وضعیت دشوار امروز ایران شباهت بسیاری با وضعیت آن در سال ۱۹۸۸ دارد
در پی اعتراف رژیم ایران به سرنگون کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی با اشتباه پدافند سپاه که منجر به کشته شدن ۱۷۶ نفر مسافر و خدمه پرواز گردید، بار دیگر حالتی از خشم و اعتراض خیابانهای ایران را فرا گرفت. شهروندان ایران به همان میزانی که در تشییع جنازه قاسم سلیمانی اشتراک کرده بودند، بار دیگر در سراسر شهرها از جمله تهران، اصفهان، مشهد، یزد و رشت، دست به تظاهرات زده عکسهای قاسم سلیمانی را پاره کردند و بر علیه خامنه ای و سپاه پاسداران شعار دادند.
سرنگونی هواپیمای یاد شده زمانی اتفاق افتاد که تا هنوز چند ساعت از حمله موشکی تلافی جویانه سپاه به دو پایگاه نظامی در خاک عراق که نیروهای آمریکایی در آن ها حضور داشتند، نگذشته بود. رژیم ایران در آغاز تلاش کرد دلیل سرنگونی هواپیما را نقص فنی قلمداد کند، اما پس افزایش فشارهای بین المللی و اصرار دولت اوکراین و سایر کشورهای متضرر برای شرکت در تحقیقات علت سقوط هواپیما، سرانجام سرتیپ امیر علی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، مجبور شد مسئولیت را بپذیرد.
ویدئوهای پخش شده در شبکههای اجتماعی، نشان میدهد که معترضان خشمگین عکسهای خامنهای و قاسم سلیمانی را که رسانههای رژیم، وی را به عنوان قهرمان ملی تبلیغ میکند، پاره میکنند و بر علیه خامنهای، سلیمانی و سپاه شعار میدهند و خواستار همه پرسی برای تغییر قانون اساسی میباشند.
حوادث یاد شده، بیانگر این است که رژیم ایران به ضعف و درماندگی دچار شده و ممکن است مانند اواخر دهه ۸۰ قرن گذشته، از مواضع تند خود عقب نشینی کند، از این جهت بازگشت این رژیم به میز مذاکره برای دستیابی به توافق هستهای دیگری مطابق به خواسته های دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، دور از احتمال نیست.
به یاد آوریم روزی را که پس از ۸ سال جنگ میان ایران و عراق، در ماه اوت ۱۹۸۸ در حالیکه جنگ به اوج خود رسیده بود، آیت الله خمینی، رهبر ایران، جام زهر را سر کشید و بر اساس قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد، آتشبس را پذیرفت.
قبول آتشبس از سوی خمینی پس از وقوع دو رویداد مهم و کمر شکن صورت گرفت: رویداد نخست که در ژوئیه ۱۹۸۸ رخ داد، این بود که نیروهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس، یک هواپیمای مسافر بری ایران را به اشتباه سرنگون کردند که منجر به کشته شدن ۳۰۰ نفر سرنشین آن که همه غیر نظامی بودند، شد.
رویداد دوم این بود که صدام حسین، رئیس جمهور عراق، تهدید کرد که شهرهای ایران را با موشک های اسکاد مجهز با کلاهک های شیمیایی هدف قرار خواهد داد و در نتیجه، تهدید صدام این هراس را در تهران به وجود آورد که مبادا ایران به سرنوشت تلخ «هیروشیما» دچار شود.
به گفته لی آلن زاتاریان، نویسنده کتاب “جنگ نفتکش ها”، ایالات متحده در نخستین نبرد با ایران (1987- 1988) رژیم ایران را در آستانه سقوط رسانده بود و همین امر باعث نوشیدن جام زهر و پذیرش آتسبس از سوی خمینی شد.
اکنون به نظر میرسد که وضعیت دشوار امروز ایران شباهت بسیاری با وضعیت آن در سال ۱۹۸۸ دارد؛ سقوط هواپیمای مسافربری به اشتباه، اما این بار توسط ایران، تشدید فشارهای بین المللی و اعتراضات گسترده داخلی ناشی از آن، به اضافه بحران اقتصادی و معیشتی، یادآور وضعیت ناهنجار آن زمان است.
بنا به گفته ایان بریمر، رئیس گروه اروپا – آسیا: «ایران پس از روی کار آمدن ترامپ، نسبت به گذشته بسیار ضعیف شده است؛ از این جهت، ایران بایست در پی حل مشکلات خود از راه دیپلماسی باشد.»
کامران بخاری، مدیر و موسس مرکز سیاست جهانی در واشنگتن، نیز دیدگاه بالا را تأیید کرده و می افزاید: در حالیکه ایرانیها در تلاش بودند تا از انتقادات بین المللی علیه دولت ترامپ نسبت به کشتن قاسم سلیمانی، بهره برداری کنند، اما مسئله ای سقوط هواپیمای مسافر بری و اعتراف سپاه به سرنگون کردن هواپیما، ایران را بار دیگر در وضعیت ناهنجاری قرار داد.
اکنون پس از تحولات اخیر، آیا جامعه جهانی قادر به بازگرداندن ایران به میز مذاکره، خواهد شد؟
این در حالی است که کشورهای اروپایی امضا کننده برجام (بریتانیا، فرانسه و آلمان) پس از نقض مفاد برجام توسط ایران، به سوی فعال سازی سازوکار رفع اختلاف برجام، حرکت کرده و حتی از توافق هستهای جدید نیز سخن میگویند.
چنانچه بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا در گفتوگویی با رادیو بی بی سی، اظهار داشت: «در صورتی که ما بخواهیم از برجام خود را رها کنیم، باید توافق ترامپ را جایگزین آن کنیم، اما نباید به هیچ صورتی به ایران اجازه دهیم تا به سلاح های هسته ای دسترسی پیدا کند.”
ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه نیز طرح جانسون را تکرار کرده و دو روز پیش گفت: راهحل مشکل ایران با آمریکا از دید فرانسه این است که تهران در ازای کاهش تدریجی تحریمهای آمریکا، برای مذاکره به یک توافق جدید و فراگیر هستهای آماده شود.
به رغم آنچه در بالا گفتیم، برخی از تحلیلگران بدین باورند که ایران به این نزدیکیها حاضر به عقب نشینی و پذیرش شروط پیشنهاد شده از سوی آمریکا نخواهد شد.
در همین راستا، سینا عضدی، پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک دانشگاه فلوریدای جنوبی، میگوید: ایران تلاش خواهد کرد تا خود را در انظار عمومی ناتوان و درمانده نشان دهد، اما تردیدی نیست که نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در این مسئله، سرنوشت ساز خواهد بود.
در حالی که برخی از مقامات ایرانی از جمله جواد ظریف، وزیر امور خارجه، إصرار دارند که ایران منتظر نتایج انتخابات آمریکا نخواهد ماند، اما منطقی به نظر می رسد که تهران تا هنگام روشن شدن نتایج انتخابات آمریکا، از رفتن به میز مذاکره خودداری کند.