انتخابات مجلس یازدهم روز جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ در ایران برگزار شد تا ۲۹۰ عضو مجلس شورای اسلامی برای ۴ سال آینده انتخاب و راهی پارلمان شوند. کسانی در این انتخابات، پیروز معرفی میشوند که توانسته باشند حداقل ۲۰ درصد آرا ماخوذه را کسب کنند. در حوزههایی که هیچ کدام از کاندیداها نتوانسته باشند حداقل ۲۰ درصد آرا را بدست بیاورند، انتخابات به مرحله دوم خواهد رفت. مرحله دوم انتخابات ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ برگزار میشود. در این مرحله دو کاندیدایی که بیشترین رای را آوردهاند با هم رقابت میکنند. اگر حوزهای بیش از یک کرسی در مجلس داشتهباشد به تعداد دو برابر کرسیها، از میان نامزدانی که بیشتری رای را کسب کردهاند به مرحله دوم راه مییابند.
بعد از انقلاب اسلامی، تاکنون ده دوره مجلس شورای اسلامی، تشکیل و این انتخابات تکلیف نمایندگان دوره یازدهم را روشن میکند، ولی کمتر کسی برایش مهم است چه کسی انتخاب میشود، چرا که در نتیجه رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاحطلب، اساسا انتخابات مجلس یازدهم رقابتی به معنای معمول نیست، پس برای ناظران و رایدهندگان تفاوتی میان کاندیداها وجود ندارد، به طوری که پیش از برگزاری انتخابات، حسن روحانی رییس جمهور ایران گفته بود: «اینکه انتخابات نمی شود.» پس در فهم اهمیت این انتخابات، باید به کارکرد دیگر انتخابات یعنی «انتقال پیام از بطن جامعه به هرم قدرت» نگریست.
در برخی از ادوار پیشین، مثل انتخابات مجلس ششم و دهم مردم با مشارکت در انتخابات و انتخاب اصلاحطلبان کوشیدند پیامآور تحول در نظام سیاسی باشند. یعنی به حاکمیت این پیام را ارسال کردند که خواهان تغییر وضع موجودند و در برخی ادوار مثل انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم نیز با عدم مشارکت در انتخابات نشان دادند که چندان امیدی به اصلاح ندارند.
به نظر نگارنده انتخابات مجلس یازدهم به رغم آنکه از نظر سطح مشارکت به انتخابات مجلس هفتم شباهت داشت ولی آن را نه با انتخابات مجلس هفتم و نه با هیچ کدام از ادوار مجلس نمیتوان مقایسه کرد چرا که:
۱- تحریم انتخابات و عدم مشارکت گسترده در آن، نه بخاطر ردصلاحیت گسترده کاندیداها و تهی شدن آن از ارزش رقابتی بودن، (که البته این هم تاثیرگذار بود)، بلکه به دلیل بلااثر شدن مجلس در نظام تصمیمگیری و تشریفاتیشدن نهاد پارلمان صورت گرفت. مسلط شدن نهادهای غیرانتخابی بر مجلس، میلی برای شرکت در انتخابات باقی نمیگذاشت. در طول مجلس دهم رهبر ایران با مسلط کردن مجمع تشخیص مصلحت نظام از طریق تشکیل هیات عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلان نظام و تاسیس شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا، عملا مجلس شورای اسلامی را از پروسه تصمیم گیری در خصوص مسایل مهم و کلان کشور کنار نهاد. تا مجلسی که زیر سایه شورای نگهبان، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی نیروهای مسلح، نفساش به شماره افتاده بود، کاملا امکان تنفساش را از دست بدهد.
رد لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با پولشویی FATF توسط هیات عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلان نظام و افزایش سه برابری قیمت بنزین توسط شورای هماهنگی سران قوا، دو اتفاق مهمی بود که نشان داد مجلس در پروسه تصمیمگیری دیگر نقشی ندارد. یعنی زمانی که مردم احساس کردند که مجلس کارکرد خود را از دست داده، مشارکت در انتخابات را تنها مهر تاییدی بر رفتارهای فراقانونی رهبر ایران و نهادهای غیرانتخابی دیده و از شرکت در چنین نمایشی خودداری کردند.
۲- بیعملی نمایندگان مردم در مجلس دهم در برابر اعمال خشونت گسترده نیروهای سرکوبگر نظام، نشان داد که برای استیفای حقوق از دست رفته نه به نهادهای انتخابی می توان امید بست و نه به نیروهای اصلاح طلب، بلکه باید به این چرخه معیوب پایان داد. وجود یا عدم وجود چند اصلاح طلب در مجلس یا دولت، تضمینی بر استیفای حقوق مردم نیست. در طول مجلس دهم طی دو نوبت در دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ مردم در اعتراض به گرانی دست به تجمع زدند و در هر دو بار با مشت آهنین نظام مواجه شدند، صدها کشته دادند و نه تنها حمایتی از نهادهای انتخابی و مقاومتی از آنها در برابر نهادهای نظامی و قضایی صورت نگرفت بلکه نمایندگانشان در کنار سرکوبگران ایستادند. از این حیث، دیگر شرکت در انتخابات برای اکثریتی از مردم بلاموضوع شد.
۳- انتقال پیام؛ عدم مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، فصل نوینی از سیاستورزی در ایران را رقم زد به عبارت دیگر، تحریم انتخابات مجلس یازدهم، ترجمان یا مابه ازای عملی شعار «اصلاح طلب-اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» بود. یعنی حتی اگر ردصلاحیتهای گسترده هم اتفاق نمیافتاد و انتخابات به سیاق مجلس دهم در فضای رقابت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان نیز انجام میشد، باز سطح مشارکت خیلی بالاتر نبود چراکه بحث امروز معترضان و تحریمکنندگان انتخابات، فرای مسایل اجرایی و نظارتی انتخابات است. آنها خواهان تحول اساسی در ساختار نظامی حکومتی و به رسمیت شناخته شدن «حق حاکمیت ملی» هستند. خیلی از سیاسیون اصلاح طلب این پیام را درک کرده و در کنار مردم ایستادند و بسیاری هنوز فهم متفاوتی از خواست و نظر مردم و یا وفاداری بیشتری به نظام جمهوری اسلامی دارند و در کنار حکومت قرار گرفتند.
امروز یا فردا درصد مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم توسط وزارت کشور اعلام میشود. سخت است به آمار اعلامی از سوی دولت اعتماد کرد، چراکه از صبح انتخابات آنها بر شیپور پیروزی دمیدند ولی واقعیت را هم مردم و هم حکومت خوب می داند. اکثریت قاطع مردم ایران انتخابات را تحریم کردند بهطوریکه ساعت ۷ عصر روز برگزاری انتخابات وزیر اطلاعات ایران آرزو کرد در ساعات پایانی، سطح مشارکت مردم به نرم قابل قبول برسد. آرزویی که نشان میدهد سطح مشارکت از نرم انتخابات در ایران (سطح مشارکت در انتخابات در ایران همیشه بالای ۵۰ درصد اعلام شده است) پایینتر و طرفداران تحریم انتخابات، در اکثریت بودهاند.
بنابراین انتخابات روز جمعه ۲ اسفند، سالم، آزاد، رقابتی نبود و اکثریت مردم نیز با تحریم آن کوشیدند این پیام را به حاکمیت منتقل کنند که خواستار تحول بنیادین در نحوه اداره کشور هستند پس انتخابات مجلس یازدهم را باید شروع فصل تازه سیاستورزی در ایران دانست.
ایرانوایر: پژمان تهوری