تا پیش از آنکه آیتالله خامنهای «مجاهدین بدون مرز» بخواندشان٬ «سربازان محور مقاومت» بودند؛ ارتشی چند ملیتی که جمهوری اسلامی برای نیل به اهداف فرامرزیاش در کشورهای مختلف منطقه تشکیل داد.
جمهوری اسلامی امروز در هر کدام از کشورهای پاکستان٬ افغانستان٬ جمهوری آذربایجان٬ عراق٬ سوریه٬ یمن٬ لبنان٬ نوار غزه و فلسطین٬ یک نیروی نظامی یا به تعبیر بهتر شبهنظامی وابسته به خود دارد. این نیروهای مسلح زیر پوشش «مقاومت» در برابر اسرائیل و آمریکا یا مبارزه با تروریسم در منطقه فعال هستند.
جمهوری اسلامی اما از ایجاد این گروهکهای شبهنظامی در منطقه اهداف دیگری را نیز دنبال میکند؛ اهدافی مانند کنترل منابع انرژی و تحت سلطه گرفتن دولتهای مستقر در آن کشورها.
مقاومت یا کنترل منابع انرژی
جمهوری اسلامی ارتش حسینیون را در جمهوری آذربایجان٬ حشد الشعبی را در عراق٬ حزبالله را در سوریه٬ حزبالله و صابرین را در فلسطین٬ لبنان و نوار غزه دقیقا بر روی منابع نفت و گاز منطقه ایجاد کرده است.
این نحوهی چینش نیروهای مسلح وابسته به جمهوری اسلامی و خارج از چارچوب ارتش و دولتهای مرکزی این کشورها اگرچه به اسم «مقاومت» یا «مجاهدین بدون مرز» انجام میشود٬ ولی با استناد به نقشه منابع نفت و گاز منطقه دقیقا منطبق با منابع انرژی در خاورمیانه و آسیای میانه است.
حوثیهای یمن نیز ایجاد شدند تا تنگه بابالمندب را برای جمهوری اسلامی کنترل کنند.
حضور منطقهای جمهوری اسلامی اگرچه با تبلیغ بینالمللی «مبارزه با تروریسم» یا «مقاومت در مقابل آمریکا و اسرائیل» همراه است و در داخل کشور بر وجه «عمق نفوذ استراتژیک» تاکید میشود٬ اما چنانچه به نظر میرسد لااقل یکی از اهداف آن مدیریت منابع انرژی به لطف جمعیت شیعیان کشورهای منطقه پشت آن نیست.
جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه از «شیعیان» ارتش ساخته است اما در نوار غزه در ابتدا عدهای را به مذهب شیعیه در آورده٬ سپس آنان را به یک ارتش منسجم تبدیل کرده است.
تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور بر این تاکید دارند که «حضور منطقهای» جمهوری اسلامی فارغ از مذهب و حتی دین است. اما حسینیون جمهوری آذربایجان را جمعیت شیعه این کشور تشکیل میدهند٬ مانند حشد الشعبی در عراق. حزبالله سوریه را علویان آن کشور تشکیل میدهند و حوثیهای یمن شیعیان چهار امامی هستند. صابرین در نوار غزه نیز شیعه هستند.
در بین دیگر گروههای مسلحی که جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه ایجاد کرده٬ صابرین عجیبترین آنان هستند.
جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه از «شیعیان» ارتش ساخته است اما در نوار غزه در ابتدا عدهای را به مذهب شیعیه در آورده٬ سپس آنان را به یک ارتش منسجم تبدیل کرده است.
وب سایت مشرق٬ وابسته به نهادهای امنیتی سپاه پاسداران، مینویسد :
شاید بتوان گفت، یکی از مهمترین دلایل گسترش تشیع در میان فلسطینیان ساکن نوار غزه شرایط سیاسی است که با آن طی هفت سال محاصره مواجه شده اند. آنها طی این هفت سال با حقایقی تلخی از سوی هم مسلکان خود در دیگر کشورهای عربی مواجه شدند و به عینه دیدند، اغلب کشورهای عربی نه تنها از کمک به آنها چشم پوشی و صرف نظر کردند، بلکه در تشدید این محاصره نیز مشارکت داشتند و در قبال تمام جنایاتی رژیم صهیونیستی علیه آنها مرتکب می شد، نه تنها سکوت اختیار می کردند، بلکه در مواردی با صهیونیست ها همراهی داشتند.
طی هفت سال محاصره نوار غزه، فلسطینیان این منطقه تنها حامی خود را جمهوری اسلامی ایران و جمعیت های خیریه و امدادی ایرانی دیدند که در هیچ برهه زمانی آنها را به حال خود رها نکرده و از کمک به آنها فروگذاری نکردند.
در این میان تنها فاطمیون افغانستان و زینبیون پاکستان هستند که نه برای دفاع از منافع و مواضع جمهوری اسلامی در کشورشان که برای جنگ در دیگر کشورها تربیت شدهاند.
حمایت جمهوری اسلامی از شیعیان عربستان و تلاش برای دامن زدن به نارضایتیهای مذهبی- فرقهای در آن منطقه نیز در پی همین تلاش برای به کنترل در آوردن منابع انرژی منطقه است؛ بخش عمده منابع نفت عربستان سعودی در مناطق شیعه نشین این کشور است.
دوست همه شبهنظامیان
امروز از ساحل مدیترانه تا اقیانوس هند٬ یعنی گستردهترین قلمرویی که در طول تاریخ زیر حکومت واحد ایرانی بوده است٬ سلاحهایی هستند که برای و به نام جمهوری اسلامی شلیک میکنند.
اما هیچ کدام از این سلاحها متعلق به دولتهای این منطقه نیست٬ چرا که جمهوری اسلامی ترجیح میدهد به جای دولتهای رسمی و مستقر با گروهکهای شبه نظامی همکاری داشته باشد.
جمهوری اسلامی ترجیح میدهد به جای دولتهای رسمی و مستقر با گروهکهای شبه نظامی همکاری داشته باشد.
جمهوری اسلامی در برگزیدن رابطه با گروهکهای شبه نظامی خودساخته به جای دولتهای مستقر تا بدانجا پیش رفته است که گویی خود نیز پس از ۴۱ سال هنوز هویتش را به عنوان یک دولت-حاکمیت ملی نپذیرفته است و تعامل با گروههای معارض را به دولتها ترجیح میدهد.
چرا که در نهایت یک دولت مستقر٬ همچون دولت عراق٬ ناچار به پذیرفتن دیپلماسی حاکم بر جهان است و رییس جمهوری آن یا رییس دولت خودگردان کردستان عراق٬ به رغم تمامی کمکهای ایران در نهایت پس از ترور مهدی مهندس و قاسم سلیمانی باز هم به دیدار دونالد ترامپ میروند.
اما شبهنظامیهای تربیت شده به دست جمهوری اسلامی آنقدر وابسته به منابع مالی ایران هستند که مرتکب چنین سرکشیهایی نشوند.
حکومت ایران در حمایت از شبهنظامیها تا جایی پیش رفته است که آنها را همپای نیروهای مسلح خودش تجهیز کند.
در حقیقت جمهوری اسلامی از تسلیح گروههای مسلح به تجهیزاتی که حتی خودش هم به سختی به آنها دسترسی دارد خودداری نمیکند و تا زمانی که این گروههای شبهنظامی توان نگهداری و استفاده از یک سلاح خاص به واسطه ابعادش داشته باشند، صرف نظر از عواقب آن، در ارسال آن تردیدی به خود راه نمیدهد.
در این رابطه قاسم سلیمانی تیرماه سال ۹۶ ، با اشاره به نقش حشد شعبی در عملیات باز پس گیری موصل، گفت: «مهندس ابومهدی فرمانده حشدالشعبی توانست کلید درب انبارهای تسهیلات جمهوری اسلامی را در خدمت خودش بگیرد زیرا جمهوری اسلامی ایران مانند دیگران نبود که پول ملت عراق را بگیرد و در موقع اضطرار به آنها سلاح ندهد.»
حسن نصرالله نیز بارها و بارها در سخنرانیهایش بر دریافت پول و امکانات از جمهوری اسلامی٬ با جزئیات٬ تاکید کرده است.
جمهوری اسلامی امیدوار است با تکیه بر قدرت این گروهکهای شبهه نظامی ضمن کنترل منابع انرژی منطقه بتواند رویای رهبرش را برای ایجاد امت واحده از اقیانوس هند تا دریای مدیترانه را به ضرب تفنگ شبهه نظامیان تعبیر کند.
اگر حکومت ایران به همین اندازه برای دولتهای مستقر کشورهای منطقه نیز خرج میکرد٬ ممکن بود همین میزان وفاداری را از ایشان ببیند٬ اما جمهوری اسلامی خود را در تضاد با نظم موجود و حاکم بر دنیا تعریف کرده است٬ اگرچه به صورت رسمی «نظام حاکم بر ایران» است اما رفتاری همچون همین گروههای شبهنظامی دارد و با آنان احساس نزدیکی بیشتری دارد.
از همین روست که سپاه پاسداران٬ بهخصوص شاخه قدس آن، را دقیقا منطبق با الگوی گروهکهای شبه نظامی منطقه پایهگذاری کرده است.
جمهوری اسلامی امیدوار است با تکیه بر قدرت این گروهکهای شبهنظامی ضمن کنترل منابع انرژی منطقه بتواند رویای رهبرش را برای ایجاد امت واحده از اقیانوس هند تا دریای مدیترانه را به ضرب تفنگ تعبیر کند.
نقش این گروهکهای شبهنظامی در ساختار نظامی ایران آنچنان قوی است که فرمانده شاخه قدس سپاه هنگامیکه نه فقط مقابل پرچم ایران و سپاه که در مقابل پرچم تمامی این گروهکهاست،خبر حمله به پایگاه نظامی عین الاسد را اعلام میکند.
زیتون ـ سولماز ایکدر: