص داده میشود اطلاعی در دست نیست.
همه آنهایی که سنشان بیش از پنجاه سال باشد به یاد دارند که روز مهمی به نام اربعین در تقویم مذهبی شیعیان ایرانی وجود نداشت و این روز میآمد و میرفت بدون اینکه ایرانیان باورمند متوجه شوند. حتی در سالهای اول جمهوری اسلامی چنین روزی مراسم خاصی نداشت و تعطیل عمومی هم نبود. به تدریج که خمینی و دیگر روحانیون برای حفظ مشروعیت سیاسی خود به مراسم مذهبی بیشتری نیاز داشتند تا مراسم ایرانی را به حاشیه برانند، در برخی شهرهای مذهبی (قم و مشهد) و برخی مجامع شروع کردند به کش دادن سینهزنیها و روضهخوانیها به این روز. پس از حملهی آمریکا به عراق و آزادسازی کربلا و نجف به دست سربازان آمریکایی (کاری که سربازان خمینی یک دهه تلاش کردند انجام دهند و نتوانستند) حکومت برای شکل دادن به یک مراسم شیعی بینالمللی راهپیمایی اربعین را اختراع کرد.
اربعین، مخلوق اسلام سیاسی تمامیتخواه
هر انسانی که میمیرد روز چهلمی برای مرگ وی وجود دارد اما اربعین به عنوان یک مراسم شیعی کاملا ساختهی دست جمهوری اسلامی است و در تاریخ شیعیان ایرانی چنین چیزی وجود ندارد. بسیاری از روایات شیعه عزاداری را به سه روز محدود میکنند. در دوران قاجار که اوج شیعیگری ایرانیان در حوزهی عزاداری بوده هیچگاه مراسمی در اربعین مرگ امام سوم شیعیان برگزار نشده است. خبرگزاری دولتی ایسنا در سال ۱۳۹۳ ادعا کرد که عکسهایی از مراسم اربعین در سراسر کشور از دورهی قاجار وجود دارداما اگر عکسهای منتشر شده را نگاه میکنید میبینید همه مربوط هستند به ماه محرم و عاشورا (مراسم تاسوعا نیز مخلوق نظام است). عکسهایی از روضه در ماه صفر منتشر شده که هیچ دلالتی بر مراسم اربعین در تاریخ شیعه در ایران ندارد چون مراسم روضهخوانی در طول سال در ایران برگزار میشده است. تعطیلی اربعین آنقدر با مراسم سنتی عزاداری شیعه بیربط است که علی مطهری در سال ۱۳۸۶ خواستار لغو آن شد.
برنامههای نذری شیعیان هم یا در ماه محرم یا در ۲۸ صفر انجام میشد و هیچ برنامهای در این روز خاص وجود نداشت. اربعین چه در سطح ملی و چه در سطح منطقهای اختراع شد تا به تدریج تقویم زندگی ایرانیان مملو از مراسم مذهبی باشد. امام جمعه مشهد حتی خواستار تعطیلی یک هفتهای برای اربعین شده است تا دانشجویان بتوانند بدون دغدغهی درس و امتحان در این مراسم شرکت کنند. کسانی که در آینده میخواهند تاریخ شیعه را در ایران بنویسند متوجه باشند که وجود این مراسم در چند سال اخیر آنها را به این دیدگاه نرساند که شیعیان ایرانی همیشه مراسمی به اسم اربعین داشتهاند. خامنهای چون متمرکز بر اصل گردهمایی است برایش حتی اهمیت ندارد که زیارتهای مربوط به این روز مندرآوردی است: «بعضی دنبال سند میگردند برای بعضی از این زیارتها؛ من عرض میکنم بدون سند هم این زیارتها را میشود خواند!» (۱۳۹۴/۰۹/۰۹)
این همه هیاهو و هزینه برای گسترشطلبی حکومتی
از حدود دو ماه مانده به اربعین تمام دستگاههای حکومتی، دولتی و شهرداریها با همهی قوا به برنامهریزی و تمرکز نیروها و منابع خود برای گردهمایی اربعین در عراق مشغول میشوند چون رهبر جمهوری اسلامی این گردهمایی را برای نمایش قدرت و عظمت شیعه در دنیا کلیدی میداند: «در اربعین حسینی میلیونها انسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها- البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّیها هم بودند- که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگترین گردهمایی عالم به حساب آوردند» (۱۳۹۳/۱۰/۱۹). این پدیده با تمرکز همهی منابع کشور (از تاسیس یک شبکهی رادیویی برای آن تا بسیج همهی امکانات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از اعزام کارکنان شهرداری برای تمیز کردن محل راهپیمایی تا تعطیل کردن مقررات کشور برای کسانی که نمیتوانند از کشور خارج شوند) به گونهای خلق شده است که بزرگ به نظر برسد تا بتوانند مدعی شوند: «این حرکت عظیم، با وجود تهدیدهای تروریستیای که همیشه وجود داشته و امروز هم وجود دارد، یک پدیدهی فوقالعاده عظیمیاست!» (۱۳۹۶/۰۸/۲۲)
خامنهای حتی پدیدهای را که خود نظام خلق کرده به خداوند نسبت میدهد: «این واقعاً یک پدیده است، یک پدیدهی الهی است، یک پدیدهی معنوی است. حقیقتاً قابل توصیف نیست؛ مثل خیلی از این پدیدههای مهمّ الهی، درست قابل تفسیر هم نیست؛ یعنی نمیشود این حادثه را تحلیل کرد. اینجور این جمعیّتِ عظیمِ میلیونی راه بیفتند، در ظرف چند سال این تحقّق پیدا کند، شکل پیدا کند!» (۱۳۹۶/۰۸/۲۲) حتی او در همین عبارت نمیتواند انکار کند که این راهپیمایی ساختهی اسلام سیاسی است و در چند سال اخیر خلق شده است.
خامنهای وقتی از این پدیده صحبت میکند فراموش میکند که همهی دستگاههای دولتی و عمومی و حکومتی برای اعزام ایرانیان به کربلا برای اربعین بسیج میشوند: «از ایران فقط دو میلیون نفر برای پیادهروی هشتاد کیلومتری- برای پیادهروی، نه برای لذّت بردن و در هتل لمیدن- بلند میشوند میروند کربلا» (۱۳۹۵/۰۹/۰۳)! این فراموشی باعث میشود که او این برنامه را یک برنامهی خودجوش مذهبی معرفی کند. او فراموش میکند که خودش دستور داده همهی منابع کشور در اختیار این ماجرا قرار گیرد: «این کار را برای کسانی که عاشق این کارند، آسان کنیم که مسئولیّت این به عهدهی مسئولان بخشهای مختلف کشور است» (همانجا) مراسم اربعین در کنار ۲۲ بهمن و روز قدس به سه مراسم سیاسی کلیدی جمهوری اسلامی تبدیل شده است (خامنهای ۱ فروردین ۱۳۹۴) که هیچ یک ربطی به فرهنگ ملی و عمومیایرانیان نداشته و ندارند.
تاراج منابع مردم
در دورهی دو ماه قبل از اربعین به دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی نگاه کنید. روزی نیست که خبری در این مورد در باب تخفیفها، آسانگیریها، جابجایی منابع دولتی، ساخت و سازها، و هزاران اقدام دیگر برای تسهیل و به راه انداختن این کارناوال منتشر نشود. از میزان هزینهای که در این مورد میشود، پرسنل دولتی و شهرداریها که به این برنامه اختصاص داده میشود اطلاعی در دست نیست. تنها به یک مورد از این هزینهها نگاه کنید: اعزام سه هزار نیروی امنیتی با تجهیزات به عراق برای بیش از یک هفته چقدر هزینه بر دوش مردم ایران میگذارد؟
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دستگاههای دولتی و شهرداریها در ابعاد مختلف این پیادهروی از جابجایی مسافر تا تغذیه و بهداشت و درمان تا نظافت مسیرها در طول جادهها و مناطق شهری و هزینه میکنند. این کارناوال پر هزینه هیچ دستاوردی برای مردم ایران ندارد اما هزینههایش از جیب آنها خرج میشود (البته از جیب ۸۳ میلیون برای جمعیتی در حد یک تا دو میلیون بنا به ادعای مقامات که میخواهند سفر زیارتی بروند).
مبنای شرعی ندارد
در چارچوب فقه شیعه این سفر اصولا حرام است چون بخشی از هزینههای آن از جیب کسانی میرود که هیچ مشارکتی در آن ندارند و رضایت آنها نیز کسب نشده است. این زیارت سیاسی عین تصرف مال دیگری به زور است اما هیچ فقیه شیعی جرات نمیکند این موضوع را به زبان بیاورد. حکم این زیارت عینا مثل آن است که هزینهی حج حجاج ایرانی یا بخشی از آن از منابع عمومی پرداخت شود. هیچ فقیهی نمیتواند این وضعیت را توجیه کند.
جمهوری اسلامی نمیخواهد با این برنامه نشان دهد که چندصد میلیون شیعی در منطقه وجود دارند چون این را همه میدانند. جمهوری اسلامی میخواهد از طریق این سفر برای برنامهی بلندمدت مدیریت جهانی و حکومت اسلامی جهانی خود نیرو استخدام کند و به قدرتهای بزرگ قدرت بسیج خود را نشان دهد. مقامات از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی میخواستند این برنامه را در حج اجرا کنند اما عربستان سعودی در برابر آن ایستاد و اکنون این برنامه در عراق اجرا میشود و فقط برای مخاطب شیعی.
این گردهمایی هیچ تاثیری بر افزایش امنیت ملی یا تامین منافع ملی ایران ندارد تا با آنها هزینههایش توجیه شود. در صورتی که این گردهمایی (حتی بدون سابقهی تاریخی) بدون دخالت دولت و صرف منابع عمومی صورت میگرفت نقاط مثبتی برای ایران و عراق هر دو از حیت رونق گردشگری میداشت اما همهی دخالتهای دولت و صرف هزینههای عمومی مانع از این امر است. خدمات دولتی به زائران این سفر خدمات عادی به هر مسافر در هر نقط از ایران نیست؛ حکومت راهانداز این سفر است و خدمترسانی آن در حد گردانندگان تور است بدون اینکه از مسافر پولی بگیرند.