پس از اوجگیری راهپیماییها برای بار دوم در خلال یک ماه در عراق با تلفات بیش از ۲۵۰ کشته و هزاران مجروح٬ خامنهای، رهبر ایران، آنها را آشوب ناشی از عمل سرویسهای اطلاعاتی آمریکا با حمایت مالی عربستان توصیف کرد.
خامنه ای در اینباره گفت: “در دنیا بیشتر از همه، آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی غربی با پشتیبانی پول کشورهای مرتجع منطقه دارند آشوب به پا میکنند. این بدترین دشمنی و خطرناکترین کینهورزی علیه یک ملت است.” وی سپس به شکل تلویحی به مقابله با راهپیماییها را توصیه کرد: “به دلسوزان عراق و لبنان توصیه میکنم اولویتشان را علاج ناامنی قرار دهند.”
اظهار نظر آقای خامنه ای موضع جدیدی نیست و صرفا تکرار مواضع رهبر ایران نسبت به موج اعتراضات جاری در عراق و لبنان و حتی ایران است. این مواضع از نظر برخی از عراقی ها٬ دخالت صریح در امور داخلی کشورشان و و شاید به زعم برخی نیز فراخواندن صریح به استفاده از خشونت در برخورد با معترضان تلقی شده است.
بحران عراق؛ چرا برخی معترضان علیه ایران شعار میدهند؟
در واکنشی صریح به موضع خامنه ای٬ نماینده رسمی آیت الله سیستانی در خطبه نماز جمعه کربلا٬ تشخیص اصلاحات مطلوب و شیوه عملی کردن آنها را منحصرا منوط به رای مردم عراق دانست: “هیچ شخص یا گروه یا طرفی و هیچ طرف منطقه ای یا بین المللی حق ندارد اراده عراقی ها را مصادره کند و دیدگاه خودش را بر آنها تحمیل کند.”
دیدگاه آیت الله سیستانی به روشنی نشانگر نگرانی از دخالتهای منطقه ای در امور داخلی عراق است. اعتراض نسبت به این دخالتها یکی از مضامین اصلی راهپیماییهایی جاری است.
هر چند راهپیمایی کنندگان نسبت به ضعف استقلال عراق در منطقه به شکل کلی اعتراض دارند و با هر نوع دخالتی چه از طرف آمریکا و عربستان یا دیگر کشورهای منطقه مخالفند٬ اما این مخالفتها بیش از همه به ایران اشاره دارد. با این حال٬ مخالفتهای جاری نسبت به دخالتهای ایران در عراق از هر گونه نگرشهای نژادپرستانه تهی بوده و صرفا ناشی از روحیه ملی گرایی و نیاز به حفظ استقلال و کرامت مردم عراق است. از این رو٬ اطیاف مختلف مردم عراق از شیعی و سنی٬ متدین و غیرمتدین و نیز روحانیان نجف و کربلا و دیگر اصناف ملت در نقد دخالتهای ایران در عراق اتفاق نظر دارند.
اما این دخالتها چگونه صورت میگیرد و چرا ناخشنودی ملت عراق را در پی داشته است؟
مواضع سیاسی حکومت عراق
جناح پرقدرتی در جمهوری اسلامی و به شکل مشخص جناح وابسته به سپاه پاسداران و قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، در تصمیم گیریهای کلان حکومت عراق از جمله تشکیل دولت٬ موضعگیریهای رسمی در مسائل بین المللی و تنظیم روابط عراق با دیگران نقش و دخالت مستقیم دارد. این امر از طریق نفوذ در بین احزاب اسلامگرای اصلی در عراق صورت میگیرد. این احزاب٬ به جهت سیستم انتخاباتی عراق همیشه از اکثریت برخوردارند و ضامن استمرار منافع سیاسی ایران در عراق و منطقه به شمار میروند.
در مثال اخیری از این نوع دخالتها٬ شبکه خبری رویترز در گزارشی از دخالت قاسم سلیمانی در ممانعت از استعفای نخستوزیر کنونی عراق٬ عادل عبدالمهدی خبر داد.
رئیس جمهور عراق در سخنرانی اش از اعلام آمادگی عبدالمهدی برای استعفا از نخست وزیری خبر داد. مقتدی صدر رهبر جریان سائرون که از ارکان اصلی انتخاب عادل عبدالمهدی بود نیز در آغاز این هفته از ضرورت کناره گیری عبدالمهدی سخن گفته بود. اما٬ این اتفاق به جهت مخالفت ایران با آن هنوز رخ نداده است.
