هـنـر نـزد ایـرانیانـست و بـس
ندارنـد «شـیر ژیان» را بکـس
“این هنری که فقط نزد ایرانیانست، چیست؟ این هنر بی نظیر، آنست که فرهنگ ایران، شیر ژیان را به کسی نمیشمارد. «شیر» در فرهنگ ایران، جزو «گرگ سردگان» یعنی «درندگان و جانوران جان آزارست که نماد «اصل خشم»، یعنی «اصل قهر و خشونت و تجاوز و تهدید و کین ورزی» بودند…
این شعر ارجمند فردوسی، غالباً در اثر نشناختن فرهنگ ایران، مورد تمسخر و تحقیر قرار میگیرد. ایرانیان شیر درنده را که نماد درّندگی و جان آزاریست کسی نمیشمارند. ایرانیان شیر را آفریدۀ اهریمن و همکار اهریمن میدانستند که اصل زدارکامگی و ترساندن و شکنجهگری است. اهریمن که گوهرش زدارکامگیست، از کشتن و ترساندن و عذاب دادن کام میبرد و جشن قربانی برپا میکند. شیر درنده و جان آزار که همگوهر اهریمنست، نزد ایرانیان به کسی شمرده نمیشود؛ چون نفی قداست جان انسان را میکند و قداست جان انسان برترین ارزش در فرهنگ ایرانست. قداست یا گزندناپذیری جان انسان برتر از ایمان به هر خدایی و هر مذهبی و هر ایدئولوژیست. از این رو ایرانیان، به داشتن چنین فضیلت بی نظیری درهمۀ جهان افتخار میکنند…
شیر و خورشید و شمشیر، که اینهمانی با «آتش سوزان، یعنی خشم و غضب و قهر و خشونت» داشت و نمادِ میتراس، خدای قربانی خونی و قرارداد « = میثاق و عهد» هست، و مردم ایران او را ضحاک نامیدهاند، در تضاد با درفش کاویانست که نماد قداست جانست. درست حکومت اسلامی، نام خودِ «الله» را به شکل «یک دسته تیغهای برنده» درآورد که نماد همان خشم و غضب و قهر و خشونت است و جانشین شیر و خورشید و شمشیر ضحاک ساخت. الله فرزند ضحاک، جانشین ضحاک شد…
ضعف پرچم شیر و خورشید در این نکته است که تکلیف ما را با اسلام و آخوند روشن نمیکند.” «منوچهر جمالی»
افزون بر سخنان تحلیلی و علمی (میتولوژیک) و ارزشمند زندهیاد استاد جمالی، همچنین باید گفت که نقش و تصویر یک حیوان، آنهم حیوانی به غایت وحشی و درنده و ترسناک، بر پرچم کشوری که تمامی بزرگی و شکوه و افتخاراتش به مدنیت درخشان و ادبیات و شعر و هنرش خلاصه میشود، نهایت بیسلیقهگی است. شیر اگر نماد قدرت است – که قطعاً چنین است و شاید پدران ما آنرا نشانی ازغرور ملی میدانستند – باید پذیرفت که نماد قدرت جنگل است. شیر در همۀ افسانهها و قصهها، سلطان و حاکم جنگل است و قانون جنگل را پاس میدارد. بدتر از همه اینکه به دست جانوری وحشی، یک قبضه شمشیر هم دادهاند! گفته میشود که این کار توسط فتحعلیشاه قاجار که از سلاطین نادان این سلسله بوده است صورت گرفته. گویا پنجهها و چنگالها و دندانهای برنده و تیز این جانور وحشی برای دریدن و پاره پاره کردن و خونریزی کم بوده است که به تیغ تیز هم مجهز گردیده.
اغلب ما کم و بیش نقش شمشیر بر پرچم عربستان سعودی را زشت میشماریم؛ چونکه آنرا سلاح جنگ و آلت قتل و سربریدن و خونریزی و نشانۀ توحش میدانیم. اما به زشتیِ همین عنصر در نشان و نماد ملی خودمان توجه و دقت شایستهای نداریم.
“آغا محمدخان قاجار نیز به سفارش مشاورانش که این نگاره را مظهر حضرت علی یعنی اسدالله میدانستند، نشان شیر و خورشید را برگزید و در برخی از نگارهها بر پایه باور به حضرت امیرالمؤمنین، به دستِ شیر، شمشیر نیز افزوده شد.”
به عبارت دیگر شیر مظهر علی یعنی همان قتالالعرب و غول بی شاخ و دُمی است که در سر بریدن و گردن زدن و آدمکشی بی همتاست و تنها شخصیت مذهبی و تاریخی است که به شمشیرش (ذوالفقار) شهرت یافته. آنوقت مظهر این آدمکشِ خونخواره بر پرچم کشوری نقش بسته است که به شاعرانگی و زیبایی و زنانگی و نازکی و طراوت و اخلاق انسانیِ فرهنگ بیمثالش شناخته میشود!
نکته دیگر اینکه شیر نر در طبیعت عملاً حیوانی است بیکاره و تنبل و مفتخور که فقط ظاهر پرهیبت و ترسناکی دارد. این حیوان از دسترنج و از طعمهای که شیر ماده با سختکوشی به چنگ آورده است تغذیه میکند و به ندرت خودش رأساً به شکار میپردازد؛ مگر از گرسنگی بیتاب شود.
نقش شیرِ نرِ شمشیر بدست بر پرچم کشور، با هر تعبیر و توجیهی، نماد و نشان کامل جامعهای است مردسالار و ضد زن و لابد با مردمانی خشونت طلب و نامداراگر و بی رحم. تشبث به نقش و نماد شیر، همچنین یادآور توتِم پرستیِ انسانهای نخستین و قبایل نیمه وحشی است. انتخاب شیر نر برای نقش پرچم، انتخابی است مردانه که بدون تردید باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرد.
البته تصویر این حیوان وحشی به درستی میتواند نماد ۲۵۰۰ سال جباریت و استبداد شاهنشاهی بوده باشد. شیر را میشود سمبل قدرتِ سرکوب و زور سلاطین و پادشاهان آدمخواری دانست که تنها ابزار حکومت جبارانۀ آنها، تولید ترس و وحشت و خونریزی و مرگ بوده است.
امروزه نیز پرچم شیر و خورشید عَلَمی است که سلطنتطلبها و ساواکیها و عوامل استبداد سابق زیرش سینه میزنند. این پرچم مظهر حکومت سلطنتی است. تا جایی که به یاد داریم، شیر و خورشید زینت کلاه پادشاهان عقبافتاده و بیلیاقت قاجار و نشانی است بر تاج شاهان دیکتاتور و کودتاچیِ پهلوی.
در مجموع میتوان گفت که نشان شیر و خورشید بر پرچم کشور، مانند خودِ نظام سلطنتی و پادشاهی، شکلی است از نمادگراییِ واپسگرا، پیشامدرن و بی ارتباط با واقعیتها و مناسبات دوران کنونی. وظیفۀ مجلس ملی و مردمیِ آینده است که تکلیف پرچم رسمیِ «جمهوری ایران» را برای دوران جدید روشن کند.
————————————————————————————————-
سیامک مهر (پورشجری)
siamakmehr1960@gmail.com
https://gozareshbekhakeiran.blogspot.com