حسن روحانی، رئیسجمهور ایران مردم معترض به وضعیت وخیم معیشتی در بیش از ۵۰ شهر در سراسر ایران را اغتشاشگرانی خوانده که تعدادشان محدود است و آنها را به شناسایی و برخورد امنیتی تهدید کرده و برای مقابله با روند اطلاع رسانی نیز از وزیر جوان خواسته به جای دکمه فیلترینگ، دکمه قطع اینترنت را فشار دهد.
در زمان انتخابات ریاست جمهوری، حامیان تئوری انتخاب بین دو گزینه «بد» و «بدتر» تلاش زیادی برای پاک کردن حافظه تاریخی مردم و به فراموشی سپردن سابقه امنیتی روحانی انجام دادند تا او را در مقابل ابراهیم رئیسی که برچسب آمر قتلهای تابستان ۱۳۶۷ را بر پیشانی داشت، مقبول جلوه دهند.
اما اعتراضهای مردمی چهار روز گذشته فرصت یادآوری این پیشینه را برای روحانی پدید آورد. کمتر از دو سال به پایان دوره ریاستجمهوری روحانی باقی مانده و برای او که از نوجوانی تشنه قدرت بود، یدک کشیدن نقاب میانهروی در روند دستیابی به مناصب بالاتری که به آن چشم دوخته، یک اشتباه استراتژیک است.
روحانی در کتاب خاطرات خود نقل میکند که در سال ۱۳۴۰، زمانی که وارد حوزه علیمه قم شد، نام خانوادگی خود را از «فریدون» به «روحانی» تغییر داد، چرا که نام خانوادگی فریدون برازنده یک آیتالله نبود. نشانهای از علاقه وافر او به قدرت که تا امروز هم ادامه دارد. روحانی در ۱۳ سالگی تصمیم گرفت «فریدون» نباشد تا راه خود را برای آیتالله شدن هموار کند. او در ۶۵ سالگی هم به ۳۰ سال سابقه امنیتی خود پشت کرد و گفت «سرهنگ» نیست تا به ساختمان ریاستجمهوری در خیابان پاستور راه یابد.
اکنون نیز در ۷۱ سالگی نقاب میانهروی را کنار میزند و به ریشههای امنیتیاش باز میگردد تا چنانچه به منصبهای مهمتری دست نیافت، با حفظ رابطه نزدیک با هسته سخت قدرت، دست کم به سرنوشت همتایان قبلی خود دچار نشود.
۴۰ سال فعالیت در مهمترین پستها در حکومت جمهوری اسلامی از پنج دوره نمایندگی مجلس و ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم گرفته تا عضویت در مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و… و نقشآفرینی در ماجرای مکفارلین و مذاکرات هستهای؛ تجربه و پشتوانه قابل اتکایی برای بندبازی در ساختار سیاسی حاکم در ایران در اختیار او قرار داده است.
اما یکی از حساسترین بخشهای کارنامه روحانی به ریاست ۱۶ ساله او بر شورای عالی امنیت ملی در فاصله سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ مربوط میشود که بعد از آن نیز در قالب عضویت در این شورا تا پیش از راهیابی او به ساختمان ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۲ ادامه داشت.
روحانی با سابقهای ۳۰ ساله در شورای عالی امنیت ملی، امنیتیترین رئیسجمهور ایران بهشمار میرود، اما در مناظرههای انتخاباتی ترجیح داد این پیشینه را برای حذف رقبا به حاشیه رانده و به سابقه تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه گلاسکو در اسکاتلند (همچنان تردیدهایی در این مورد مطرح است) متوصل شود. او در ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، در جریان مناظرههای انتخاباتی خود خطاب به محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران و از کاندیداهای ریاستجمهوری گفت:«من سرهنگ نیستم، حقوقدان هستم و هیچ وقت پادگانی فکر و عمل نکردهام».
روحانی در حالی این اظهارات را مطرح کرد که ۱۴ سال قبل از آن در خطبههای اولین نماز جمعه پس از ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و کشتار دانشجویان در کوی دانشگاه، آنها را فتنهگر و عدهای اراذل و اوباش خواند و برای سرکوب، دستگیری و بازجویی آنها از سوی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی دستور قاطع انقلابی صادر کرد.
روحانی آن روز گفت دانشجویان باید شاکر باشند که مسئولان اجازه ندادند آنها را قطعه قطعه کنند، او امروز هم به مردم میگوید، قدردان باشند که بنزین لیتری پنج هزار تومان نیست. او دیروز تهدید کرد که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی دانشجویان را شناسایی و مجازات میکنند و امروز هم قدرت تجسسی دوربینهایی را به رخ مردم میکشد که با پول مردم برای سرکوب آنها خریداری شده است.
روحانی حوزه علمیه قم با روحانی که نخستین بار بالای منبر مسجد ارک تهران (۱۳۵۶)، به آیتالله خمینی لقب امام داد یا او که تحصن نمایندگان مجلس ششم را نمونه روشن آزادی در جمهوری اسلامی دانست و روحانی امروز که به تمامی وعدههای انتخاباتیاش پشت کرده، تفاوتی ندارد. این کوتاه بودن حافظه تاریخی است که روحانی مخالف نخستوزیری میرحسین موسوی در سال ۱۳۶۴ را متفاوت میبیند و از او رفع حصر را مطالبه میکند و امروز هم از او توقع مدارا دارد.
آزاده افتخاری , ایندیپندنت فارسی