گروههای شبه نظامی
ایران به طور رسمی از تعدادی از گروههای شبه نظامی در حشد شعبی حمایت میکند. عصائب اهل حق٬ کتائب حزب الله٬ النجباء٬ بدر و کتائب خراسانی از نمونه های بارز این گروهها هستند. فرماندهان این گروهها به طور علنی از مواضع رسمی ایران حمایت کرده و خود را مقلد و تحت فرمان آیت الله خامنه ای میدانند. آنها از ادغام در نیروهای رسمی عراق پرهیز داشته و خواهان حفظ استقلال خود به عنوان یک نیروی نظامی تحت فرمان ایران هستند که منافع ایران در عراق و منطقه را حفظ میکنند. این نیروها علی رغم نظر مخالف دولت عراق و نیز آیت الله سیستانی٬ در خلال حنگ سوریه در آن کشور حضور داشتند و همگام با مواضع جمهوری اسلامی و بدون هماهنگی با حکومت عراق٬ علیه قدرتهای منطقه ای و جهانی موضع رسمی اتخاذ میکنند.
نیروهای امنیتی عراق بنا به گزارشی از رویترز٬ این گروهها را در دست داشتن در کشتن معترضان در راه پیمایی های ماه گذشته و هدف قرار دادن مردم متهم کردند.
آیت الله سیستانی هرگز وجود نیرویی با عنوان حشد شعبی را به رسمیت نشناخته و همواره از آنها با عنوان نیروهای داوطلب یاد میکند و در مواضع متعدد از ضرورت قرار گرفتن همه نیروهای نظامی تحت فرمان دولت و ضمن نیروهای رسمی دولت سخن گفته است. در مقابل٬ خامنهای در همه دیدارهای خود با مسؤولان عراقی٬ خواهان حفظ استقلال حشد شعبی بوده از ارتش عراق بوده است.
نادیده گرفتن کرامت و احترام ملی عراقیان
نوع برخورد جمهوری اسلامی با مردم عراق به شکلی است که مردم این کشور از آن برداشت عدم احترام را دارند. مقامات ایرانی در مناسبت های متعدد از نفوذ خود در عراق در درگیریهای خود با رقبای منطقه ای و بینالمللی استفاده کرده اند. به علاوه٬ تعبیر تسلط ایران بر پایتختهای عربی از جمله بغداد و دمشق و صنعاء به شکل مکرر بر زبان مقامات رسمی ایران آمده است.
در زیارتهای دینی از جمله اربعین نیز شاهد حضور رسمی جمهوری اسلامی در قالب نیروهای نظامی و انتظامی با لباس رسمی و تابلوهای رسمی هستیم که از آن مفهوم هیمنه و سلطه برداشت میشود. از باب مثال٬ تنها در زیارت اربعین اخیر بیش از ۷۰۰۰ نیروی سپاه پاسداران با تجهیزان رسمی خود برای حفظ امنیت زوار ایرانی فعال بودند.
این در حالی است که زوار عراقی در ایران و از جمله هیئتهای دولتی گاه با برخوردهای تحقیرآمیز مواجه میشوند. از باب مثال٬ برخورد اهانتآمیز با یک هیئت رسمی عراقی در مشهد در ماه گذشته به اعتراض رسمی وزارت امور خارجه عراق و بسته شدن کنسولگری عراق در این شهر به نشانه اعتراض انجامید.
علاوه بر اینها همه٬ حمایت مطلق ایران از احزاب حاکم در عراق که متهم به فساد و ناکارآمدی در دولت هستند٬ عملا ایران را شریک جرم این احزاب در نظر شهروندان عراقی ساخته است.
در خلال راهپیمایی های اخیر نیز مواضع رسمی خصمانه مقامات ایرانی نسبت و متهم ساختن معترضان به بازیچه عربستان و آمریکا شدن به افروخته شدن بیشتر ناخشنودی آنان انجامیده است.
سیاست کلی جمهوری اسلامی در عراق ناظر به کسب منافع کوتاه مدت به جای ساخت یک همبستگی استراتژیک بین دو ملت بوده است و اکنون این سیاستها نتایج منفی خود را بر وضعیت ایران در عراق نشان میدهد.
بی بی سی: علی معموری کارشناس امور عراق