اقدام خبرگزاری رویترز به انتشار گزارشی اختصاصی که در آن به نقل از منابع دولتی ایران، از کشته شدن حدود ۱۵۰۰ نفر در جریان اعتراضهای آبانماه خبر داد و همچنین مدعی شد که رهبری در همان روزهای اول آغاز تظاهرات، دستور داده بود که اعتراضها «به هر شکل ممکن» مهار شود، با واکنش مقامهای ایران مواجه شد. درحالیکه از همان ابتدا پیشبینی میشد مسئولان حکومتی هرگونه آمار مربوط به کشتهشدگان آبان را تکذیب کنند، علی ربیعی، سخنگوی دولت، اعلام کرد:
«اینها (رویترز) سازمانهای شناختهشده و دروغگویی هستند که به انتشار این دروغها عادت دارند. آنها به انسانها نگاه فلهای میکنند. آماری که اعلام شده بسیار غلوآمیز است و من آن را بهشدت تکذیب میکنم. شاید اشکال از ماست که باید بهسرعت آمار تفکیکشده و اسامی را اعلام کنیم.»
واکنش حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن، نیز در کانال تلگرامیاش قابل تامل است. بعیدینژاد نوشت: «برخی رسانهها بر اساس سیاستی قدیمی، برای باورپذیر کردن یک دروغ، آن را خیلی بزرگ میسازند. خبر رویترز که کشتهشدگان حوادث اخیر را ۱۵۰۰ نفر اعلام و دستور صدور خشونتها را به رهبری نظام مستند کرد، از همین نمونه است.»
خشم ربیعی و بعیدینژاد نسبت به رویترز از چند زاویه قابل تامل است:
۱) با فرض اینکه خبرگزاریهایی چون رویترز دروغگو هستند و انتشار اخبار دروغ عادت دیرینهشان، آیا رژیم ایران در چهار دهه حکمرانیاش، خصلتی غیر از این داشته است که در مواجهه با مردم همواره دروغگو و پنهانکار باشد؟ تا رسانهای خارجی اقدامهای حکومت را افشا میکند، به توطئه و نشر کذب متهم میشود.
۲) آیا انصافا رسانههایی چون رویترز نیاز دارند نسبت به انسانها نگرشی فلهای داشته باشند یا این عادت رژیم ولی فقیه است که با جنایت تابستان ۱۳۶۷، کشتار فلهای را به گورستانهای جمعی ختم کند و در تراژدی آبان ۱۳۹۸، نگاه فلهایاش به مردم را تداوم بخشد؟
۳) آیا اعتراف به اشتباه حکومتی در تعلل در ارائه آمار کشتهشدگان شعاری بیش نیست؟ اگر نه، چرا حتی با فرا رسیدن چهلم قربانیان آبان، مردم همچنان باید به ارقام عفو بینالملل یا رویترز چشم بدوزند؟
۴) بزرگسازی دروغ برای باورپذیر کردنش، صرفنظر از اینکه بهزعم بعیدینژاد سیاست رویترز است، بیشتر روش سیاسی برخاسته از اقتدار ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در چهل سال اخیر نبوده است؟ امثال او تقلب در انتخابات ۱۳۸۸ را که به جنبش سبز منجر شد، چگونه میتوانند توجیه کنند، وقتی رهبری که سنگش را به سینه میزنند، خود در آن نقش بنیادی داشت.
رویترز بازی خورده یا حکومت مردم را بازی میدهد؟
صرفنظر از اینکه آمار رویترز درباره قربانیان آبان مورد تایید یا تردید باشد، اینکه یک مقام امنیتی سابق در گفتوگو با سایت ایران وایر مدعی شود خبرگزاری رویترز احتمالا از طرف بیت رهبری و سپاه پاسداران بازی داده شده، درخور تامل بسیار است. این مقام مسئول پیشین مدعی شده است:
«فکر نمیکنم منابع خبری رویترز دروغین باشند، اما این خبرگزاری در دام تیم جنگ روانی دفتر رهبری و سپاه پاسداران افتاده است. چون رویترز در ایران خبرنگار ندارد و خبرنگار سابق آن در ایران ارتباطات خوبی با بعضی از مقامات دولتی دارد…. آیتالله علی خامنهای پس از۳۰ سال رهبری، متوجه شده که ترس از کشتار از خود کشتار موثرتر است…. رقم ۱۵۰۰ کشته برای ایجاد رعب و وحشت بین مردم و احتمالا از سوی تیم جنگ روانی دفتر آیتالله علی خامنهای و اطلاعات سپاه به خبرگزاری رویترز گفته شده است….. رهبری بهطور کلی علاقهای به کشتار ندارد. نه اینکه از کشتار منزجر باشد، بلکه میداند که کشتار میتواند نتیجه عکس بدهد…. شاهبیت رهبری همیشه این است که شهیدسازی نکنید.»
این مقام امنیتی در سخنان خود، «شهیدسازی» را بهمعنای کشتن معترضان میداند و میگوید رهبری آن را به ضرر نظام میداند، اما اضافه میکند: «او از این که نیروهای خودی در راه حفظ نظام قربانی شوند، راضیتر است. چون این شهیدپروری است.»
سخنان مقام فوق حتی اگر صرفا در راستای تبرئه خامنهای از جنایت آبان ۱۳۹۸ نباشد، از چند جنبه نیاز به راستیآزمایی دارد.
نخست اینکه اگر رقم ۱۵۰۰ نفر فقط برای ایجاد وحشت بین مردم، اعلام شده و بنابراین آماری تبلیغاتی است، هرگونه عدد دیگری، از جمله آمار عفو بینالملل که ۳۰۴ قربانی را فعلا تایید کرده است یا سایت کلمه که در همان هفته اول اعتراضها اعلام کرد ۳۶۶ نفر جان باختهاند، میتوانست چنین اثری داشته باشد. به عبارت دیگر، صرفا چهار رقمی شدن آمار قربانیان نمیتواند رعبآور باشد.
دوم اینکه اگر آنگونه که ادعا شده است، خامنهای پس از ۳۰ سال دریافته ترس از کشتار از خود کشتار موثرتر است، چرا تنها در بازه زمانی ۱۰ ساله، از سال ۱۳۸۸ تا آبان ۱۳۹۸، کشتار آبان ۱۳۹۸ بهمراتب بیشتر از مقطع اعتراضی جنبش سبز یا دستکم به همان میزان بوده است؟ و چنین رهبری چگونه نمیتواند به کشتار علاقهمند باشد؟
نکته سوم اینکه اگر خامنهای بر این باور است که کشتار میتواند نتیجه عکس بدهد، چگونه در حکومت او جنایت آبان رخ میدهد و اتفاقا «شهیدسازی» گستردهای صورت میگیرد که حداقل بر اساس آمار مستند عفو بینالملل، بیش از ۳۰۰ نفر قربانی میشوند؟
با توجه به این موارد، میتوان گفت برخلاف ادعای مسئول امنیتی سابق، خامنهای اگرچه از «شهیدپروری» بهرهبرداری تبلیغاتی میکند، اما کشته شدن معترضان را به ضرر نظام نمیداند، بلکه از افشای «شهیدسازی» وحشت دارد. در همین راستاست که ادعای محمدجواد لاریجانی مبنیبر اینکه ۸۵ درصد از قربانیان حوادث آبان نیروهای انتظامی و مردم در حال دفاع از کاشانه خویش بودند، درکپذیر میشود.
آمار رویترز، دروغ یا اشتباه؟
هرچند احتمال اینکه خبرگزاری معتبر و مشهوری چون رویترز اعتبار دیرینهاش را با آماری دروغین زیر سوال ببرد ضعیف است، بهویژه وقتی مرجع معتبری مانند عفو بینالملل رقم ۳۰۴ نفر را تاکنون تایید کرده است، احتمال اینکه رقم ارائهشده غلط و غلوآمیز باشد تا جریانی در حکومت ایران بتواند این رسانه مورد وثوق را تخطئه کند و خود را تبرئه، چندان دور از انتظار نیست.
مقام امنیتی سابق رژیم در بخشی دیگر از گفتوگویش با ایران وایر گفته است «اینکه رهبری همه را فدای قدرت و حکومت خود کرده باعث شده است بسیاری از افرادی مثل من که از فداییان ایشان بودیم سعی کنیم خود را از نظام خارج کنیم تا بیش از این دستمان به خون افراد بیگناه آلوده نشود. یکی از اشتباهات گزارش رویترز، به نظر من، این است که بیت رهبری را مجموعهای منسجم مجسم میکند. اما در بیت رهبری هم مثل بقیه مراکز دولتی در ایران، دست راست به دست چپ میگوید غلط نکن!» با توجه به این سخنان، میتوان نتیجه گرفت:
۱) هنوز عدهای در نظام هستند که آنقدر وجدان دارند که نتوانند جنایتی چون کشتار آبان ۱۳۹۸ را پنهان کنند و خود را در پیشگاه تاریخ مسئول ندانند و همین باعث شده است تا به افشاگری متوسل شوند و به رویترز اطلاعات بدهند.
۲) جنگ قدرت و سهمخواهی در بیت رهبری باعث شده است جناحی برای دهنکجی به دیگری، آماری را در اختیار رویترز قرار دهد. به عبارت دیگر، منشا به اشتراک گذاشتن اطلاعات کشمکشهای درونی قدرت است.
صرفنظر از اینکه کدامیک از انگیزههای مذکور باعث شده است احتمالا منابعی در بیت رهبری و وزارت کشور آمار کشتهشدگان اعتراضهای آبان را در اختیار رویترز قرار دهند، ارقام موردنظر میتواند دروغین یا درست باشد. اما این ادعای مقام امنیتی سابق که جناحی در حکومت به قصد فریب رویترز آماری را افشا کرده است، نمیتواند مبنایی منطقی داشته باشد، هرچند در جمهوری اسلامی هیچ عاملی را نمیتوان بهکلی مردود دانست.
سرانجام، این ادعای برخی مسئولان که رویکرد رویترز مغرضانه و دروغپردازانه است، بعید به نظر میرسد، هرچند همه این احتمالها بدین معنا نیست که در حال حاضر در موقعیتی باشیم که خبر رویترز را راستیآزمایی کنیم و مدعی شویم که آمار ۱۵۰۰ نفره قطعا درست است.
علی ایزدی
روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی
ایران اینترنشنال: